خدا هست

۶۰ مطلب با موضوع «دینی» ثبت شده است

بهشت را به بهانه نمیدهند!

بهشت را به بهانه نمیدهند!

بهشت را به بهانه نمیدهند!

« یک وقت یک شیعی با یک مرجی‌ء با یکدیگر سخت بر سر مسئله "عمل‌" مباحثه می‌کردند، مرجی‌ء می‌گفت اساس، این است که آدم ایمان داشته باشد، عمل بود بود، نبود نبود.
 شیعه می‌گفت ایمان از عمل انفکاک ندارد، اگر عمل نباشد، ایمان نیست مباحثه آنها شدید شد، نه این قانع می‌شد، و نه آن.
برای فیصله دادن به نزاع گفتند اولین کسی که از سر کوچه پیدا شد، از او می‌پرسیم که حق با کدامیک از ماست، اتفاقا اولین کسی که آمد یک نفر موسیقیدان بود. چون آن دو قبول کرده بودند که از اولین کسی که می‌آید بپرسند مرجی‌ء خیلی خوشحال شد که عجب آدم مناسبی پیدا شد و الان طرف مرا خواهد گرفت‌.  به او گفتند ما چنین مباحثه‌ای داریم، شیعی گفت عقیده من این است که عمل از ایمان انفکاک‌ ندارد و سعادت انسان در گرو عملش است. مرجی‌ء گفت من می‌گویم عمل ارزشی‌ ندارد، سعادت انسان در گرو ایمان و عقیده اوست، عقیده تو چیست؟ موسیقیدان قدری فکر کرد و گفت: "اعلای شیعی و اسفلی مرجی‌ء". از سر تا کمرم‌ شیعه و از کمر به پائین مرجی‌ء هستم. می‌خواست بگوید من فکرم شیعی است اما در عمل مرجی‌ء هستم.
ما امروز وقتی وارد دنیای شیعه می‌شویم و به خودمان نگاه می‌کنیم می‌بینیم‌ خودمان از سر تا قدم مرجی‌ء هستیم هی دنبال بهانه هائی هستیم بلکه بهشت‌ را با یک بهانه درست بکنیم. می‌گوئیم بهشت را به " بها " نمی‌دهند، به‌ " بهانه " می‌دهند. این را که گفته است؟ علی بن ابیطالب علیه السلام از بهشت به " بها " تعبیر می‌کند و می‌گوید " ثمن "، ثمن اعمال شما، ولی ما می‌گوئیم نه، بهشت را به " بها " نمی‌دهند، یعنی بهشت را نمی‌شود با عمل تهیه کرد و خرید، بهانه ای باید درست کرد این نوعی گریز از واقعیت به خیال است. وای به حال ملتی که اینجور فکر کند و بگوید بهشت را به " بها " نمی‌دهند ولی به یک بهانه دروغین می‌دهند وای به حال ملتی که پایه سعادت‌ خود را بر وهم و خیال بگذارد...»

 

پ.ن: گروه های افراطی مرجیء بر این باور بودند که با وجود ایمان، هیچ معصیتی زیان بار نخواهد بود وشخص مؤمن با ارتکاب هیچ عصیانی مستحق دوزخ نخواهد گشت. به اعتقاد آنان حسنات مؤمنان، پذیرفته وسیئات آنان، آمرزیده خواهد شد.

۱۰ خرداد ۹۵ ، ۱۱:۲۴ ۰ نظر موافقین ۰ مخالفین ۰
هدایت ال.....

مناجات حضرت علی (ع)

یا الهیّ و ربّی و مولای

کردگارِ عظیم بی همتای

به که رو آورم؟ چه چاره کنم؟

بندِ غم را چگونه پاره کنم؟

چون شوم زار و خوار و بیچاره

دردِ من را تو میکنی چاره

چون تویی کردگار و آقایم

در برت عجز و لابه بنمایم

گر زنی آتشم به جان و به تن

دوستانت جدا مساز از من

گر در آتش بیفکنی زارم

دست از عشق بر نمیدارم

آن چنانم به روی تو مشتاق

که محال است صبرِ دردِ فراق

طعم آتش چشیدنت آسان

بار هجران کشیدنت نتوان

گر فراقم نصیب فرمایی

نیستم طاقتِ شکیبایی!

گنه اندوخته ام بجای صواب

کیفرم آتش است و زجر و عذاب

کن کرامت به این فقیرِ حقیر

درگذر از گناه و از تقصیر

عفو کن، عفو، سیّدی، مولا

رحمتت را نصیبِ من فرما

حاج اصغر عرب (خرد)


خواهش میکنیم منبع را ذکر کنید pasandideh.blog.ir
۰۸ خرداد ۹۵ ، ۱۱:۲۰ ۰ نظر موافقین ۰ مخالفین ۰
هدایت ال.....

اگر طاقت داری بشنو

اگر طاقت داری بشنو

بسم الله الرحمن الرحیم

اگر طاقت داری دردل های مولا را، غصه ها، ظلم و غصب خلافت، وضع محیط و جامعه ی مولا و خاشاک در چشم و استخوان در گلوی مولا علی را، بشنوی و یک وقتی یک جایی تنهایی برای مظلومیتش چند قطره اشک بریزی بخوان و ...

خطبه شقشقیه[1] بخش اول

امیرالمومنین علیه السلام می فرمایند:
به خدا سوگند، او (ابو بکر) رداى خلافت را بر تن کرد، در حالى که خوب مى- دانست،

من در گردش حکومت اسلامى هم چون محور سنگهاى آسیایم (که بدون آن آسیا نمیچرخد).
(او میدانست) سیلها و چشمه‏ هاى (علم و فضیلت) از دامن کوهسار وجودم جارى است  و مرغان (دور پرواز اندیشه‏ ها) به افکار بلند من راه نتوانند یافت
پس من رداى خلافت را رها ساختم، و دامن خود را از آن در پیچیدم (و کنار گرفتم)
در حالى که در این اندیشه فرو رفته بودم که: با دست تنها (با بى یاورى) به پا خیزم (و حق خود و مردم را بگیرم) و یا در این محیط پر خفقان و ظلمتى که پدید آورده ‏اند صبر کنم
محیطى که: پیران را فرسوده، جوانان را پیر، و مردان با ایمان را تا واپسین دم زندگى به رنج وا میدارد.
(عاقبت) دیدم بردبارى و صبر به عقل و خرد نزدیکتر است،
لذا شکیبائى ورزیدم، ولى به کسى میماندم که: خاشاک چشمش را پر کرده، و استخوان راه گلویش را گرفته،
با چشم خود میدیدم، میراثم را به غارت مى‏برند.
 تا این که اولى به راه خود رفت(و مرگ دامنش را گرفت) بعد از خودش خلافت را به پسر خطاب سپرد،
(در اینجا امام به قول اعشى شاعر متمثل شد که مضمونش این است):

که بس فرق است تا دیروزم امروز            کنون مغموم و دى شادان و پیروز

شگفتا او که در حیات خود، از مردم مى‏ خواست عذرش را بپذیرند (و با وجود من) وى را از خلافت معذور دارند خود هنگام مرگ عروس خلافت را براى دیگرى کابین بست آه چه عجیب هر دو از خلافت به نوبت بهره‏ گیرى کردند.[2]


[1] - شقشقه به صدای خاصی از گلوی شتر می‎گویند اما در اصطلاح به سوز دل و افشای رنج‎نامه گفته می‎شود. از سویی به سخنرانی که با هیجان سخن می‎گوید و سخنور هم هست ذوشقشقه گفته می‎شود.
 امیرالمؤمنین علی علیه السلام در خطبه سوم نهج البلاغه، این خطبه را شقشقه یا شعله‎ آتشی که از درون مبارکش زبانه کشیده توصیف فرموده است و نام این خطبه هم از همین عبارت امام گرفته شده است.

[2] - ترجمه‏ گویا وشرح ‏فشرده ‏اى ‏بر نهج ‏البلاغه، آیت الله مکارم ،ج 1، صفحه‏ ى 67 

 یا علی مظلوم



۰۶ خرداد ۹۵ ، ۰۹:۵۵ ۲ نظر موافقین ۰ مخالفین ۰
هدایت ال.....

سیمای زنان در اخرالزمان

سیمای زنان در اخرالزمان

*ﺭﻭﺍﻳﺎﺗﻲ ﻛﻪ ﺩﺭﻣﻮﺭﺩ ﺳﻴﻤﺎﻱ ﺯﻧﺎﻥ ﺩﺭ ﺁﺧﺮ ﺍﻟﺰﻣﺎﻥ ﺑﻴﺎﻥ ﺷﺪﻩ

ﺍﺳﺖ ﻋﺒﺎﺭﺗﻨﺪ ﺍﺯ :

-1 ‏« ﻫﻨﮕﺎﻣﻲ ﻛﻪ ﺯﻧﻬﺎ ﺑﺮﺍﻱ ﻃﻤﻊ ﺩﻧﻴﺎ ﺩﺭ ﺩﺍﺩ ﻭ ﺳﺘﺪ

ﻫﻤﺴﺮﺍﻧﺸﺎﻥ ﺷﺮﻛﺖ ﻛﻨﻨﺪ‏»

ﺍﻣﺮﻭﺯﻩ ﺗﺠﺎﺭﺕ ﻭ ﺩﺍﺩ ﺳﺘﺪ ﺯﻧﺎﻥ ﺑﺴﻴﺎﺭ ﺭﺍﻳﺞ ﺍﺳﺖ ﻭ ﻫﻤﻜﺎﺭﻱ

ﺁﻧﺎﻥ ﺑﺎ ﻫﻤﺴﺮﺍﻧﺸﺎﻥ ﺑﺮﺍﻱ ﺩﺭﺁﻣﺪ ﺑﻴﺸﺘﺮ ﻣﺸﻬﻮﺩ ﺍﺳﺖ .

-2 ‏« ﻣﺮﺩﻫﺎ ﺧﻮﺩ ﺭﺍ ﺑﻪ ﺻﻮﺭﺕ ﺯﻥ، ﻭ ﺯﻧﻬﺎ ﺧﻮﺩ ﺭﺍ ﺑﻪ ﺻﻮﺭﺕ

ﻣﺮﺩ ﺩﺭ ﻣﻲ ﺁﻭﺭﻧﺪ‏»

ﺍﮔﺮ ﻇﺮﺍﻓﺖ ﺑﺪﻥ ﺯﻧﺎﻥ ﻧﺒﻮﺩ ﺑﻪ ﺳﺎﺩﮔﻲ ﻧﻤﻲ ﺗﻮﺍﻥ ﺩﺭ

ﻛﺸﻮﺭﻫﺎﻳﻲ ﺍﺭﻭﭘﺎﻳﻲ ﺯﻥ ﺭﺍ ﺍﺯ ﻣﺮﺩ ﺗﺸﺨﻴﺺ ﺩﺍﺩ ﺑﻪ ﺧﺼﻮﺹ

ﺯﻣﺎﻧﻲ ﻛﻪ ﺯﻧﺎﻥ ﻟﺒﺎﺱ ﻣﺮﺩﺍﻧﻪ ﻣﺜﻞ ﻛﺖ ﻭ ﺷﻠﻮﺍﺭ ﻭ ﻏﻴﺮﻩ ﺭﺍ ﻣﻲ

ﭘﻮﺷﻨﺪ

-3 ‏« ﻫﻨﮕﺎﻣﻲ ﻛﻪ ﺯﻥ ﻫﺎ ﺟﺎﻣﻪ ﻣﺮﺩ ﺑﭙﻮﺷﻨﺪ ﻭ ﭘﻮﺷﺶ ﺣﻴﺎ ﺍﺯ

ﺁﻧﻬﺎ ﮔﺮﻓﺘﻪ ﺷﻮﺩ‏»

-4 ‏« ﻫﻨﮕﺎﻣﻲ ﻛﻪ ﺯﻧﻬﺎﻳﻲ ﺭﺍ ﺩﻳﺪﻳﺪ ﻛﻪ ﺑﺮ ﺳﺮﺷﺎﻥ ﭼﻮﻥ ﻛﻮﻫﺎﻥ

ﺷﺘﺮﻫﺎﺳﺖ، ﺑﺪﺍﻧﻴﺪ ﻛﻪ ﻧﻤﺎﺯﺷﺎﻥ ﭘﺬﻳﺮﻓﺘﻪ ﻧﻤﻲ ﺷﻮﺩ ‏»

-5 ‏« ﺩﺭ ﺁﺧﺮ ﺍﻣﺖ ﻣﻦ، ﻣﺮﺩﺍﻧﻲ ﭘﻴﺪﺍ ﻣﻲ ﺷﻮﻧﺪ ﻛﻪ ﺯﻧﻬﺎﻳﺸﺎﻥ

ﻫﻤﭽﻮﻥ ﻣﺮﺩﻫﺎ ﺑﺮ ﺭﻭﻱ ﺯﻳﻨﻬﺎ ﺳﻮﺍﺭ ﻣﻲ ﺷﻮﻧﺪ، ﺩﺭ ﺁﻥ ﻋﺼﺮ ﺑﺮ

ﻓﺮﺍﺯ ﺗﺸﻜﻬﺎ ﺳﻮﺍﺭ ﻣﻲ ﺷﻮﻧﺪ، ﻭ ﺗﺎ ﺩﺭ ﻣﺴﺎﺟﺪ ﻣﻲ ﺭﻭﻧﺪ،

ﺯﻧﺎﻧﺸﺎﻥ ﺩﺭ ﻋﻴﻦ ﻟﺒﺎﺱ ﭘﻮﺷﻴﺪﻥ ﻟﺨﺖ ﻭ ﻋﻮﺭ ﻫﺴﺘﻨﺪ ﻭ ﺑﺮ

ﺳﺮﺷﺎﻥ ﭼﻴﺰﻱ ﻫﻤﺎﻧﻨﺪ ﻛﻮﻫﺎﻥ ﺍﺷﺘﺮﺍﻥ ﻻﻏﺮ ﺍﺳﺖ، ﺁﻧﻬﺎ ﻋﻄﺮ

ﺑﻬﺸﺖ ﺭﺍ ﻧﻤﻲ ﺷﻨﻮﻧﺪ . ﺁﻧﻬﺎ ﺭﺍ ﻟﻌﻨﺖ ﻛﻨﻴﺪ ﻛﻪ ﺁﻧﻬﺎ ﺍﺯ ﺭﺣﻤﺖ

ﺧﺪﺍ ﺑﺪﻭﺭ ﻫﺴﺘﻨﺪ ‏»

-6‏« ﻋﻠﻢ ﺑﺮﺩﺍﺷﺘﻪ ﻣﻲ ﺷﻮﺩ، ﻧﺎﺩﺍﻧﻲ ﻓﺮﺍ ﮔﻴﺮ ﻣﻲ ﺷﻮﺩ، ﺯﻧﺎ ﻭ

ﻣﺸﺮﻭﺏ ﺧﻮﺍﺭﻱ ﺷﺎﻳﻊ ﻣﻲ ﮔﺮﺩﺩ، ﺷﻤﺎﺭ ﻣﺮﺩﻫﺎ ﺍﻧﺪﻙ ﻣﻲ ﺷﻮﺩ

ﺗﺎ ﺟﺎﺋﻲ ﻛﻪ ﮔﺎﻫﻲ ﻣﻴﺎﻥ ﭘﻨﺠﺎﻩ ﺯﻥ ، ﻳﻚ ﻣﺮﺩ ﻳﺎﻓﺖ ﻣﻲ ﺷﻮﺩ‏»

-7 ‏« ﻫﻨﮕﺎﻣﻲ ﻛﻪ ﺯﻥ ﺭﺍ ﺑﺒﻴﻨﻲ ﻛﻪ ﺑﺎ ﺧﺸﻮﻧﺖ ﺑﺎ ﻫﻤﺴﺮﺵ ﺭﻓﺘﺎﺭ

ﻣﻲ ﻛﻨﺪ، ﺁﻧﭽﻪ ﺭﺍ ﻛﻪ ﺍﻭ ﻧﻤﻲ ﺧﻮﺍﻫﺪ ﺍﻧﺠﺎﻡ ﻣﻲ ﺩﻫﺪ ﻭ ﺍﺯ

ﺩﺭﺁﻣﺪ ﺷﺨﺼﻲ ﺧﻮﺩ ﺑﻪ ﺷﻮﻫﺮﺵ ﺍﻧﻔﺎﻕ ﻣﻲ ﻛﻨﺪ ﻭ ﺷﻮﻫﺮﺵ

ﺑﺮﺍﻱ ﭼﻴﺰﻱ ﺍﻧﺪﻙ ﺍﺯ ﻣﺘﺎﻉ ﺩﻧﻴﺎ ﺧﺸﻨﻮﺩ ﻣﻲ ﺷﻮﺩ ﻭ ﻧﺎﻣﻼﻳﻤﺎﺕ

ﻫﻤﺴﺮﺵ ﺭﺍ ﺗﺤﻤﻞ ﻣﻲ ﻛﻨﺪ ‏»

-8 ‏« ﺯﻧﺎ ﺩﺍﺩﻥ ﺑﻪ ﺻﻮﺭﺕ ﻳﻚ ﻓﻀﻴﻠﺖ ﺑﺮﺍﻱ ﺯﻥ ﺑﺎﺯ ﮔﻮ ﻣﻲ ﺷﻮﺩ،

ﺩﻳﮕﺮ ﻣﻨﺘﻈﺮ ﺷﺐ ﻧﻤﻲ ﺷﻮﻧﺪ ﺗﺎ ﺗﺎﺭﻳﻜﻲ ﺭﺍ ﺑﭙﻮﺷﺎﻧﺪ ﺯﻳﺮﺍ

ﺟﺮﺋﺖ ﺑﺮ ﺧﺪﺍ ﺑﻪ ﺁﻥ ﺣﺪ ﻣﻲ ﺭﺳﺪ‏»

-9 ‏«ﺯﻧﺎﻥ ﻭ ﺧﻮﺍﺟﮕﺎﻥ ﺑﺮ ﺳﺮﻳﺮ ﺣﻜﻮﻣﺖ ﻣﻲ ﻧﺸﻴﻨﻨﺪ ﻭ ﻛﺎﺭﻫﺎﻱ

ﺩﻭﻟﺘﻲ ﺑﻪ ﺩﺳﺖ ﻛﻮﺩﻛﺎﻥ ﻭ ﻧﻮﻧﻬﺎﻻﻥ ﺍﺩﺍﺭﻩ ﻣﻲ ﺷﻮﺩ‏»

-10 ‏«ﭼﻪ ﺣﻮﺍﺩﺙ ﺟﺎﻧﻜﺎﻫﻲ ﺭﻭﻱ ﺧﻮﺍﻫﺪ ﺩﺍﺩ، ﻫﻨﮕﺎﻣﻲ ﻛﻪ

ﺯﻧﺎﻥ، ﺧﻮﺍﺟﮕﺎﻥ ﻭ ﺳﻴﺎﻫﺎﻥ ﺑﻪ ﺣﻜﻮﻣﺖ ﺑﺮﺳﻨﺪ، ﻛﻮﺩﻛﺎﻥ ﻭ

ﻧﻮﺟﻮﺍﻧﺎﻥ ﺣﻜﻮﻛﺖ ﻛﻨﻨﺪ، ﻣﺴﺠﺪ ﺟﺎﻣﻊ ﻛﻮﻓﻪ ﭘﺲ ﺍﺯ ﻋﻤﺮﺍﻥ ﻭ

ﺁﺑﺎﺩﻱ، ﺧﺮﺍﺏ ﺷﻮﺩ ﻭ ﺩﻭ ﻋﺪﺩ ﭘﻞ ‏( ﺩﺭ ﺑﻐﺪﺍﺩ ‏) ﺍﺣﺪﺍﺙ ﻣﻲ ﮔﺮﺩﺩ

، ﺩﺭ ﺁﻥ ﻫﻨﮕﺎﻡ ﻭﻗﺖ ﺳﻘﻮﻁ ﺑﻨﻲ ﻋﺒﺎﺱ ﻭ ﻇﻬﻮﺭ ﻗﺎﺋﻢ ﻣﺎ ﺍﻫﻞ

ﺑﻴﺖ ﻓﺮﺍ ﻣﻲ ﺭﺳﺪ ‏»

ﻫﻤﺎﻧﻄﻮﺭ ﻛﻪ ﺭﻭﺍﻳﺖ ﺑﻴﺎﻥ ﻣﻲ ﻛﻨﺪ ﻫﻨﮕﺎﻡ ﺯﻭﺍﻝ ﺣﻜﻮﻣﺖ ﺑﻨﻲ

ﻋﺒﺎﺱ ﻛﻪ ﺗﺨﻤﻴﻦ ﺯﺩﻩ ﻣﻲ ﺷﻮﺩ ﻫﻤﺎﻥ ﺣﻜﻮﻣﺖ ﺁﻝ ﺳﻌﻮﺩ

ﻋﺮﺑﺴﺘﺎﻥ ﺑﺎﺷﺪ ‏(ﺍ ... ﺍﻋﻠﻢ ‏) ﺧﺮﺍﺑﻲ ﻣﺴﺠﺪ ﺟﺎﻣﻊ ﻛﻮﻓﻪ ﭘﺲ ﺍﺯ

ﻋﻤﺮﺍﻥ ﻭ ﺁﺑﺎﺩﻱ ﺁﻥ ﺍﺳﺖ

-11 ‏« ﺯﻥ ﻫﺎ ﻟﺨﺖ ﻭ ﻋﻮﺭ ﻣﻲ ﺑﺎﺷﻨﺪ، ﺯﻳﻨﺖ ﻫﺎﻱ ﺧﻮﺩ ﺭﺍ ﺁﺷﻜﺎﺭ

ﻣﻲ ﺳﺎﺯﻧﺪ، ﻭ ﺍﺯ ﺩﻳﻦ ﺑﻴﺮﻭﻥ ﻣﻲ ﺭﻭﻧﺪ، ﺑﻪ ﻓﺘﻨﻪ ﻫﺎ ﻣﻲ

ﮔﺮﺍﻳﻨﺪ، ﺑﻪ ﺳﻮﻱ ﺷﻬﻮﺗﻬﺎ ﻭ ﻟﺬﺕ ﻫﺎ ﻣﻲ ﺷﺘﺎﺑﻨﺪ، ﻣﺤﺮﻣﺎﺕ

ﺍﻟﻬﻲ ﺭﺍ ﺣﻼﻝ ﻣﻲ ﺷﻤﺎﺭﻧﺪ ﻭ ﺩﺭ ﺟﻬﻨﻢ ﺟﺎﻭﻳﺪﺍﻧﻨﺪ‏»

ﻓﻘﻂ ﻛﺎﻓﻲ ﺍﺳﺖ ﻛﻪ ﻭﺿﻌﻴﺖ ﭼﻨﺪ ﻛﺸﻮﺭ ﺍﺭﻭﭘﺎﻳﻲ ﺭﺍ ﺑﻪ ﺫﻫﻦ

ﺑﻴﺎﻭﺭﻳﺪ ﻭ ﻳﺎ ﻭﺿﻌﻴﺖ ﺯﻧﺎﻥ ﺩﺭ ﻛﺎﻧﺎﻝ ﻫﺎﻱ ﻣﺎﻫﻮﺭﻩ ﺍﻱ ،

ﺳﻮﺍﺣﻞ ﺩﺭﻳﺎﻫﺎ ، ﻛﻨﺴﺮﺕ ﻫﺎﻱ ﻣﻮﺳﻴﻘﻲ ﻭ ﻏﻴﺮﻩ ﺗﻮﺟﻪ ﻛﻨﻴﺪ

ﻛﻪ ﺣﺠﺐ ﻭ ﺣﻴﺎ ﺍﺯ ﺯﻧﺎﻥ ﮔﺮﻓﺘﻪ ﺷﺪﻩ ﺍﺳﺖ .

-12 ‏«ﺯﻧﻬﺎ ﺭﺍ ﻣﻲ ﺑﻴﻨﻲ ﻛﻪ ﺑﺎ ﺯﻧﻬﺎ ﺁﻣﻴﺰﺵ ﻣﻲ ﻛﻨﻨﺪ ﻭ ﺯﻧﺪﮔﻲ

ﺯﻥ ﺍﺯ ﺧﻮﺩﺵ ﺗﺎﻣﻴﻦ ﻣﻲ ﺷﻮﺩ ﻭ ﺯﻧﺎﻥ ﺑﺴﺎﻥ ﻣﺮﺩﺍﻥ ﺟﻠﺴﺎﺗﻲ

ﺗﺸﻜﻴﻞ ﻣﻲ ﺩﻫﻨﺪ‏»

-13 ‏«ﺗﻬﺮﺍﻥ ﺑﻪ ﺣﺪﻱ ﻣﻲ ﺭﺳﺪ ﻛﻪ ﻛﺎﺥ ﻫﺎﻳﺶ ﭼﻮﻥ ﻛﺎﺥ ﻫﺎﻱ

ﺑﻬﺸﺘﻲ ﺷﻮﺩ ﻭ ﺯﻧﺎﻧﺶ ﭼﻮﻥ ﺣﻮﺭﺍﻟﻌﻴﻦ ﺑﺎﺷﻨﺪ، ﺟﺎﻣﻪ ﻛﺎﻓﺮﺍﻥ ﺭﺍ

ﺑﭙﻮﺷﻨﺪ، ﺧﻮﺩ ﺭﺍ ﺑﻪ ﺷﻜﻞ ﻣﺴﺘﻜﺒﺮﺍﻥ ﺩﺭ ﺁﻭﺭﻧﺪ ، ﺑﺮ ﺯﻳﻨﻬﺎ ﺳﻮﺍﺭ

ﺷﻮﻧﺪ، ﺑﻪ ﻫﻤﺴﺮﺍﻥ ﺧﻮﺩ ﺗﻤﻜﻴﻦ ‏( ﺍﻃﺎﻋﺖ ‏) ﻧﻜﻨﻨﺪ ، ﻭ ﺩﺭﺁﻣﺪ

ﺷﻮﻫﺮﺍﻧﺸﺎﻥ ﺁﻧﻬﺎ ﺭﺍ ﻛﻔﺎﻑ ﻧﺪﻫﺪ. ﺍﺯ ﺁﻧﻬﺎ ﺑﻪ ﻗﻠﻪ ﻛﻮﻫﻬﺎ ﻓﺮﺍﺭ

ﻛﻨﻴﺪ ﻭ ﻫﻤﺎﻧﻨﺪ ﺭﻭﺑﺎﻫﻲ ﻛﻪ ﺑﭽﻪ ﻫﺎﻱ ﺧﻮﺩ ﺭﺍ ﺑﺮﺩﺍﺷﺘﻬﺎﻧﺪ ﺍﺯ

ﻻﻧﻪ ﺍﻱ ﺑﻪ ﻻﻧﻪ ﺍﻱ ﻣﻲ ﮔﺮﻳﺰﺩ ، ﻛﻮﺩﻛﺎﻥ ﺧﻮﺩ ﺭﺍ ﺑﺮﺩﺍﺷﺘﻪ ، ﺍﺯ

ﭘﻨﺎﻫﮕﺎﻫﻲ ﺑﻪ ﭘﻨﺎﻫﮕﺎﻫﻲ ﺑﮕﺮﻳﺰﻳﺪ «!

ﺍﺳﺘﻔﺎﺩﻩ ﺍﺯ ﻟﻮﺍﺯﻡ ﺁﺭﺍﻳﺸﻲ ﺑﺮﺧﻲ ﺯﻧﺎﻥ ﺩﺭ ﻛﺸﻮﺭﻣﺎﻥ ﺁﻧﺎﻥ ﺭﺍ

ﻫﻤﭽﻮﻥ ﺣﻮﺭﺍﻟﻌﻴﻦ ﺳﻴﺎﻩ ﭼﺸﻢ ﻧﻤﻮﺩﻩ ﻭ ﻳﺎ ﻟﺒﺎﺱ ﻫﺎﻳﻲ

ﻫﻤﭽﻮﻥ ﺳﺎﭘﻮﺭﺕ ﻭ ﻏﻴﺮﻩ ﺭﺍ ﻣﻲ ﭘﻮﺷﻨﺪ ﻛﻪ ﺍﺯ ﻛﺸﻮﺭﻫﺎﻳﻲ

ﻻﺋﻴﻚ ﺑﺎ ﻫﺪﻑ ﺗﺨﺮﻳﺐ ﻋﻘﻴﺪﻩ ﻭ ﺍﺯ ﺑﻴﻦ ﺑﺮﺩﻥ ﺣﺠﺐ ﻭ ﺣﻴﺎ ﺩﺭ

ﺑﻴﻦ ﻣﺮﺩﺍﻥ ﻭ ﺯﻧﺎﻥ، ﺑﻪ ﺑﻮﺗﻴﻚ ﻫﺎ ﻋﺮﺿﻪ ﻣﻲ ﺷﻮﻧﺪ ﻭ ﭼﻪ ﭘﺮ

ﺯﻳﺒﺎ ﺍﻣﺎﻡ ﺻﺎﺩﻕ ‏( ﻉ ‏) ﻧﺎﻡ ﺗﻬﺮﺍﻥ ﺭﺍ ﻣﻲ ﺑﺮﻧﺪ ﻛﻪ ﮔﻮﻳﻲ ﻣﻲ

ﺩﺍﻧﺴﺘﻪ ﺍﻳﺮﺍﻥ ﻣﺮﻛﺰ ﺟﻬﺎﻥ ﺗﺸﻴﻊ ﺧﻮﺍﻫﺪ ﺷﺪ

۲۳ ارديبهشت ۹۵ ، ۰۹:۱۹ ۲ نظر موافقین ۱ مخالفین ۰
هدایت ال.....

مقایسه اسلام با مسلمانی ما

آرام آرام ارزشهای اسلامی و ایمانی جای خودشان را نزد  ما  از دست داده اند و این سبب محروم شدن جامعه از برکات عمل به دستورات دین شده است. در جدول زیر آثاری که اسلام برای ارزشهای مختلف  بیان نموده است را با آنچه که امروز در جامعه ما از آن ارزشها تصور می شود مقایسه نمودیم:

  نظر اسلام نظر ما

صله رحم

طولانی شدن عمر
افزایش روزی,
افزایش مهر و محبت
دفع بلا,
پاکیزگی اعمال
آبادی شهر ها
آسانی حساب در روز قیامت.

زحمت و دردسر
مخارج سنگین
از کار و زندگی افتادن
وقت تلف کردن

انفاق

تزکیه و طهارت نفس
 آرامش روحی
جبران و افزایش اموال
 تقرب به خداوند
 رحمت و بخشش الهی
 پاداش اخروی و فرجام نیک
از دست دادن مال
گدا پروری
دخالت در کار خدا

ازدواج

 

بازداشتن از گناه
مودت و رحمت
ارضای غریزه جنسی
توسعه رزق
زحمت فراوان
فقیر تر شدن
محدود شدن آزادی ها
تعطیل شدن تفریحات

فرزندآوردن

برکت مال و زندگی
شادی و شادابی
ثواب جهاد در راه خدا
اسباب زحمت
محدود کننده آزادی , پایان خوشگذرانی
نان خور زیاد کردن و خطر فقر

خانه داری

آرامش بخشی به اهل خانه
جهاد در راه خدا
موجب نزول رحمت خداوند
جلب محبت همسر
عامل تقرب به خداوند
تربیت فرزندانی صالح تر

 
عامل افسردگی
کار بی ارزش و سطح پایین
خدمت بی مزد،بردگی
محروم شدن جامعه از نیروی تولید

حجاب

حفظ عفت و پاکدامنی
تحکیم خانواده
حفظ امنیت
آرامش بیشتر
ارزش و احترام بیشتر
تقرب به خداوند
زحمت ودردسر
زشت شدن و از چشم افتادن
بی کلاس شدن
پوششی برای پنهان کردن  زیباییها
دور شدن از مد روز

 

خداوند فرمود:  (أَوْفُوا بِعَهْدی أُوفِ بِعَهْدِکُمْ) به پیمان من وفا کنید تا به پیمان شما وفا کنم(بقره/40).  آیا به کدام عهدمان وفا کردیم که خداوند به عهد خودش وفا کند؟ کجای زندگی ما رنگ بندگی خدا دارد که اینگونه طلبکارانه از خدا به خاطر مشکلاتمان گلایه داریم؟ به حق که زیبا فرمود: (وَ ما أَصابَکُمْ مِنْ مُصیبَةٍ فَبِما کَسَبَتْ أَیْدیکُم...) و هر مصیبتى که به شما برسد به سبب اعمالى است که فراهم آورده ‏اید(شوری/30).

۱۸ ارديبهشت ۹۵ ، ۱۱:۳۹ ۰ نظر موافقین ۰ مخالفین ۰
هدایت ال.....

مناظره حضرت علی(ع) و حضرت فاطمه (س)

ﻣﻨﺎﻇﺮﻩ ﺣﻀﺮﺕ ﻋﻠﯽ ‏(ﻉ ‏) ﻭ ﻓﺎﻃﻤﻪ ﺯﻫﺮﺍ ‏(ﺱ ‏) .... 

*به ناﻡ ﺧﺪﺍ ﺭﻭﺍﯾﺖ ﺍﺳﺖ ﺭﻭﺯﯼ ﺣﻀﺮﺕ ﻋﻠﯽ ‏( ﻉ ‏)ﻭﺣﻀﺮﺕ ﻓﺎﻃﻤﻪ

‏(ﺱ ‏) ﺩﺭ ﻣﻜﺎﻧﯽ ﺧﺮﻣﺎ ﻣﯽ ﺧﻮﺭﺩﻧﺪ ﻛﻪ ﺑﯿﻦ ﺍﯾﺸﺎﻥ ﺳﺨﻨﯽ ﺑﻪ

ﻣﯿﺎﻥ ﺁﻣﺪ، ﺣﻀﺮﺕ ﻋﻠﯽ ‏( ﻉ ‏) ﻓﺮﻣﻮﺩﻧﺪ: ﺍﯼ ﻓﺎﻃﻤﻪ ﭘﯿﺎﻣﺒﺮ ‏(ﺹ ‏) ﻣﺮﺍ

ﺑﯿﺸﺘﺮ ﺩﻭﺳﺖ ﺩﺍﺭﺩ . ﻓﺎﻃﻤﻪ ‏(ﺱ ‏) ﻓﺮﻣﻮﺩﻧﺪ: ﻋﺠﯿﺐ ﺍﺳﺖ ﻛﻪ

ﭘﯿﺎﻣﺒﺮ ﺷﻤﺎﺭﺍ ﺑﯿﺸﺘﺮ ﺩﻭﺳﺖ ﺩﺍﺭﺩ . ﺩﺭﺣﺎﻟﯿﻜﻪ ﻣﻦ ﻣﯿﻮﻩ ﺩﻝ ﺍﻭ

ﻋﻀﻮﯼ ﺍﺯ ﺍﻋﻀﺎﯼ ﺍﻭﻫﺴﺘﻢ ﻭﻓﺮﺯﻧﺪﯼ ﺑﻪ ﻏﯿﺮ ﺍﺯﻣﻦ ﻧﺪﺍﺭﺩ .

ﺣﻀﺮﺕ ﻋﻠﯽ ‏( ﻉ ‏)ﻓﺮﻣﻮﺩ :ﺍﯼ ﻓﺎﻃﻤﻪ ﺍﮔﺮ ﺳﺨﻦ ﻣﺮﺍ ﺗﺼﺪﯾﻖ

ﻧﻤﯿﻜﻨﯽ ﺑﯿﺎ ﺑﺎﻫﻢ ﻧﺰﺩ ﭘﺪﺭﺕ ﺭﻭﯾﻢ . ﻫﺮﺩﻭ ﺑﺰﺭﮔﻮﺍﺭ ﻧﺰﺩ ﭘﯿﺎﻣﺒﺮ

‏(ﺹ ‏) ﺭﻓﺘﻨﺪﻭﺣﻀﺮﺕ ﻓﺎﻃﻤﻪ ‏(ﺱ ‏) ﺯﻭﺩﺗﺮ ﻓﺮﻣﻮﺩ ﺍﯼ ﺭﺳﻮﻝ ﺧﺪﺍ

ﻛﺪﺍﻡ ﯾﻚ ﺍﺯﻣﺎ ﺭﺍ ﺑﯿﺸﺘﺮﺩﻭﺳﺖ ﻣﯿﺪﺍﺭﯼ؟ ﺣﻀﺮﺕ ﻓﺮﻣﻮﺩ

ﺗﻮﻣﺤﺒﻮﺏ ﺗﺮﯼ ﻧﺰﺩﻣﻦ ﻭ ﻋﻠﯽ ﻋﺰﯾﺰﺗﺮ ﺍﺳﺖ ﺍﺯﺗﻮ . ﺣﻀﺮﺕ ﻋﻠﯽ

‏(ﻉ ‏) :ﺁﯾﺎ ﻣﻦ ﺑﻪ ﺷﻤﺎ ﻧﮕﻔﺘﻢ،ﻣﻦ ﻓﺮﺯﻧﺪ ﺁﻥ ﺯﻥ ﺑﺎﺗﻘﻮﺍﻫﺴﺘﻢ .

ﺣﻀﺮﺕ ﻓﺎﻃﻤﻪ ‏(ﺱ ‏): ﻣﻨﻢ ﺩﺧﺘﺮ ﺧﺪﯾﺠﻪ ﻛﺒﺮﺍ . ﺣﻀﺮﺕ ﻋﻠﯽ ‏( ﻉ ‏)

: ﻣﻨﻢ ﻓﺮﺯﻧﺪ ﺻﻔﺎ. ﺣﻀﺮﺕ ﻓﺎﻃﻤﻪ ‏(ﺱ ‏) : ﻣﻨﻢ ﺩﺧﺘﺮﺳﺪﺭﺓ

ﺍﻟﻤﻨﺘﻬﯽ. ﺣﻀﺮﺕ ﻋﻠﯽ ‏(ﻉ ‏) : ﻣﻨﻢ ﻓﺨﺮﻛﻨﻨﺪﻩ ﭘﺮﭼﻢ ﺩﺍﺭﯼ. ﺣﻀﺮﺕ

ﻓﺎﻃﻤﻪ ‏(ﺱ ‏): ﻣﻨﻢ ﺩﺧﺘﺮﻛﺴﯿﻜﻪ ﺑﻪ ﻣﻘﺎﻡ ﻗﺮﺏ ﭘﺮﻭﺭﺩﮔﺎﺭ ﺑﻪ ﻗﺪﺭ

ﺩﻭ ﻛﻤﺎﻥ ﻧﺰﺩﯾﻚ ﺷﺪ. ﺣﻀﺮﺕ ﻋﻠﯽ ‏( ﻉ ‏) : ﻣﻨﻢ ﻓﺮﺯﻧﺪ ﺯﻧﻬﺎﯼ

ﺑﺎﻋﻔﺖ. ﺣﻀﺮﺕ ﻓﺎﻃﻤﻪ ‏(ﺱ ‏): ﻣﻨﻢ ﺩﺧﺘﺮ ﺯﻧﻬﺎﯼ ﺷﺎﯾﺴﺘﻪ .

ﺣﻀﺮﺕ ﻋﻠﯽ ‏(ﻉ ‏) : ﻣﻨﻢ ﻛﺴﯿﻜﻪ ﺟﺒﺮﺍﺋﯿﻞ ﺧﺪﻣﺘﮕﺰﺍﺭﻣﻦ ﺍﺳﺖ .

ﺣﻀﺮﺕ ﻓﺎﻃﻤﻪ ‏(ﺱ ‏): ﻣﻨﻢ ﺁﻧﻜﻪ ﺭﺍﺣﯿﻞ ﺩﺭﺁﺳﻤﺎﻥ ﺧﻄﺒﻪ ﺍﺯﺩﻭﺍﺝ

ﻣﺮﺍ ﺧﻮﺍﻧﺪ ﻭﺩﺳﺘﻪ ﺩﺳﺘﻪ ﻓﺮﺷﺘﮕﺎﻥ ﺧﺪﻣﺘﮕﺰﺍﺭﻣﻦ ﺑﻮﺩﻧﺪ .

ﺣﻀﺮﺕ ﻋﻠﯽ ‏( ﻉ ‏): ﻣﻨﻢ ﺻﺎﻟﺢ ﻣﻮﻣﻨﯿﻦ . ﺣﻀﺮﺕ ﻓﺎﻃﻤﻪ ‏(ﺱ ‏) : ﻣﻨﻢ

ﺩﺧﺘﺮﺧﺎﺗﻢ ﭘﯿﻐﻤﺒﺮﺍﻥ . ﺣﻀﺮﺕ ﻋﻠﯽ ‏(ﻉ ‏) : ﻣﻨﻢ ﺷﯿﺮ ﺩﻻﻭﺭ

ﺩﺭﺟﻨﮕﻬﺎ . ﺣﻀﺮﺕ ﻓﺎﻃﻤﻪ ‏(ﺱ ‏): ﻣﻨﻢ ﺩﺧﺘﺮﻛﺴﯽ ﻛﻪ ﺧﺪﺍ ﺑﻪ

ﺳﺒﺐ ﺍﻭ ﮔﻨﺎﻫﺎﻥ ﺭﺍ ﻣﯿﺂﻣﺮﺯﺩ . ﺣﻀﺮﺕ ﻋﻠﯽ ‏( ﻉ ‏): ﻣﻦ ﺍﺧﺘﯿﺎﺭ ﻛﺮﺩﻩ

ﺧﺪﺍﯼ ﺑﺨﺸﻨﺪﻩ ﺍﻡ . ﺣﻀﺮﺕ ﻓﺎﻃﻤﻪ ‏(ﺱ ‏): ﻣﻦ ﺍﺧﺘﯿﺎﺭ ﻛﺮﺩﻩ ﺷﺪﻩ

ﺯﻧﺎﻧﻢ. ﺣﻀﺮﺕ ﻋﻠﯽ ‏( ﻉ ‏): ﻣﻦ ﻛﺴﯽ ﻫﺴﺘﻢ ﻛﻪ ﺧﺪﺍﻧﺎﻡ ﻣﺮﺍ ﺍﺯﻧﺎﻡ

ﺧﻮﺩ ﺷﻜﺎﻓﺘﻪ،ﺍﻭﺳﺖ ﻋﺎﻟﯽ ﻭﻣﻨﻢ ﻋﻠﯽ . ﺣﻀﺮﺕ ﻓﺎﻃﻤﻪ ‏(ﺱ ‏): ﻣﻦ

ﻧﯿﺰﭼﻨﯿﻨﻢ،ﺍﻭﺳﺖ ﻓﺎﻃﺮﻭﻣﻨﻢ ﻓﺎﻃﻤﻪ . ﺣﻀﺮﺕ ﻋﻠﯽ ‏(ﻉ ‏) : ﻣﻨﻢ

ﺣﯿﺎﺕ ﻋﺎﺭﻓﺎﻥ. ﺣﻀﺮﺕ ﻓﺎﻃﻤﻪ ‏(ﺱ ‏) : ﻣﻨﻢ ﻛﺸﺘﯽ ﻧﺠﺎﺕ ﺭﺍﻏﺒﺎﻥ .

ﺣﻀﺮﺕ ﻋﻠﯽ ‏(ﻉ ‏) : ﻣﻨﻢ ﺣﺎﻣﯿﻢ ﻫﺎﯼ ﻗﺮﺁﻥ. ﺣﻀﺮﺕ ﻓﺎﻃﻤﻪ ‏(ﺱ ‏)

: ﻣﻨﻢ ﺩﺧﺘﺮﻃﺎﺳﯿﻦ ﻫﺎﯼ ﻗﺮﺁﻥ. ﺣﻀﺮﺕ ﻋﻠﯽ ‏( ﻉ ‏) : ﻣﻨﻢ ﺁﻥ ﻧﺴﯿﻤﯽ

ﻛﻪ ﺧﺪﺍﺁﻧﺮﺍ ﺣﻔﻆ ﻧﻤﻮﺩ . ﺣﻀﺮﺕ ﻓﺎﻃﻤﻪ ‏(ﺱ ‏): ﻣﻨﻢ ﺁﻥ ﻛﺴﯽ ﻛﻪ

ﻧﻬﺮﻫﺎﯼ ﺷﺮﺍﺏ ﻃﻬﻮﺭ ﻭﻋﺴﻞ ﺩﺭﺑﻬﺸﺖ ﺍﺯﻣﻦ ﺍﺳﺖ. ﺣﻀﺮﺕ

ﻋﻠﯽ ‏(ﻉ ‏) : ﻋﻠﻢ ﻣﻦ ﻋﻠﻢ ﭘﯿﻐﻤﺒﺮﺍﻥ ﺍﺳﺖ. ﺣﻀﺮﺕ ﻓﺎﻃﻤﻪ ‏(ﺱ ‏) : ﻣﻨﻢ

ﺩﺧﺘﺮﺁﻗﺎﯼ ﻫﻤﻪ ﭘﯿﻐﻤﺒﺮﺍﻥ ﺍﺯﺍﻭﻟﯿﻦ ﻭﺁﺧﺮﯾﻦ . ﺣﻀﺮﺕ ﻋﻠﯽ ‏( ﻉ ‏): ﻣﻦ

ﭘﺲ ﺍﺯ ﭘﯿﻐﻤﺒﺮ ﺑﻬﺘﺮﯾﻦ ﺍﺯ ﻫﻤﻪ ﺧﻠﻖ ﻫﺴﺘﻢ . ﺣﻀﺮﺕ ﻓﺎﻃﻤﻪ ‏(ﺱ ‏)

: ﻣﻨﻢ ﺁﻥ ﻧﯿﻜﻮﯼ ﻧﯿﻜﻮﻛﺎﺭ ﻧﯿﻜﯽ ﻛﻨﻨﺪﻩ . ﺁﻧﮕﺎﻩ ﭘﯿﺎﻣﺒﺮ ‏( ﺹ ‏) ﺑﻪ

ﻓﺎﻃﻤﻪ ‏(ﺱ ‏) ﻓﺮﻣﻮﺩ :ﺑﺎﻋﻠﯽ ﺳﺨﻦ ﻣﮕﻮﯼ ﻛﻪ ﻛﻪ ﺍﻭ ﺻﺎﺣﺐ ﺩﻟﯿﻞ

ﻭ ﺑﺮﻫﺎﻥ ﺍﺳﺖ . ﻓﺎﻃﻤﻪ ‏(ﺱ ‏)ﻓﺮﻣﻮﺩ : ﻣﻨﻢ ﺩﺧﺘﺮﻛﺴﯽ ﻛﻪ ﻗﺮﺁﻥ

ﺑﺮﺍﻭ ﻧﺎﺯﻝ ﺷﺪﻩ. ﭘﯿﺎﻣﺒﺮ ‏(ﺹ ‏)ﻓﺮﻣﻮﺩ :ﺍﻭ ﯾﻌﻨﯽ ﺣﻀﺮﺕ ﻋﻠﯽ ‏( ﻉ ‏)

ﺻﺎﺣﺐ ﺷﻔﺎﻋﺖ ﺍﺳﺖ ﺩﺭ ﺭﻭﺯ ﻗﯿﺎﻣﺖ . ﺣﻀﺮﺕ ﻓﺎﻃﻤﻪ ‏(ﺱ ‏)

ﻓﺮﻣﻮﺩ : ﻣﻨﻢ ﺧﺎﺗﻮﻥ ﺭﻭﺯ ﻗﯿﺎﻣﺖ. ﭘﺲ ﺣﻀﺮﺕ ﻓﺎﻃﻤﻪ ‏(ﺱ ‏)

ﻓﺮﻣﻮﺩ :ﺍﯼ ﺭﺳﻮﻝ ﺧﺪﺍ ﺍﺯ ﭘﺴﺮﻋﻤﻮﯾﺖ ›› ﻋﻠﯽ‹‹ﺣﻤﺎﯾﺖ ﻣﻜﻦ ﻣﺮﺍ

ﺑﺎ ﺍﻭ ﻭﺍﮔﺰﺍﺭ. ﺣﻀﺮﺕ ﻋﻠﯽ ‏( ﻉ ‏)ﻓﺮﻣﻮﺩ :ﺍﯼ ﻓﺎﻃﻤﻪ ﻣﻦ ﺍﺯ ﻣﺤﻤﺪ

‏(ﺹ ‏) ﺑﻪ ﻣﻨﺰﻟﻪ ﺑﻨﺪﻫﺎﯼ ﻣﻔﺎﺻﻞ ﺍﻭ ﻭﺍﺧﺘﯿﺎﺭ ﺷﺪﻩ ﺍﻭﯾﻢ. ﺣﻀﺮﺕ

ﻓﺎﻃﻤﻪ ‏(ﺱ ‏): ﻣﻦ ﮔﻮﺷﺖ ﻭ ﺧﻮﻥ ﺍﻭﯾﻢ . ﺣﻀﺮﺕ ﻋﻠﯽ ‏(ﻉ ‏) : ﻣﻨﻢ

ﻭﻟﯽّ ﺳﺘﮕﺎﺭﯼ . ﺣﻀﺮﺕ ﻓﺎﻃﻤﻪ ‏(ﺱ ‏) :ﻣﻦ ﺳﺒﺐ ﺁﺭﺍﻣﺶ ﻭﺳﻜﻮﻧﻢ .

ﺣﻀﺮﺕ ﻋﻠﯽ ‏( ﻉ ‏): ﻣﻦ ﺭﻭﺷﻨﯽ ﺩﻫﻨﺪﻩ ﻣﺮﺩﺍﻧﻢ . ﺣﻀﺮﺕ ﻓﺎﻃﻤﻪ

‏(ﺱ ‏): ﻣﻦ ﻓﺎﻃﻤﻪ ﺯﻫﺮﺍﯾﻢ . ﭘﺲ ﭘﯿﺎﻣﺒﺮ ‏(ﺹ ‏) ﻓﺮﻣﻮﺩ:ﺍﯼ ﻓﺎﻃﻤﻪ

‏(ﺱ ‏)ﺑﺮﺧﯿﺰ ﻭ ﭘﺴﺮ ﻋﻤﻮﯾﺖ ﺭﺍ ﺑﺒﻮﺱ،ﺍﯾﻨﻚ ﺟﺒﺮﺋﯿﻞ ﻭ ﻣﯿﻜﺎﺋﯿﻞ

ﻭ ﺍﺳﺮﺍﻓﯿﻞ ﻭ ﻋﺰﺭﺍﺋﯿﻞ ﺑﺎ ﭼﻬﺎﺭ ﻫﺰﺍﺭ ﻓﺮﺷﺘﻪ ﺍﺯ ﻋﻠﯽ ‏( ﻉ ‏)ﺣﻤﺎﯾﺖ

ﻣﯽ ﻛﻨﻨﺪ ﻭ ﺑﺎ ﻋﻠﯽ ‏( ﻉ ‏) ﻫﺴﺘﻨﺪ. ﻭﺍﯾﻦ ﺑﺎﺩﺭ ﻣﻦ ﺭﺍﺣﯿﻞ ﺍﺳﺖ ﺑﺎ

ﺭﻭﺍﺋﯿﻞ ﻭ ﭼﻬﺎﺭ ﻫﺰﺍﺭ ﻓﺮﺷﺘﻪ ﻧﮕﺎﻩ ﻣﯽ ﻛﻨﻨﺪ . ﺭﺍﻭﯼ ﮔﻔﺖ ﺣﻀﺮﺕ

ﻓﺎﻃﻤﻪ ‏(ﺱ ‏) ﺑﺮﺧﻮﺍﺳﺖ ﻭ ﺩﺭ ﻣﻘﺎﺑﻞ ﭘﯿﻐﻤﺒﺮ ‏( ﺹ ‏) ﺳﺮﺣﻀﺮﺕ

ﻋﻠﯽ ﺍﺑﻦ ﺍﺑﯽ ﻃﺎﻟﺐ ‏( ﻉ ‏) ﺭﺍ ﺑﻮﺳﯿﺪ ﻭ ﺭﻓﺖ . ﺍﯼ ﻧﻮﺭ ﺧﺪﺍﯼ ، ﻧﻮﺭ

ﻋﯿﻨﺖ ﺷﻮﺭ ﺍﺯ ﺗﻮ ﻭ ﺷﯿﻮﻩ ﺍ ﺣﺴﯿﻨﺖ ﻭﻗﺘﯽ ﻛﻪ ﻧﻔﺎﻕ ﺁﺗﺶ

ﺍﻓﺮﻭﺧﺖ ﺍﺯﺧﺎﻧﻪ ﺩﺭﻭﺗﻮﺭﺍ ﺟﮕﺮﺳﻮﺧﺖ ﺑﯿﻦ ﺗﻮ ﻭ ﺩﯾﻮﺍﺭﭼﻪ

ﮔﻔﺘﮕﻮ ﺑﻮﺩ؟ ﭼﺸﻤﺎﻥ ﻋﻠﯽ ﺩﮔﺮ ﻧﯿﺎﺳﻮﺩ.

۱۵ ارديبهشت ۹۵ ، ۱۳:۵۰ ۰ نظر موافقین ۰ مخالفین ۰
هدایت ال.....

مخالفان حجاب، شیطان صفت هستند!

مخالفان حجاب، شیطان صفت هستند!

مخالفان حجاب، شیطان صفت هستند!

هرکس مخالف حجاب است، از هر نوعش، یک انسان با افکار شیطانی و حتی شاید شیطان صفت است!

 

اصولا زیبایی و جلوه گری زنان و دختران، به جز برای همسر و به جز مسیر خانواده، یک عمل و صفت شیطانی است...

 

هر زنی که به دنبال آزادی حجاب و برداشته شدن محدودیت های پوشش است، افکار شیطانی در سر دارد! چرا که زیبایی ها و داشته های زنانه، هر چه که هست، از اندام گرفته تا موها و زیبایی صورت، از رفتار زنانه و لطافتش گرفته تا ناز و اداهایش همه و همه برای جلوه گری و جذب کنندگی هستند...

این زنان و دختران دوست دارند همه را محو و مطیع و خودباخته خودشون بکنن، دوست دارند همه جذب اونها بشن و در این جذب و جلوه گری و اندام نمایی هم هیچ محدودیتی رو نمی تونن قبول کنن!!

چون به جز اون اندام و زیبایی های زنانه چیز دیگری ندارند که به عنوان یک "آدم" ارائه کنند. اگر هم چیزی داشته باشند باز جذابیت و جلوه گریهای زنانه شان را بیشتر تاثیر گذار میدونن و همیشه دوست دارن مردها و پسرها و زنان دیگر رو با داشته های زنانه خودشون جذب کنند...یک میل سیری ناپذیر شیطانی...

 

ادامه دارد...

۱۵ ارديبهشت ۹۵ ، ۱۲:۴۳ ۰ نظر موافقین ۰ مخالفین ۰
هدایت ال.....