خدا هست

۱۲ مطلب با موضوع «آثار جهان» ثبت شده است

سه شنبه, ۱۷ اسفند ۱۳۹۵، ۰۵:۰۷ ب.ظ هدایت ال.....
هفت مکان مقدس زرتشتیان

هفت مکان مقدس زرتشتیان

                                                      دخمه زرتشتیان

در پانزده کیلومتری جنوب شرقی یزد، بربلندای کوهی رسوبی و کم ارتفاع به نام کوه دخمه، دو عمارت سنگی مدور برج مانند با فضای میان تهی قرار دارد که به دخمه یا دادگاه زرتشتیان مشهور است. در دامنه ضلع شمالی این کوه، تعدادی عمارت خشت و گلی، آجری، سنگی و یا ترکیبی از هر سه، مجهز به امکانات رفاهی زمان خود- معروف به خیله- دیده می شود.

قدیمی ترین آثار این محوطه، خیله ها و دخمه های ضلع غربی است که به دوران صفویه تعلق دارند.

دخمه محلی است که زرتشتیان از دیر باز تا حدود چهل سال پیش، اموات خود را طبق اصول، فرهنگ و آداب و سنن مذهبی خود و طی انجام مراسم ویژه در آن می نهادند تا طعمه کرکس های کوه های اطراف شوند. وسط فضای میان تهی دخمه چاهی وجود دارد که به "استودان" معروف است و استخوان های به جای مانده از اجساد را داخل آن می ریختند.

پس از مدتی و طی مراسمی خاص، محوطه داخل دخمه جارو و ضد عفونی می شد و بار دیگر دخمه مذکور مورد استفاده قرار می گرفت. در حقیقت محوطه داخلی دخمه ها مانند گورستانی بود که چندین بار از آن استفاده می شد.

از دیگر دخمه های این استان می توان به دخمه چم (روستای چم، شهرستان تفت)، دخمه فیروزآباد (شهرستان یزد) و دخمه اردکان اشاره کرد.

                                                       پارس بانو- بونو پرس

این زیارتگاه در دامنه کوه های "میل نیزار" و"لای چقک" روستای "از رجوع" بخش عقدای شهرستان اردکان قرار دارد. این زیارتگاه همه ساله از اول تا پنجم تیر ماه، محل تجمع و زیارت زرتشتیان است.

                                          آتشکده زرتشتیان(آتش ورهرام یزد)

بنای آتشکده زرتشتیان- مشهور به آتش ورهرام یزد- در آبان ماه سال 1313هجری شمسی با سرمایه اهدایی انجمن پارسیان هند در زمینی اهدایی با نظارت "ارباب جمشید امانت" ساخته شد.

ساختمان اصلی آتشکده دو متر بالاتر از سطح زمین و در وسط حیاط بزرگ مملو از درختان سرو و کاج، ساخته شده است. در محور ورودی بنا در ضلع جنوبی، حوض گرد بزرگی قرار دارد که نگاره فروهر و سرستون های سنگی عمارت در آن منعکس می شود.

اتاق نگهداری آتش مقدس، در وسط ساختمان (دور از تابش خورشید) قرار دارد و اطراف آن اتاق هایی برای نماز و نیایش طراحی شده است. معماری این آتشکده تا حدودی از معماری آتشکده های پارسیان هند تاثیر گرفته است.

بنا به روایتی، آتش موجود در این آتشکده که زرتشتیان آن را "آتش ورهرام" می نامند، حدود 1515 سال پیش از آتشکده "ناهید پارس" (پس از نقل مکان به چندین جای دیگری در استان یزد) به این مکان آورده شد و تاکنون این آتش خاموش نشده است. زرتشتیان یزد مراسم مذهبی، اعیاد، جلسات گردهمایی و سخنرانی خود را در این مکان برگزار می کنند.

                                                                         پیرنارکی


                                              

پیرنارکی، یکی از مهم ترین زیارتگاه های زر تشتیان ایران است که در پانزده کیلومتری شهرستان مهریز و در دامنه کوهی به همین نام قرار دارد. بنا به روایت زرتشتیان پیر نارکی، محل غایب شدن شاهزاده "نازبانو" خواهر "شهربانو"- همسر امام حسین (ع) – و دختر "یزد گرد سوم" است. او در یکی از جنگ ها، به این منطقه دور افتاده پناه آورد و در همین مکان به حق تعالی پیوست.

در این زیارتگاه، چشمه آب و چند درخت کوهستانی دیده می شود و اطراف آن، خیله های زرتشتیان قرار دارد. همه ساله زرتشتیان سراسر ایران، دوازدهم تا شانزدهم مرداد ماه را وقف زیارت این پیر می کنند.

در تحقیقات باستانی شناسی اخیر، جاده قدیمی دسترسی به این زیارتگاه از مسیر شهرستان تفت کشف شده است. طول این جاده ده کیلومتر و عرض آن چهار متر است. دیواره این جاده در بعضی از قسمت ها، تا ارتفاع یک متر، تماماً سنگ چین شده است. احتمالاً قدمت این جاده همزمان با پیدایش زیارتگاه پیرنارکی (بیش از هزار سال) است.

                                                         چک چک یا پیر سبز

این آتشکده در چهل و هشت کیلومتری شهر یزد، در جاده طبس و در میان کوه های "اردکان" و "انجیره" قرار دارد. چون از شکاف کوه های صخره ای پوشیده از سبزه آن، همواره آب می چکد، این محل به "چکچو"، "چک چک" معروف شده است. زرتشتیان این محل را "پیرسبز" می نامند.

                                                               پیرنارسون

زیارتگاه "پیرنارسون" یا "نارسونه" در جاده قدیم یزد- مشهد، در میان ارتفاعات شهرستان های یزد و خرانق قرار دارد. این محل مورد احترام پیروان مذهب زرتشتی است و هر سال، شماری از زرتشتیان به این محل می آیند و به اعمال مذهبی خود می پردازند.
پیرهریشت

این آتشکده در پانزده کیلومتری شهرستان اردکان، در دامنه کوه های کم ارتفاع و بدون پوشش گیاهی واقع شده است. بنا به توصیف فرهنگ بهدینان، زرتشتیان بر این اعتقادند که "هریشت" محل غایب شدن یکی از کتیزهای بانوی "یزد گرد ساسانی" است.

زرتشتیان هر سال، در روز هجدهم نوروز به این محل می آیند و به زیارت، جشن و پایکویی می پردازند.

۱۷ اسفند ۹۵ ، ۱۷:۰۷ ۰ نظر موافقین ۰ مخالفین ۰
هدایت ال.....
جمعه, ۱۰ دی ۱۳۹۵، ۰۹:۴۹ ق.ظ هدایت ال.....
عجیب ترین مسجد ایران و جهان

عجیب ترین مسجد ایران و جهان

چندى پیش در میانه صحن کبیر گوهرشاد، محوطه مربع مستطیلى بود از سنگ، با نرده هاى سنگى که تیرکها و ستونهاش از هم فاصله زیاد داشت. این قسمت میانى به «مسجد پیرزن» معروف بود. مسجد پیرزن افسانه اى دارد شبیه « حجره تنگ پیرزن » در ایوان و کاخ مداین.

مسجد پیرزن / عجیب ترین مسجد ایران و جهان

چندى پیش در میانه صحن کبیر گوهرشاد، محوطه مربع مستطیلى بود از سنگ، با نرده هاى سنگى که تیرکها و ستونهاش از هم فاصله زیاد داشت. این قسمت میانى به «مسجد پیرزن» معروف بود.

مسجد پیرزن افسانه اى دارد شبیه « حجره تنگ پیرزن » در ایوان و کاخ مداین.

مسجد پیرزن / عجیب ترین مسجد ایران و جهان

خاقانى :

نه زال مداین کم، از پیرزن کوفه نه حجره تنگ این، کمتر ز تنورآن

یعنى آورده اند که گوهرشاد هنگامى که براى ساختن مسجد زمینهاى مناسب نزدیک «حرم» را مى خرید، و چندان خرید که ساختن مسجد را کافى باشد، پیرزنى حاضر به فروش کلبه محقّر خود نشد، به هیچ بهایى ، و چنان که مهندسان سنجیده بودند، این کلبه قناسى پنج ضلع، درست در میانه مسجد مى انداخت.

شهبانو گوهرشاد که زنى بسیار توانا اما دادگر بود، توانایى و توانگرى خود را به ستم نیالود و پیرزن را مجبور به فروش نکرد. گرداگرد خانه او را خرید و به ساختن مسجد آغاز کرد. کار ساختن که تمام شد و مسجدى بدین فرّ وجلال وجود گرفت، همه ناظران و صاحبنظران تنها نقض این بنیاد باشکوه و آباد را بودن آن کلبه محقر و ویران در میان مسجد مى دیدند، خاصه با چنان قناسى که داشت.

اما به صورت اگر چنان بود که ایشان مى دیدند و مى گفتند، به معنى چنان نبود. شاید این تقلیدى بود از داستان دادگرى در ایوان مداین.

به هر حال قصه مى گوید که پیرزن پس از آن که کار مسجد انجام گرفت، نزد گوهرشاد رفت و گفت: «اینک قناسى ِ خانه ام را به تو مى فروشم، تا از بهاى آن در میان مسجد بزرگ تو، من نیز مسجدکى از خود و به نام خود یادگار بگذارم.» و چنان شد که او گفت.

تا چندى پیش، هر که به صحن جامع گوهرشاد مى رفت، در میان آن پهنه بسیار وسیع، چهار دیوارى مستطیل شکل مى دید که به آن محل مسجد پیرزن مى گفتند.

اما در این اخیر آن نرده ها را برداشته اند و مسجد پیرزن را آبدان بزرگى کرده اند که از آبش وضو مى گیرند.

دیگر شیوه زنى آن زال و دادگرى گوهرشاد، کم کم به فراموشى سپرده مى شود، مگر نام آن آبدال را �� حوض پیر زن » بگذارند یا راهنمایان و زیارتنامه خوانان، نسل به نسل براى زائران این داستان را بازگویند یا قصه را بر لوح و لوایى بنگارند و کنار حوض بر فرازى مناسب و نزدیک نصب کنند، و گر نه حیف از این قصه یادآور قصه اى کهنترـ که فراموش شود. زیرا در جنب آن همه دیدنیهاى مسجد، یکى از شنیدنیها این است.

۱۰ دی ۹۵ ، ۰۹:۴۹ ۰ نظر موافقین ۰ مخالفین ۰
هدایت ال.....

عجایب هفتگانه قدیم جهان1

تو این بخش ۷ شاهکار تاریخ معماری جهان رو به شما معرفی می کنیم. هفت اثری که به عجایب هفتگانه جهان معروف هستند. البته باید بگم متاسفانه از ۷ اثر فقط و فقط یکیشون هنوز هم باقی و پابرجاست. شش اثر دیگه در اثر عوامل طبیعی از بین رفتن.

 


مجسمه رودس در ترکیه:

 

کولوسوس مجسمه غول پیکری بود  که در شهر بندری رودس در دریای اژه در محل ترکیه امروزی قرار داشت. مردمان این شهر در زمان های قدیم به تجارت و بازرگانی اشتغال داشتند. اگرچه آنها سعی می کردند خودشان را از درگیری های ملت های مختلف دور نگه دارند و فقط به کسب و کارشان بپردازند، اما با این وجود بارها به  جنگ آلوده شدند.

هلیوس خدای خورشید

تقریباً 2300 سال قبل مردم رودس به مناسبت یک پیروزی جشنی را بر پا کردند. سربازان یونانی به مدت یک سال این جزیره را محاصره کرده بودند؛ اما دفاع شجاعانه رودسی ها، یونانیان را قانع کرد که بختی برای پیروزی ندارند. یونانی ها در هنگام عقب نشینی، انبوهی از تجهیزات و لوازم خود را در منطقه رها کردند و خود پا به فرار نهادند. پس از آن مردم رودوس که تصور می کردند در تمام مدت محاصره هلیوس خدای خورشید از آنها محافظت کرده است، تصمیم گرفتند غنیمت های یونانیان را بفروشند و به افتخار هلیوس، مجسمه او را برپا کنند.

مجسمه برنزی کولوسوس 

هیچکس نمی داند که مجسمه به چه شکل بوده و در کجا قرار داشته است. تنها چیزی که روشن است آن است که این مجسمه از جنس برنز و به ارتفاع 33 متر بوده است.

طراحی مجسمه را مهندس آرشیتکتی بنام چارس انجام داده بود و ساخت آن 12 سال به طول انجامید.

بر فراز بندرگاه

اسکلت مجسمه از جنس آهن بود و پوسته بیرونی مجسمه را با صفحاتی از برنز پوشانیده بودند. مجسمه در روی زمین ساخته شده بود و داخل آن را با سنگ پر کرده بودند به همین دلیل محکم ایستاده بود.

مجسمه کولوسوس در حدود 280 سال قبل از میلاد مسیح به اتمام رسید. مردم قرن ها می پنداشتند که مجسمه کولوسوس مانند تصویر زیر، بر فراز دهانه ورودی بندرگاه رودس قد برافراشته بوده است. اما اکنون می دانیم که چنین چیزی غیرممکن است؛ زیرا دهانه بندر 400 متر عرض داشته است و مجسمه تا این حد غول پیکر نبوده است که بتواند 400 متر فاصله را پوشش دهد. از نوشته ها برمی آید که مجسمه در قلب شهر، رو به طرف دریا و بندرگاه ایستاده بوده است.

سقوط مجسمه

تقریباً 50 سال از تکمیل مجسمه گذشته بود (سال 226 قبل از میلاد مسیح) که در اثر وقوع یک زلزله، مجسمه از زانو شکست و تنه مجسمه سقوط کرد مردم رودس مجسمه را در همان حال افتاده رها کردند؛ زیرا یک پیشگو آنها را از بازسازی مجسمه برحذر داشته بود.

به مدت 900 سال مجسمه بر روی زمین افتاده بود و بازدیدکنندگان برای تماشای ویرانه باقیمانده از مجسمه خدای خورشید به رودس سفر می کردند. 654 سال بعد از میلاد یکی از پادشاهان سوری، رودس را تسخیر کرد و صفحات برنزی مجسمه را به یغما برد. می گویند او برنزها را بر پشت 900 شتر به سوریه حمل کرد. بازرگانان سوری بخشی از برنزها را به فروش رساندند و با بقیه برنزها احتمالاً سکه ضرب شده است.


معبد آرتمیس در ترکیه:

 

کرزوس آخرین پادشاه لیدیه بود. لیدیه ناحیه ای از آسیای صغیر بود که امروزه بخشی از ترکیه است.

کرزوس به خاطر ثروت هنگفتش مشهور بود. او در سال 560 قبل از میلاد مسیح یک پرستشگاه باشکوه در شهر افسوس بنا کرد. شهر افسوس هزاران سال پیش از این تاریخ تاسیس شده بود. بر اساس یک افسانه قدیمی، این شهر را عده ای از زنان جنگجو (مشهور به آمازونی) بنا کرده بودند.

بزرگترین معبد مرمرین

کرزوس تصمیم گرفت معبد را به افتخار الهه ماد که نگهبان حیوانات و زنان جوان بود بسازد. یونانی ها این الهه را آرتمیس و رومی ها دیانا می نامند. معبد را از سنگ های آهکی و مرمری ساختند که از معادن تپه های نزدیک آنجا استخراج شده بود.

زمین این پرستشگاه 130 متر طول و 79 متر عرض داشت. ساختمان اصلی معبد به 120 ستون مرمرین تکیه کرده بود. بلندی هر ستون 20 متر بود. این ستون های بزرگ را توسط قرقره ها بالا کشیده و با میخ هایی فلزی در جای خود نصب کرده بودند. بعد از اینکه سقف ساخته شد، هنرمندان، پرستشگاه را با مجسمه هایی زیبا تزیین کردند. مجسمه ای از آرتمیس نیز در وسط معبد قرار گرفته بود. این پرستشگاه یکی از بزرگ ترین معابد تمدن های یونان و روم باستان بود که حتی از معبد پارتنون هم بزرگ تر بود.

پارتنون معبدی عظیم بود که بین سال های 447 و 432 قبل از میلاد در تپه های آکروپولیس در شهر آتن ساخته شده و به آتنا اهدا شده بود.

هروسترواتوس و الکساندر

دویست سال بعد یعنی در سال 356 قبل از میلاد معبد در یک آتش سوزی به تلی از خاک تبدیل شد. مردی بنام هروستراتوس برای کسب شهرت معبد را آتش زد و اگر چه جان خود را از دست داد اما کاملاً به هدفش رسید!

شگفت آور آنکه اسکندر کبیر در همان روز ویرانی معبد از مادر زاده شد. سال ها بعد که اسکندر معبد ویران شده را دید، دستور داد تا معبد را در همان جا دوباره بسازند.

معبد کاملاً ویران شد

معبدی که اسکندر ساخته بود تا 300 سال پس از میلاد مسیح پا بر جا بود. اما بتدریج شکوه و عظمت شهر افسوس از میان رفت و اهمیت خود را از دست داد. عاقبت برخی اقوام اروپایی (گوتیک ها) معبد را غارت کردند و سیلی ویرانگر معبد را در گل و لای مدفون کرد. تنها چیزی که از معبد باقی مانده است چند قطعه از پی ستون ها و یک ستون بازسازی شده است.


مجسمه زئوس در یونان:

 

تقریباً 3000 سال پیش المپیا مرکز مذهبی در جنوب غربی یونان باستان زئوس پادشاه خدایان را می پرستیدند و در زمان های مشخص به افتخار او جشن هایی برپا می کردند. در این جشن ها مسابقات ورزشی هم انجام می شد. تا آنجا که در تاریخ ثبت شده، نخستین بازی های المپیک حدود 2800 سال قبل برگزار شده است. به مدت 1100 سال بازی ها هر سال انجام می شد آنگاه برگزاری مسابقات به چهار سال یک بار کاهش یافت. از نظر ساکنان دنیای قدیم این بازی ها خیلی مهم بودند؛ چندانکه در زمان برگزاری مسابقات جنگ ها متوقف می شد تا شرکت کنندگان و تماشاگران بتوانند به آسانی خود را به محل مسابقات برسانند.

معبد زئوس

2500 سال قبل، شهروندان المپیا تصمیم گرفتند معبدی برای زئوس بسازند. ساختمان باشکوه این معبد بین سالهای 456 تا 466 قبل از میلاد بنا شد. این بنا با قالب های سنگی بزرگی که ستون های تو پر و بزرگی آنها را احاطه کرده بودند، ساخته شده بود. تا چند سال پس از پایان کار ساختمان معبد، مجسمه مناسبی از زئوس در آن نبود. به همین دلیل مجسمه سازی ماهر از آتن را برای ساختن مجسمه زئوس انتخاب کردند.

ساختمان مجسمه

مجسمه ساز فدیاس بود که قبلاً نیز مجسمه هایی با شکوه از الهه آتنا ساخته بود. فیدیاس و کارگرانش در ابتدا داربستی چوبی را بعنوان اسکلت مجسمه برپا کردند. سپس اسکلت چوبی را با صفحاتی از عاج به عنوان پوست آن پوشانیدند و صفحاتی از طلا را برای لباس های آن استفاده کردند. در پایان کار همه جای مجسمه پوشیده شده بود و آن قالب توخالی به مجسمه ای توپر شبیه شده بود.

جلوس بر تخت

زئوس بر تختی آبنوس نشان با سنگ های قیمتی نشسته بود. بالاترین نقطه مجسمه 13 متر ارتفاع داشت که تقریباً نزدیک به سقف معبد بود. بینندگان چنان می پنداشتند که اگر زئوس بلند شود، سقف را از جای خود تکان خواهد داد. بر روی دیوارها سکوهایی ساخته شده بود تا مردم بتوانند بالا بروند و صورت مجسمه را ببینند. تقریباً 2440 سال پیش کار مجسمه کامل شد و به مدت 800 سال به عنوان یکی از شگفت آورترین بناهای جهان شناخته می شد.

انتقال مجسمه

تقریباً 40 سال پس از تولد حضرت مسیح، یکی از امپراطوران رومی به نام کالیگولا تصمیم گرفت مجسمه زئوس را به روم ببرد. گروهی از کارگران رومی برای این کار مأمور شدند؛ اما بر اساس یک افسانه، زئوس قهقه ای بلند سر داد و کارگران از ترس پا به فرار گذاشتند.

با گسترش دین مسیح در سال 391 بعد از میلاد، رومیان بازی های المپیک را تحریم کردند و معبد یونانی را تعطیل نمودند. سال ها بعد مجسمه زئوس را با کشتی به قسطنطنیه بردند. در سال 462 میلادی قصری که مجسمه در آن بود با آتش ویران شد و چیزی از آن باقی نماند. تقریباً 1400 سال قبل زلزله هایی تمام سرزمین المپیا را لرزانید و ویران کرد. همچنین سیل و ریزش زمین باعث نابودی کامل معبد و ورزشگاه شد. چندانکه عاقبت همه بنا در گل و لای فرو رفت. البته گل و لای باعث شد که قسمت هایی از شهر المپیا از گزند حوادث در امان بماند و پس از چند صد سال دوباره مورد کاوس قرار گیرد. در سال های اخیر باستان شناسان برخی از اماکن شهر را پاکسازی کرده اند. اکنون بازدیدکنندگان می توانند در اطراف ویرانه های معبد قدم بزنند و جایگاهی را که زمانی مجسمه باشکوه زئوس قرار داشت، ببینند. البته مجسمه زئوس برای همیشه نابوده شده است و چیزی از آن در دست نیست.


باغ های معلق بابل در عراق:

 

باغ های معلق یکی از بناهای برجسته و معروف شهر قدیمی بابل است. باستان شناسان ویرانه هایی را یافته اند که ممکن است آثار این باغ ها باشد ولی مطمئن نیستند.

برای یک شاهزاده ایرانی (بخت النصر و سمیرامیس)

نویسندگان روم و یونان قدیم چنین نوشته اند که، 600 سال پیش از میلاد مسیح، به فرمان بخت النصر دوم، پادشاه بابل، این باغ ها را ساخته اند. شهر بابل زمانی در کناره رود فرات قرار داشت.

امروزه محل این شهر در جنوب بغداد، پایتخت کشور عراق است. بر اساس یک داستان مشهور، پادشاه این باغ ها را برای همسر جوان و اندوهگینش ساخته است ظاهراً آمیتیس (سمیرامیس) ایرانی بوده و پادشاه تصمیم داشته با این باغ ها، خاطره کوه های سرسبز زادگاهش، ایران را در خاطر او زنده کند تا شاهزاده ایرانی دوباره شادمان شود.

آبیاری

باغ های معلق احتمالاً نزدیک رودخانه و مشرف به دیوارهای شهر بابل ساخته شده بودند. باغ ها از بالکن هایی درست شده بودند که بلندترین آنها 40 متر بالاتر از سطح زمین قرار داشت. بخت النصر فرمان داده بود تا هر گیاهی را که به ذهن می رسد، در این باغ ها بکارند. این گیاهان و درختان را با گاری و کشتی از سرتاسر امپراطوری گرد آورده بودند.

احتمالاً درختان انجیر، بادام، انار، و بوته های گل سرخ، نیلوفر آبی و بسیاری گل های خوشبوی دیگر از جمله گیاهان موجود در باغ ها بوده اند. بی شک احداث چنین باغی به آبیاری فراوان و مناسب نیاز داشته است. از همین رو از آب رودخانه فرات استفاده می کرده اند. آب این رودخانه با زنجیره ای از سطل هایی که به طناب بسته شده بودند، توسط بردگان به بالای برج ها کشیده می شد. سپس در سراسر باغ ها جریان می یافت. طراحی باغ ها به نحوی بود که آب ها از بالاترین نقطه بصورت آبشارها و نهرها در سراسر باغ جاری می شد و در طول مسیر، خاک و گیاهان باغ را آبیاری می کرد.

ما فقط می دانیم که این باغ ها وجود داشته اند، زیرا بعضی از مردم آنها را دیده اند و نوشته هایشان بدست ما رسیده است.


اهرام مصر (هرم خوفو):

 

هرم غول پیکر مصر از قدیمی‌ترین عجایب هفتگانه دنیای قدیم است. البته این تنها بنایی است که در میان عجایب هفتگانه تا به امروز باقی مانده است.

زمانی که این هرم ساخته شد، بلندترین ساختمان دنیا بود و احتمالا این رتبه را به مدت 4000 سال حفظ کرد.

مقبره سلطنتی

پادشاهان مصر باستان را فراعنه یا فرعون می‌نامیدند. یکی از این پادشاهان خوفو بود. در حدود 2580 سال قبل از میلاد مسیح این هرم بزرگ را به عنوان محل دفن یا مقبره خوفو ساختند. خوفو همان فرعونی است که یونانی‌ها او را خئوپس می‌نامیدند. پس از مدتی دو هرم دیگر در منطقه جیزه برای پسر و نوه خوفو ساخته شد. البته چند هرم کوچکتر نیز برای ملکه‌های فراعنه برپا شد. هرم خوفو بزرگترین هرم است و در این تصویر از همه دورتر دیده می‌شود. هرم وسطی متعلق به پسر خوفو است و چون روی زمینی بلندتر قرار دارد، از همه بزرگ‌تر به نظر می‌رسد.

ساختمان هرم

هرم‌ها در گورستانی قدیمی در جیزه واقع شده‌اند. شهر قاهره پاییخت امروزی مصر، در یک ساحل رودخانه نیل و اهرام در ساحل دیگر رودخانه قرار دارند. گروهی از باستان شناسان عقیده دارند که 000/100 کارگر به ‌مدت 20 سال کار کرده‌اند، تا هرم بزرگ ساخته شده است. در ساختمان هرم بیش از 2میلیون قطعه سنگ به کار رفته است. که هر قطعه 5/2تن یا بیشتر وزن دارد. کارگران قطعه سنگ‌ها را به کمک غلتک‌ها، اهرم و برخی ابزارهای ابتدایی از سربالایی‌ها به بالای هرم کشانیده‌‌اند. سپس قطعه سنگ‌ها را بدون استفاده از هر ملاتی (مثلا گچ یا سیمان) در کنار یکدیگر قرار داده‌اند.

سنگ‌های آهکی تراشیده شده

هنگامی که ساختمان اولیه هرم پایان یافت، شبیه به مجموعه‌ای از پله‌ها بود. این پله‌ها را با سنگ‌های آهکی تراشیده شده پر کردند. سنگ‌های آهکی را قبلا صاف و صیقلی کرده بودند چنان که بعد از قرار گرفتن آنها کنار یکدیگر حتی یک لبه چاقوی تیز شده نیز نمی‌توانست در بین سنگ‌ها فرو رود. دقتی که مهندسین اهرام در جفت کردن سنگ‌ها کنار یکدیگر داشته‌اند، واقعا شگفت‌آور است.

در پایان کار، ارتفاع هرم بزرگ به 147 متر رسید؛ گر چه قسمت فوقانی هرم اکنون از بین رفته و ارتفاع آن کمتر شده است. به علاوه فقط بخش‌هایی از بالای هرم پسر خوفو همچنان سنگ‌های صیقلی خود را حفظ کرده است.

فرعون به خاک سپرده می‌شود

مصریان قدیم می‌پنداشتند که وقتی کسی می‌میرد، باید از بدن او نگهداری کرد تا روحش بتواند به زندگی پس از مرگ ادامه دهد. از همین رو اندام‌های داخلی مردگان مانند قلب، کلیه، کبد، روده، مغز و ... را از بدن خارج می‌کردند و آن را با روشی مخصوص به نمک آغشته می‌ساختند. سپس بدن را با پارچه‌‌های کتانی نوارپیچ می‌کردند. به این ترتیب بدن مرده مومیانی می‌شد. عاقبت جسد مومیایی شده را همراه لباس، غذا، جواهرات و دیگر لوازمی که فکر می‌کردند برای زندگی پس از مرگ لازم است، دفن می‌کردند. بدن مومیایی شده خوفو در صندقچه‌ای در اعماق هرم برای همیشه به خاک سپرده شده بود.

خوفو مقبره‌ای با عظمت را برای خود تدارک دیده بود، تا همیشه در یادها باقی بماند؛ اما تنها تصویری که اکنون از او باقی مانده که مجسمه ساییده شده شیری رنگ از جنس عاج است.

مجسمه‌ای از فرعونی بنام منقرع

او نوه خوفو بود و فرعون سوم نامیده می‌شد. دو الهه در دو سوی فرعون قرار دارند.

تصویر فرعونی بنام خفرع که پسر خوفو بود. در این مجسمه او در پناه بتی بنام هوراس قرار دارد. هوراس یکی از خدایان اساطیری مصر است که مجسمه آن را به‌ صورت باز یا شاهین می‌ساختند و او را خدای خورشید می‌پنداشتند.

آنچه امروزه از هرم باقی مانده.

صدها سال پیش سنگ‌های براق اهرام را برای ساخت و ساز در قاهره مصرفکردند.

نقشه اهرام

1- مقبره خوفو

2- هرم پسر خوفو مشهور به کفرع

3- هرم نوه خوفو مشهور به منقرع

4- پرستشگاه هرم؛ جایی که احتمالا جسد فرعون در آن مومیایی شده است.

5- یک راهروی طولانی

6- معبدی که در آن زائران برای فرعون قربانی می‌کردند و یا نذرهایشان را به روح فرعون هدیه می‌نمودند.

7- هرم‌هایی که به ملکه‌های فراعنه اختصاص دارد.

8- آرامگاه سایر درباریان و بستگان فرعون.

درون و زیر هرم بزرگ، راهروهایی تعبیه شده است که به آرامگاه مردگان راه دارد. یکی از این گذرگاه‌ها به تابوت فرعون منتهی می‌شود.

آرامگاه از سنگ سیاه گرانیتی یا تابوت سنگی خوفو،  که شاید تابوت چوبی محتوی بدن فرعون داخل آن بوده است.

این قایق چوبی کوچک در گودالی نزدیک هرم بزرگ پیدا شده است. اکنون این قایق را پس از بازسازی در موزه به تماشای عموم قرار داده‌اند. احتمالا این قایق را همزمان دفن کرده‌اند تا بدن فرعون بتواند از رود نیل بگذرد. شاید هم یک کشتی آسمانی بوده است و روح فرعون را به بهشت رسانیده است!

هرم از لایه‌هایی سنگی ساخته شده است. هر لایه‌ اندکی کوچکتر از لایه قبلی است. این قطعات سطح وسیعی را به وجود آوردند که به این ترتیب بالاتر از سطح زمین قرار گرفته است. قطعه سنگ‌ها را از روی یک سطح شیبدار به بالای هرم کشیده‌اند و پس از اتمام هر لایه، سطح شبیدار را مرتفع‌تر کرده‌اند.


آرامگاهی در هالیکاراناسوس در ترکیه:

 

موزولوس یکی از فرمانداران امپراتوری ایران بود. او در سال های 377 تا 353 قبل از میلاد برکاریا که جزئی از قلمرو ایران بود، حکمرانی می کرد. پایتخت کاریا شهری به نامهالیکارناسوس بود که امروزه یک شهر توریستی در ترکیه به نام بودروم است.

موزولوس پس از پدرش به عنوان فرمانروا به حکومت رسید. اما پس از مدتی اعلام استقلال کرد و از حکومت ایران سرپیچی نمود.

آرامگاه اصلی

موزولوس با آرتیمس ازدواج کرد. به تدریج بر قدرت این فرمانروا افزوده می شد؛ تا آنکه تصمیم گرفت برای خود و ملکه اش مقبره ای بسازد. البته این یک آرامگاه معمولی نبود. موزولوس اثری باشکوه را می خواست تا بدین طریق قدرت و شوکت او را حتی بعد از مرگ به رخ آیندگان بکشد. قبل از اتمام مقبره موزولوس از دنیا رفت. بعد از او بیوه اش ساخت مقبره را سرپرستی کرد. حدود 2350 سال قبل کار ساختمان مقبره تکمیل شد. به یادبود شاه، مقبره را موزولوم نام نهادند. از همین رو هنوز هم مقبره های بزرگ و باشکوه را موزولوم می نامند.

شیرهای نگهبان مقبره

جنازه زوج سلطنتی را در یک جعبه طلایی در قاعده اصلی ساختمان دفن کردند. برای نگهبانی از مقبره یک ردیف مجسمه شیر ساخته شد. در بالای سنگ های محکم مقبره، ساختمانی شبیه به معابد یونانی ها برپا شده بود. این معبد با مجسمه و ستون های پرشکوه زینت گرفته بود. بالاترین بخش ساختمان، سبک هرم پله پله بود.

تاج ساختمان 43 متر بالاتر از سطح زمین بود و روی آن مجسمه ای از اسب هایی که یک کالسکه را می کشیدند قرار داشت. احتمالاً در این کالسکه مجسمه هایی از شاه و ملکه اش قرار داشته است.

زلزله ویرانگر

پس از 1800 سال، زلزله ای وحشتناک، ساختمان موزولوم را با خاک یکسان کرد. تقریباً 500 سال قبل، شوالیه های سن جان سنگ های موزولوم را برای ساختن قلعه ای در همان نزدیکی به کار بردند. حتی بعضی از دیوارهای قلعه با سنگ های سبز رنگی که موزولوم را زینت داده بود، ساخته بودند. سال ها بعد شوالیه ها محل دفن پادشاه موزولوس و ملکه آرتمیسیا را کشف کردند. اما شبانگاه که آرامگاه را بدون نگهبان رها کرده بودند، دزدان حمله کردند و طلاها و سایر چیزهای قیمتی مقبره را غارت نمودند.

مجسمه ها کشف می شوند

پس از 300 سال دیرینه شناسان به حفاری محل پرداختند. آنها پس از کندو کاو توانستند، برخی از مجسمه ها و صنایع دستی را که از تاراج حوادث در امان مانده بود، کشف کنند. در این میان مجسمه هایی غول پیکر یافت شد که باستان شناسان معتقدند به شاه و ملکه اش تعلق دارد. در سال 1857 این یافته ها به موزه ای در لندن منتقل شد و همچنان در معرض تماشای عموم قرار دارند. پس از آن نیز حفاری های دیگری در محل انجام گرفت، به نحوی که امروزه فقط چند قطعه ستون سنگی در محل باقی مانده است. جهانگردانی که به شهر بوردوم ترکیه می روند از محل بازدید می کنند.


فانوس الکساندریا در یونان:

 

فانوس الکساندریا فانوس الکساندریا یکی از بزرگترین شاهکارهای روزگار باستان می باشد . ارتفاع این بنا حداقل به اندازه یک ساختمان 40 طبقه امروزی بود و برای 16 قرن پا بر جا بود . بر خلاف 6 عجایب دیگر، فانوس الکساندریا استفاده های عملی بسیاری داشت . این بنا به کشتیهای دریا نوردی کمک می کرد که اسکله ها را براحتی پیدا کنند و با ایمنی کامل داخل آن شوند . چرا که تنگه های خطرناک دقیقا در خارج از بندرها قرار داشتند . ارتش نیز از این فانوس برای پیدا کردن کشتیهای دشمنان استفاده می کرد . این بنا ظاهرا ساختار جامدی داشته است و برای 1600 سال باقی بوده است اما با وجود این بر اثر طوفانهای دریایی زمستان و زلزله های بسیار از بین رفته است . فانوس الکساندریا دو نوع برج دیده بانی داشت که در نوک آن قرار داشتند . این فانوس سه عنصر ساختمانی داشت ، پایه مستطیل شکل ، قطعه میانی هشت وجهی ، و قسمت بالای آن که استوانه ای شکل است و برجهای دیده بانی در آنجا قرار دارند.تقریبا ارتفاع این سه قسمت به 110 تا 180 متر می رسید . بجز اهرام مصر فانوس الکساندریا بلندترین ساختمان جهان بود البته این تا زمانیکه برج ایفل در 1889 ساخته شد.

۱۵ ارديبهشت ۹۵ ، ۱۲:۰۲ ۰ نظر موافقین ۰ مخالفین ۰
هدایت ال.....

اختتامیه عجایب هفتگانه جدید

عجایب هفتگانه جدید جهان شنبه شب 7 ژوییه در یک مراسم رسمی در استادیوم لوز شهر لیسبون ، پایتخت پرتغال و با حضور چهره های مشهور جهانی معرفی شدند.

به گزارش خبرگزاری فرانسه ، در خاتمه یک رای گیری که توسط یک بنیاد سوئیسی برگزار شد و در جریان آن نزدیک به 100 میلیون نفر از طریق اینترنت یا تلفن به فهرستی شامل 20 نامزد نهایی کسب عنوان عجایب هفتگانه جدید جهان رای دادند ، برگزارکنندگان این رای گیری شنبه شب فهرست نهایی عجایب هفتگانه جدید جهان را در لیسبون معرفی کردند.

دیوار بزرگ چین ، آرامگاه تاج محل (هند) ، شهر باستانی پترا (اردن) ، مجسمه حضرت مسیح ریودوژانیرو (برزیل) ، ویرانه های ماچو پیکچو متعلق به تمدن اینکا (پرو) ، هرم و بقایای شهر چیچن ایتزا متعلق به تمدن مایا (مکزیک) و کولوسئو رم (ایتالیا) به عنوان عجایب هفتگانه جدید جهان انتخاب شدند.

البته اهرام ثلاثه مصر آخرین بازمانده عجایب هفتگانه قدیم جهان کماکان مقام خود را حفظ کرده است.

رای گیری برای انتخاب عجایب هفتگانه جدید جهان بسیار جدل برانگیز بود ، زیرا هر فردی هر اندازه که مایل بود می توانست به مکان مورد نظر خود رای دهد. به طوری که براساس آمار حدود 2 میلیون اردنی از مجموع جمعیت 6 میلیونی این کشور به شهر باستانی پترا رای داده اند.

از سوی دیگر سازمان یونسکو از این طرح استقبال نکرد و آن را تنها امری مربوط به افرادی که در رای گیری شرکت کردند، دانسته است.

عجایب هفتگانه قدیم جهان عبارتند از ، اهرام ثلاثه مصر، باغ های معلق بابل ، مجسمه زئوس کوه المپ ،معبد آرتمیس ، معبد هالیکارناس ، مجسمه هرکول جزیره رودس و فار اسکندریه که از میان آنها تنها اهرام ثلاثه مصر تا روزگار ما باقی مانده است.
۱۵ ارديبهشت ۹۵ ، ۰۹:۲۰ ۰ نظر موافقین ۰ مخالفین ۰
هدایت ال.....

تاج‌محل (به هندی: तIज महल، به اردو: تاج محال)

 
تاج‌محل (به هندی: तIज महल، به اردو: تاج محال)
 
آرامگاه زیبا و باشکوهی است که در نزدیکی شهر اگرا و در ۲۰۰ کیلومتری جنوب دهلی نو پایتخت هند واقع شده‌است. این بنا به دستور شاه جهان، امپراتور گورکانی هند به منظور یادبود از همسر ایرانی محبوبش ممتاز محل که در سال ۱۶۳۱ (میلادی) به‌هنگام وضع حمل فوت کرد بنا شده‌است. شاه تصمیم گرفت پس از مرگ همسرش با ساخت بنایی زیبا، مجلل و عظیم، همسرش را جاودانه کند. از این‌رو آرامگاهی زیبا بر روی قبر او بنا نهاد.

همانطور که مشخص است، نام این بنای زیبا ایرانی می‌باشد. این ساختمان بر پایه مخلوطی از معماری ایرانی، هندی و اسلامی تأسیس شده‌است و در ساخت آن ۲۰،۰۰۰ هنرمند و معمار از نقاط مختلف آسیا به‌خصوص ایران، شبه قاره هند، آسیای میانه و آناتولی شرکت داشته‌اند.

آغاز ساخت تاج‌محل سال ۱۶۳۲م (۱۰۴۲ ش) بود و در سال ۱۶۴۷م (۱۰۵۷ ش) تکمیل شد.

احمد معماری لاهوری و برادرش استاد حمید لاهوری (سده یازدهم هجری) سرمعماران ایرانی سازنده تاج محل در هندوستان بوده‌اند. در برخی متون نیز از عیسی خان شیرازی و امانت خان شیرازی طغرانویس، که هر دو ایرانی بوده‌اند نام برده شده‌است، که گویا خطاطی‌های روی در و دیوارهای تاج محل به امانت خان واگذار شده‌بوده‌است.
 
نماد وفا و عشق ابدی

تاج محل بنایی مُجَلَّل و رمز عشق ابدیست که سه قرن و نیم از بنای آن می‌گذرد. اخلاص به عشقی رومانسی، از دوران بسیار دور همچون: «لیلی و مجنون»، «رومئو و ژولیت» و یا «بخت‌النصر» که باغ‌های معلق بابل را به نشان وفاداری برای همسرش ساخت که یکی از عجایب هفتگانه دنیاست، تاج محل نیز یکی از عجایب هفتگانه جدید دنیاست، تاج محل آرامگاه «ارجمند بانو بیگم» ملقب به ممتازمحل همسر محبوب «شاه‌جهان» پنجمین پادشاه گورکانی بود که در هند به پادشاهی رسید. این بنا به دستور شاه‌جهان برای نشان دادن عمق علاقه و عشق خود به ممتاز محل ساخته‌است.
 
داستان بنای این مجموعه عمارات مجلل که در وسط آن گنبد تاج محل چون نگینی می درخشد، بر ارزش تاریخی این شاهکار هنری افزوده است. تاج محل، در واقع، باشکوه ترین هدیه یک شاه به همسر از دست رفته اش است و پایه‌های آن بر عشق وافر شاه جهان گورکانی به ممتاز محل ایرانی تبار استوار است. شاید اگر در سال ١٦٠٧ میلادی شاهزاده خرم، که بعدا با نام شاه جهان شناخته شد، ارجمند بانو بیگم را، که بعدا به ممتاز محل ملقب شد، نمی دید، امروز از تاج محل خبری نبود.

ارجمند بانو دختر یکی از اشراف ایرانی با نام عبدالحسن آصف خان و متولد شهر آگرای هند بود. نور جهان، عمه ارجمند بانو همسر محبوب جهانگیر، پدر شهزاده خرم و شاه گورکانی وقت بود که در سیاست و دولتداری هم نقش بارزی داشت. شاهزاده خرم که در آتش عشق ارجمند بانو می سوخت، بنا به ضوابط سلطنتی با دو زن دیگر ازدواج کرد که اولی از بستگان دربار صفوی ایران بود. خرم پس از پنج سال انتظار به وصلت ارجمند بانو رسید.

او پس از مراسم عروسی اعلام کرد که عروس تازه از سایر زنان دربار برتر و "ممتاز محل" است. ازآن به بعد ارجمند بانو با همین نام و پسوند "بیگم" خطاب می‌شد. به نوشته یک تاریخ نگار دربار گورکانی هند که با نام "قزوینی" از او یاد می‌شود، پیوند شاهزاده با دو همسر دیگرش تنها حکم زناشویی معمولی را داشت و "خرم" هیچ زن دیگری را شایسته محبت و شیفتگی ای که نثار ممتاز محل می‌کرد، نمى دانست. سال ١٦٢٨ شاهزاده خرم بر تخت طاووس هند نشست و به "شاه جهان" ملقب شد. ممتاز محل نمى خواست به مانند عمه قدرتمندش در امور اداری و سیاسی دستی داشته باشد. در عوض فهرست نام های زنان بیوه و کودکان یتیم را ترتیب می‌داد و از شوهرش می خواست که به نیازهای آنها رسیدگی کند و برای خانواده‌های بینوا نفقه تعیین می‌کرد. او نیز مانند شاه جهان به هنر معماری علاقه داشت و در ساماندهی یک باغ کرانه رود یامونا در شهر آگرا، جایی که سرانجام محل آخرت او شد، نقش داشت.
 
درگذشت ممتاز محل و وصیت او
 
ممتاز محل همسر دوم شاه‌جهان در ۱۷ جون ۱۶۳۱ میلادی در هنگام تولد فرزند چهاردهمش جان باخت. شاه جهان و ممتازمحل در سال ۱۶۱۲ ازدواج کردند و ۱۸ سال با یکدیگر زندگی کردند و ثمره این ازدواج ۱۴ فرزند بود که هفت تن زنده ماندند و بزرگ شدند. در یکی از حمله‌های جنگی ممتاز محل همراه شاه‌جهان بود. او باردار و در ماهای آخر بارداری بود و در اثر وضع حمل جان باخت، این نوزاد چهاردهمین فرزندی بود که از ممتاز محل زائیده و دختر بود که نامش را گوهره‌بیگم گذاشتند. هنگام وفات «ممتاز محل» ۳۹ سال بیش نداشت او از شوهرش درخواست کرد که پس از وی زنی نگیرد و برای او مقبره‌ای بسازد که بدان نام وی جاوید بماند.

مرگ ناگهانی «ممتاز محل» پادشاه را دچار غم و اندوه ساخت. شاه داغدیده پس از تفکر و تدبر تصمیم گرفت بنائی بر مزار محبوبش بسازد تا شاهدی بر عشقش باشد، از اینرو طراحان، مهندسان و استادکاران را از گوشه و کنار دنیا گرد آورد تا آرامگاهی را بسازند که آخرین دستاورد معماری گورکانی گردد.

به نوشته تاریخ نگاران، شاه جهان در پی درگذشت محبوب ترین همراه زندگی اش خلعت شاهانه اش را به عبای سفید عوض کرد و یک سال سوگوار بود. شاهی که قبلا برای توسعه دامنه سلطنتش خون فراوانی ریخته بود، گوشه نشین شد و برای مدتی دخترش جهان آرا به امور دولتداری پرداخت. روایت حاکی است ک موهای سیاه شاه جهان طی یکی دو ماه سوگواری سفید شد.

شاه جهان، تا از چنگ رخوت رها شد، در اجرای وصیت ممتاز محل بهترین معماران و خوشنویسان را از سراسر هند و بیرون از آن فرا خواند تا بنای یادبود محبوب ازدست رفته اش را در شهر آگرا، پایتخت امپراتوری گورکانی، بسازند.
تاریخ نگاران آن دوران، از این بنای یادبود با نام "روضه ممتاز محل" یاد کرده اند و برخی بر این نظراند که "تاج محل" مخفف "ممتاز محل" است. "پیتر ماندی"، جهانگرد اروپایی سده ١٧ میلادی نیز در نوشته‌هایش از "تاجِ محل، ملکه دربار گورکانی" نام می‌برد.

خود شاه جهان هم که سال ها بعد، به دست پسرش اورنگزیب شکست خورد و مدتی در زندان لعل قلعه به سر برد، پس از درگذشت کنار ممتاز محل زیر گنبد تاج محل به خاک سپرده شد.
 
معماری باغ و ساختمان تاج محل

شاه‌جهان جایگاهی را در کنار «رود جمنا» برای این بنای بزرگ برگزید. تاج محل مقبره‌ای است با ۵۸ متر بلندی، ۵۶ متر پهنا که در نزدیکی اگرا در ایالت اوتار پرادش هندوستان بر روی یک تخته عظیم ۱۰۰ متر × ۱۰۰ متر مرمرین ساخته شده‌است. این بنای بزرگ، در یک باغ پهناور ۱۸ هکتاری قرار دارد، که در مرکز این یک باغ نهر آب طولانی وجود دارد و به شیوه چهارباغ‌های ایرانی ساخته شده‌است.

شاه‌جهان قصد داشت برای خود نیز آرامگاهی در کران دیگر «رود جمنا» و برابر آن بسازد و این دو بنا را با پلی به یکدیگر متصل سازد به‌نشانه آنکه پیوند او و همسرش از جریان زمان هم در می‌گذرد. قرار بود که بر خلاف نمای تاج محل که از مرمر سفید است، آرامگاه شاه از مرمر سیاه باشد. اما سرنوشت بر این شد که آرامگاه دوم هرگز برپا نشود و شاه در کنار همسرش آرام گیرد.

تاج محل از سال ۱۹۸۳ جزو میراث جهانی یونسکو درآمده و در نظر سنجی بزرگ جهانی در سال ۲۰۰۷ میلادی که در ۸ ژوئیه همان سال نتیجه آن اعلام گردید این بنا در شمار یکی از عجایب هفتگانه جهان در دوران حاضر شناخته شد.
در دو طرف بنای اصلی دو بنای کوچکتر و قرینه به‌چشم می‌خورد که در سمت غرب یک مسجد سه‌گنبدی وجود دارد که از ماسه‌سنگ (قهوه‌ای مایل به قرمز) ساخته شده و در شرق بنایی است که زمانی به مثابه مهمان‌سرا به کار می‌رفته‌است.

گیوین هامبلی، نویسنده کتاب "شهرهای هندوستان گورکانی"، می‌نویسد که ریشه‌های ایرانی تاج محل، نخستین و پایدار ترین برداشتی خواهد بود که یک دانش پژوه رشته معماری اسلامی با دیدن این بنای یادبود حاصل می‌کند. به نظر او، تاج محل یک نمونه از معماری صفوی است و در واقع، نمایانگر حد اعلای نبوغ ایرانی در هنر معماری در خاک هند است.
 
هامبلی با استناد به سخنان هرمان گوتز، کارشناس تاریخ هنر، می افزاید: "تاج محل از بهترین نمونه‌های معماری است که با ذوق و سلیقه صفوی انجام شده است ... در تاج محل موارد معدود انحراف از ارتدکسی هنری صفوی را می‌توان مشاهده کرد که شامل "چتری های راجپوتِ" پیرامون گنبد و تفاوت هایی در تناسب میان گنبد و پایه آن می‌شود. گلدسته‌ها هم که احتمالا با الهام از آرامگاه "محمود خلجی" در "ماندو" ساخته شده اند، اندکی متفاوت اند. از غرایب روزگار است که که یکی از "عجایب جهان" که کمترین ارتباط را با هنر گورکانی (مغولی) دارد، به نمونه کلاسیک و نماد تمدن گورکانی تبدیل شده است."
 
معمار و طراح تاج محل

در متون تاریخی به نام معمار این مجموعه اشاره نشده‌است اما در برخی از متن‌های متأخر، به شخصی به نام استاد احمد لاهوری اشاره شده‌است. بنا به یک دستنویس بازمانده از سده ١٧ میلادی، سرمعمار تاج محل و لعل قلعه (قلعه سرخ) دهلی همین استاد احمد لاهوری بوده است.

علاوه بر این، در برخی از متون از شخصی به نام استاد عیسی نام برده شده که بعضی او را اهل شیراز و عده‌ای وی را اهل استانبول دانسته‌اند. برخی از پژوهشگران نیز به یک نسخه خطی اشاره کرده‌اند که در آن به «استاد عیسی شیرازی نقشه نویس» و « امانت خان شیرازی طغرانویس» اشاره شده‌است.جدای افراد نامبرده از فردی به نام جرونیمو ورونئو اهل ونیز هم نامبرده شده است. عبدالحق شیرازی که سال ١٦٠٩ از شیراز به هند مهاجرت کرد و به خاطر استعداد فوق العاده‌اش در هنر خوش نویسی از سوی شاه جهان به "امانت خان" ملقب شد. به احتمال قریب به یقین، تمام خطاطی‌های روی در و دیوارهای تاج محل به امانت خان واگذار شده بود، چون تنها نام اوست که به شکل "امانت خان الشیرازی" زیر یکی از خطاطی ها در ایوان جنوبی تاج محل حک شده است. امضای او حاکی از مقام بلند امانت خان در دربار گورکانیان نیز هست. آنچه مسلم است خط ثلث کتیبه‌های تاج محل که به رنگ مشکی بر زمینه مرمر سفید نشسته اثر امانت خان شیرازی است.

وجود یک معمار لاهوری در طراحی تاج محل به معنی فقدان یک یا چند معمار ایرانی نیست. زیرا می‌توان اظهار داشت که طراحی و ساخت این مجموعه عظیم و با شکوه، تنها توسط یک معمار صورت نپذیرفته‌است و به احتمال زیاد چند نفر معمار و عده کثیری هنرمند در این کار مشارکت داشته‌اند.

به گفته تاریخدان آمریکایی "میلو بیچ"، در این مورد می‌توان تنها گمانه زنی کرد که معمار اصلی تاج محل چه کسی بوده، اما این نکته روشن است که خود شاه جهان به هنر معماری علاقه داشت ولابد در طراحی تاج محل نیز دستکم نقش یک رایزن را داشته است.

گفته می‌شود برای ساخت این بنا بیست هزار کارگر، استادکار، معمار، سنگ‌تراش، نقاش، فلزکار و جواهرتراش به‌مدت بیست و دو سال کار کرده‌اند.
 
 
 
 
 
 

 
 
 

 
 
 

 
فردا اختتامیه..........................
۱۵ ارديبهشت ۹۵ ، ۰۹:۱۶ ۰ نظر موافقین ۰ مخالفین ۰
هدایت ال.....

پترا به عربی ( البتراء ) شهری تاریخی در کشور پادشاهی اردن

 پترا به عربی ( البتراء ) شهری تاریخی در کشور پادشاهی اردن

 
این شهر باستانی در ۲۶۲ کیلومتری جنوب شهر عمّان پایتخت اردن ودر غرب راه اصلی بین شهر عمّان وشهر عقبه واقع شده‌است. شهری است به کمال که همهٔ آن در کوه و در تخته سنگهایی به رنگ گل سرخ یا رنگ صورتی تراشیده شده‌است. از اینجاست که نام این شهر زیبا پترا نهاده شده‌است. کلمه (پترا) به زبان یونانی به معنی (صخره) است وچون این شهر باستانی تماماً در سنگ (صخره) کنده شده‌است آنرا پترا نامیده‌اند. همچنین این شهر تاریخی وزیبا را به خاطر گل سرخ گون بودنش بنام ( المدینة الوردیة ) نیز نامیده شده‌است، در سال ۱۹۷۸ میلادی کتابی در این مورد نوشته شده‌است که از تاریخ بنای این شهر باستانی سخن می‌گوید ، مؤلف نام کتاب را (الأسرار المَدینَة الوَردِیَة) نامگذاری نموده‌است. نام قدیم این شهر سلع بود، یعنی (صخره) رومیان نامش را به زبان خودشان ترجمه نموده‌اند. ، درقرن اول قبل از میلاد ودر عهد شاه غسانی حارث سوم درخشید.
حدود کشور نَبَطی‌ها

حدود کشور نَبَطی‌ها از ساحل شهر عسقلان در غرب فلسطین و در امتداد صحرای شام در سمت مشرق ادامه می‌یافت. شهر پترا حلقهٔ اتصال بین تمدن سرزمین میان‌رودان (یا بین‌النهرین) و سرزمین شام و شبه‌جزیره عربستان و مصر بوده‌است. این شهر که پایتخت کشور نَبَطی‌ها بود توانسته‌بود کنترل و زمام راه‌های تجارتی مناطق اطراف خود بدست گیرد، کاروانهای تجارتی از جنوب شبه‌جزیره عربستان و غزه و عسقلان و صور و دمشق از راه پترا پایتخت کشور نَبَطی‌ها می‌گذشته‌اند و این شهر از رونق خاصی برخوردار بوده‌اند.
پایان حکومت نَبَطی‌ها

پایان حکومت نَبَطی‌ها و خرابی پایتخت شهر پترا بدست رومیان در سال ۱۰۵ میلادی بوده‌است، قشون رومیان در سال ۱۰۵ میلادی سرزمین نَبَطی‌ها را محاصره می‌کنند وآب را به روی ساکنان شهر می‌بندند و سرانجام بعد از مدتی آن شهر را اشغال می‌کنند و به حکومت نَبَطی‌ها خاتمه می‌دهند.
بیرون آمدن پترا از دست رومیان

در سال ۶۳۶ میلادی عربها توانستند شهر پترا را از نفود رومی‌ها برهانند. ساکنان پترا پس از آن به کشاورزی اشتغال ورزیدند. اما زلزله‌ای که درسالهای ۷۴۶ و ۷۴۸ به این شهر وارد آمد، ساکنان پترا را وادار نمود تا به مناطق اطراف کوچ کنند. آثار این شهر باستانی همچون دُّری در کوه می‌درخشد و یادگاری از دوران نَبَطی‌ها بجا مانده‌است که بسیار تماشایی است.
 
 
 
 
 

 
 
 
فردا در خصوص...........................
تاج‌محل (به هندی: तIज महल، به اردو: تاج محال)
۱۴ ارديبهشت ۹۵ ، ۰۹:۱۴ ۰ نظر موافقین ۰ مخالفین ۰
هدایت ال.....

ماچو پیچو

 
ماچو پیچو (به اسپانیایی: Machu Picchu)،

 
ماچو پیچو (به اسپانیایی: Machu Picchu)، به معنی قلهٔ قدیمی، از آثار دورهٔ اینکاها می‌باشد که در ارتفاع ۲٬۴۳۰ متری از سطح دریا در دامنهٔ کوه در بالای درهٔ اوروباما در کشور پرو و در ۷۰ کیلومتری شمال کوسکو قرار گرفته‌است. اغلب اوقات از آن به‌عنوان «شهر گمشدهٔ اینکاها» یاد می‌شود. ماچو پیچو احتمالأ شناخته شده‌ترین نماد امپراتوری اینکاها می‌باشد.

این شهر در حدود سال ۱۴۵۰ میلادی ساخته‌شده‌ و صدها سال پیش در زمان فتح اینکاها توسط اسپانیایی‌ها متروک شده‌است. برای قرن‌ها فراموش شده‌بود و به جز عده‌ای از مردم محلی کسی از آن نامی به خاطر نداشته است. این اثر در سال ۱۹۱۱ میلادی توسط هیرام بینگهام، تاریخ‌شناس آمریکایی به جهانیان معرفی‌شد. پس از آن، ماچو پیچو به یکی از مناطق جذب توریست تبدیل ‌شد و در سال ۱۹۸۱ میلادی در فهرست آثار کشور پرو و در سال ۱۹۸۳ میلادی در فهرست میراث جهانی یونسکو به ثبت رسید. این اثر هم اکنون به عنوان یکی از عجایب هفتگانه جدید شناخته می‌شود.

ماچو پیچو با دیوارهای سنگی جلا داده‌شده مطابق با معماری کلاسیک اینکاها ساخته شده‌است. اولین بنای این مجموعه این‌تی‌هوآتانا (به اسپانیایی: Intihuatana)، معبد خورشید که اطاقی با ۳ پنجره و در منطقه‌ای از ماچو پیچو که باستانشناسان آن را منطقهٔ مقدس می‌نامند، می‌باشد. در سال ۲۰۰۳ میلادی تعداد توریست‌های این شهر باستانی ۴۰۰٬۰۰۰ نفر بوده‌است. در سپتامبر ۲۰۰۷ میلادی، پرو و دانشگاه ییل به توافقی مبنی بر استرداد صنایع دستی برداشته‌شده از ماچو پیچو در اوایل قرن بیستم میلادی توسط هیرام بینگهام دست یافتند
.
تاریخچه

این‌تی‌هوآتانا (به انگلیسی: ‎Intihuatanais ‏)، تصور می‌شود یک ساعت نجومی است که توسط اینکاها طراحی و ساخته شده‌است.

ماچو پیچو در حدود سال ۱۴۵۰ میلادی در ارتفاعات امپراتوری اینکاها ساخته شده‌است. این شهر در حدود ۱۰۰ سال بعد در پی پیروزی امپراتوری اسپانیا متروک شد.

این دژ در ۵۰ مایلی کوسکو، پایتخت اینکاها قرار دارد و به همین دلیل هرگز مانند سایر شهرهای اینکاها پیدا و ویران نشده‌است. در طول قرنها، جنگل‌های اطراف این مجموعه رشد کرده و آن را پوشانده است و به همین دلیل از نظرها پنهان مانده‌است و تنها عدهٔ معدودی از وجود آن اطلاع داشته‌اند. در بیست و چهارم ژوئیهٔ سال ۱۹۱۱ میلادی، ماچو پیچو به‌وسیلهٔ هیرام بینگهام، تاریخ‌شناس آمریکایی در یک سخنرانی‌ در دانشگاه ییل به دنیای غرب معرفی شد. او به‌وسیلهٔ راهنمایی محلیانی که گهگاه به سایت مراجعه می‌کردند به آنجا هدایت شد. بینگهام مطالعات باستان‌شناسی را انجام داد و تحقیقاتش را دربارهٔ آن محل کامل کرد و آن را «شهر گمشدهٔ اینکاها» که نام اولین کتابش نیز بود، نامید. او هرگز اعتباری برای کسانی که او را به آن محل راهنمایی کردنند قائل نشد و آن را یک شایعهٔ محلی نامید.

بینگهام در حال جستجو برای یافتن شهر ویکتوس، آخرین پناهگاه و موضع ایستادگی اینکاها در دوران تسلط اسپانیا بر پرو بود. در سال ۱۹۱۱ میلادی، بعد از سال‌ها کاوش و سفر در حوالی منطقه، او توسط کو‌اِن‌چو‌آنز (به اسپانیایی: Quechuans) که در ماچو پیچو و در زیرساخت‌های اصلی شهر زندگی می‌کرد به دژ هدایت شد. او چندین سفر دیگر انجام داد و حفاری‌هایی را نیز در سایت در حوالی سال ۱۹۱۵ میلادی هدایت کرد. او کتاب‌ها و مقالاتی دربارهٔ کشف ماچو پیچو نوشت.

سیمون ویسبارد، کاوشگر قدیمی کوسکو، مدعی می‌باشد که انریک پالما، گابینو سانچز و آگوستین لیزاراگا که اسمامی‌شان بر روی یکی از صخره‌ها در آنجا در تاریخ ۱۴ ژوئیه سال ۱۹۰۱ میلادی حک شده‌است قبل از بینگهام آنجا را کشف کرده‌بودند. همچنین، در سال ۱۹۰۴ میلادی یک مهندس به نام فرانکلین ظاهراً اشاره‌ای به خرابه‌ها از فاصلهٔ دور داشته‌است. بنا بر ادعای خانوادهٔ پِین، او به توماس پِین، مبلغ مذهبی که در آن مکان زندگی می‌کرده است، دربارهٔ این محل گفته است. در سال ۱۹۰۶ میلادی، پین و مبلغی دیگر به نام استوارت ای مک نارین (۱۸۶۷ تا ۱۹۶۵ میلادی) ظاهراً به محل خرابه‌ها صعود کرده‌اند.

در سال ۱۹۱۳، این مکان بعد از اینکه انجمن جغرافیای ملی (به انگلیسی: ‎National Geographic Society ‏) بحث‌های ماه آوریل را بطور کامل به آن اختصاص داد شهرت بسیاری پیدا کرد. در سال ۱۹۸۱ میلادی منطقه‌ای به وسعت ۳۲۵.۹۲ کیلومتر مربع که ماچو پیچو را احاطه کرده‌بود جزء میراث تاریخی پرو به ثبت رسید. این منطقه تنها به این خرابه‌ها محدود نمی‌شد بلکه شامل مناظر طبیعی منطقه‌ای نیز می‌شود.

ماچو پیچو به‌عنوان میراث جهانی یونسکو در سال ۱۹۸۳ میلادی به ثبت رسید. و این منطقه «یک شاهکار خالص معماری و نشانه‌ای منحصر به فرد از تمدن اینکاها» نامیده شد. این اثر هم اکنون به عنوان یکی از عجایب هفتگانه جدید شناخته می‌شود.

منطقهٔ جغرافیایی

ماچو پیچو در ۷۰ کیلومتری شمال غربی کوسکو، در بالاترین نقطهٔ کوه ماچو پیچو، ۲٬۳۵۰ متر بالاتر از سطح دریا واقع شده‌است. این اثر از مهم‌ترین آثار باستانشناسی در آمریکای جنوبی و پربیننده‌ترین جاذبهٔ توریستی کشور پرو می‌باشد.
از سمت بالا، در صخرهٔ ماچو پیچو، یک صفحهٔ سنگی عمودی ۶۰۰ متری قرار دارد که در انتها به رودخانهٔ اوروباما می‌رسد. مکان این شهر جزء اسرار نظامی بوده‌است.

توریسم

ماچو پیچو که جزء میراث ثبت شدهٔ یونسکو می‌باشد به‌عنوان پر بازدیدترین مکان توریستی کشور پرو و مهم‌ترین منبع درآمد، بطور پیوسته در معرض خطرهای اقتصادی و تجاری قراردارد. در اواخر ۱۹۹۰ میلادی، دولت پرو اجازهٔ ساخت ماشین کابلی و یک هتل لوکس همراه با رستوران و مجموعهٔ توریستی را در خرابه‌های سایت صادرکرد. این تصمیم با مخالفت دانشمندان و عموم مردم پرو روبرو شد. آنها معتقد بودند که تعداد زیاد توریست در سایت امکان اعمال خطر را بر آن افزایش می‌دهد.
توریست‌های ماچو پیچو همه ساله در حال افزایش می‌باشد و در سال ۲۰۰۳ میلادی معادل ۴۰۰٬۰۰۰ نفر بوده‌است. [۱] به این منظور، اعتراض‌های شدیدی برای ساختن پل جدید در این سایت صورت گرفته است و یونسکو این سایت را در لیست آثار در معرض خطر قرار داده‌است.

در هنگام استفاده از این سایت صدماتی به آن وارد شده‌است. در سپتامبر سال ۲۰۰۰ میلادی، ساعت آفتابی این‌تی‌هوآتانا به علت سقوط یک جرثقیل ۴۵۰ کیلوگرمی به شدت صدمه دید. این جرثقیل توسط یک شرکت تبلیغاتی که آگهی برای یک مدل آبجو می‌ساخت استفاده می‌شد.
 
 
 
 

 
 
 
 
 
 
 
 فردا در خصوص.........................


 پترا به عربی ( البتراء ) شهری تاریخی در کشور پادشاهی اردن
 
۱۳ ارديبهشت ۹۵ ، ۰۹:۱۳ ۰ نظر موافقین ۰ مخالفین ۰
هدایت ال.....