خدا هست

۵ مطلب با کلمه‌ی کلیدی «حضرت امام خمینی(ره)» ثبت شده است

يكشنبه, ۱۳ اسفند ۱۳۹۶، ۱۰:۲۰ ق.ظ هدایت ال.....
تخریب چهره ها و شخصیت ها

تخریب چهره ها و شخصیت ها

تخریب چهره ها و شخصیت ها به چه قیمت و با چه هدفی؟ دستنوشته یک ایرانی مقیم لبنان در حمایت از دکتر ازغدی

تخریب چهره ها و شخصیت ها به چه قیمت و با چه هدفی؟ دستنوشته یک ایرانی مقیم لبنان در حمایت از دکتر ازغدی



نمی دانم این عادت ما ایرانی ها در خودبزرگ بینی، خود برتر بینی و خود بینی (رذیله اخلاقی که شیطان را از درگاه خدا راند) از کجا آمده اما همینقدر می دانم که ضربه های زیادی به ما، روابط اجتماعی، فرهنگی، خانوادگی و دینی ما زده است. الحمدلله ما همه از روحانی و سخنران و استاد دانشگاه و دانشجو گرفته تا بقول یک بنده خدا، لبو فروش و راننده تاکسی، همه و همه خود را معیار حقانیت و حقیقت می دانیم و تا دیگری ذره ای از معیار ما منحرف شد، او را قابل نقد و حتی اهانت و تکفیر می دانیم. وی را کاملا از حقوق شهروندی و انسانی اش قابل محروم کردن می دانیم و دوست داریم به نحوی خفه اش کنیم!

از زمانی که امام خمینی در حوزه به سبب مطالعات و نگرشهای عرفانی مورد غضب روحانیون سنتی بود و استکان فرزند امام را آب می کشیدند، تا دکتر علی شریعتی و تا امروز که دکتر رحیم پور ازغدی را مورد هجمه قرار می دهند، همه ناشی از یک واقعیت است: خود بینی و شخص محوری؛ که هر دو در دین اسلام بشدت مذموم و نهی شده است.

دکتر علی شریعتی که در اوج فعالیت کمونیستهای ضد دین توانسته بود با استفاده از کلام و منطق خاص خودش، جمع عظیمی از جوانان و دانشجویان را جذب کرده و با دین و تشیع آشنا کند، به زودی مورد هجمه افرادی قرار گرفت که شاید از روی حسادت و رقابت، وی را نپسندیدند و تلاش کردند از سخنان و افکار وی، راهی برای تخریب او پیدا کنند. از آنجا که غیر از ۱۴ معصوم و پیامبران، معصوم دیگری نداریم، به سرعت اشکالات عقیدتی و کلامی مختلفی در سخنان وی پیدا کردند و به او تاختند. کار تا جایی بالا رفت که برخی ها وی را حرامزاده هم خواندند.

تلاش شهید مطهری برای آشتی شریعتی و روحانیت مخالف وی راه به جایی نبرد و با مرگ مشکوک ایشان در لندن آتش این هجوم مقداری آرام شد. با این همه هنوز شریعتی در نزد برخی از ایرانی ها سنبل یک روشنفکر غیر دینی و حتی ضد دینی و بی دین است. استاد روحانی بزرگواری در دانشگاه داشتیم که خیلی منطقی و با شهامت فرمود: «شریعتی انسان بزرگی بود، شاید حدود سی درصد سخنانش را ما روحانی ها قبول نداشته باشیم، بقیه اش خوب بود و همان حرف اسلام بود. مخالف شریعتی حرف وی را نفهمیده است». کار مخالفت و دشمنی با شریعتی چنان بالا گرفته بود که خیلی ها ترسیدند بر جنازه اش نماز بخوانند. جنازه این مسلمان شیعه داشت روی زمین می ماند که امام موسی صدر باخبر شده و با بررسی اوضاع و مشاهده فشار و آزار و اذیت ساواک، با مقامات سوریه هماهنگ کرد تا وی در سوریه به صورت امانت دفن شود. سپس خودش بر او نماز خواند و برایش مجلس ختم گرفت. هنوز بسیاری از جوانان آن روز حرکت امل، مراسم را به یاد دارند و کتاب های دکتر شریعتی را که به عربی ترجمه شده، خوانده و استفاده کرده اند.

در مورد خود امام موسی صدر هم کم نیستند کسانی که تلاش کردند از هر راهی که شده وی را تخطئه و تخریب کنند. یکی از مواردش همین نماز خواندن به پیکر شریعتی بود. روحانیون سنتی بشدت با این اقدام امام موسی صدر مخالفت کردند و شریعتی را نامسلمان دانستند. عالم بزرگی در مورد امام موسی صدر گفته بود: «پدرش مرد بسیار بزرگی بود اما خودش به شریعتی نماز خواند!» (گویی کسی بر مایکل جکسون یا بدتر از آن نماز خوانده باشد!) امام موسی صدر که توانسته بود شیعیان لبنان را احیا کند، توسط برخی حکام لبنان که دستشان از چپاول مردم کوتاه شده بود، بشدت مورد هجوم قرار داشت. همچنین افرادی در لبنان و ایران وی را با اتهامات مختلف مورد هجوم قرار می دادند. برخی از این اتهامات صرفا تفاوت سلیقه سیاسی بود، برخی هم اتهامات واهی و دروغ مانند دست دادن ایشان به زنان و...

امام موسی صدر را بیش از آنکه بتوانند از لحاظ عقیدتی زیر سوال قرار دهند، از لحاظ سیاسی و خط مشی و با غوغا سالاری و اتهامات توخالی تخریب می کردند. اقداماتی که ایشان در گسترش و احیای تشیع نمود شاید هیچ عالمی در قرن اخیر چنین توفیقاتی نداشته است. از جمله آنها، مباحثه و گفتگو در الازهر بود که توانست تشیع را به عنوان یک فرقه رسمی اسلامی به رسمیت بشناساند و از آن به بعد تشیع در الازهر به عنوانی یک فرقه اسلامی تدریس شد. اینها مربوط به قبل از انقلاب اسلامی ایران و گسترش نام و اعتبار تشیع بود.

یادمان نرفته شهید بهشتی آن شهید مظلوم را که توسط برخی شیعیان انقلابی چقدر مورد تهمت و آزار و اذیت قرار گرفت و پس از شهادتش خیلی ها دهانشان بسته شد، و خیلی ها به اشتباهشان پی بردند.

صحبت، دفاع از اشتباهات انسانها نیست، چون مطمئنا هیچکس بی غلط نیست. صحبت این است که قضاوت کردن در مورد دیگران پیش نیازهایی می خواهد:

- اطلاعات صحیح و پیش فرض های درست (نه اتهامات و خیالات)،

- داشتن جایگاه و صلاحیت قضاوت (طرف دانشجو هست، می خواهد فلان مرجع تقلید یا فلان عالم را نقد کند! بعضی ها تا دو جلسه از جلسات فلان دسته را شرکت می کنند می روند علامه طباطبایی را نقد می کنند! امام خمینی را نقد می کنند! مولوی را تکفیر می کنند! یکی نیست بگوید تو اول برو اندازه آنها مطالعه بکن، چهل سال درس بخوان بعد حرف بزن!)،

- رفتار مناسب: نقد و ارزیابی، رفتار مناسب و علم و ادب می طلبد نه بی ادبی و بی اخلاقی و دروغگویی و تهمت و خودبینی.

یک عده با ادعای دفاع از شیعه، اگر کسی آمد و گفت فلان روایت در مورد اهل بیت علیهم السلام سندش ضعیف است، به راحتی وی را لجن مال می کنند و او را دشمن حضرت فاطمه و امام زمان می خوانند! بدون آنکه حرف وی را کامل بخوانند و تحلیل کنند و ببینند اصلا منظورش این بوده یا یک جمله از کل سخنرانی اش نقل شده و باعث این سوء تفاهم شده. اهانت هایی که به مرحوم آیت الله خوشوقت شد از همین نوع بود. حرمت کسی که خودش روضه خوان حسین علیه السلام است را نگه نداشتند. اهانت به دکتر عباسی هم از همین سنخ بود. جالب اینجاست که همیشه افرادی مورد هجوم قرار می گیرند که از حامیان انقلاب اسلامی و مدافعان حرکت عظیم انقلاب شیعیان ایران هستند و در یک کلام از جبهه مدافعان تشیع هستند. سررشته این هجوم و افسار آن هم به وضوح دست تشیع لندنی است.

آنهایی که هنگام هجوم به علما و اندیشمندان شیعه، گریبان چاک می دهند وعربده می زنند، اما هنگام دفاع از شیعیان و مظلومان مثل آیت الله شیخ نمر و علمای دیگر شیعه در بحرین و عربستان، ککشان هم نمی گزد که هیچ، می گویند اینها مصداق فتنه در میان مسلمانان هستند! (یاسر الحبیب در جواب اینکه نظر شما در مورد اعدام آیت الله نمر چیست در سایت خود جواب داده ایشان از مصادیق فتنه میان مسلمانان هست و طاغوت به حساب می آید!)

 



آخرین هجوم که به یکی از علما و اندیشمندان عصر حاضر شد، مربوط به جناب رحیم پور ازغدی است. علت آن هم افشاگری ایشان در مورد تشیع لندنی و قالتاق هایی بود که خود را شیعه می نامند. به سبب این کلامش وی را علنا از دایره تشیع خارج کردند و دشمن تشیع نامیدند! آنها که می گویند ازغدی چه دفاعی از شیعه کرده، اقلا بروند یک سخنرانی وی را بخوانند. بی پایه و اساس حرف نزنند. این همه سال این مرد در دانشگاه های کشور، جوانهای سرگردان و روگردان از دین را با معارف دین آشنا کرده، حالا چون یکبار حرفی زده که به مذاق ارباب انگلیسی خوش نیامده، افسار نوکران بی جیره و مواجب خود را ول کرده و آنها هم هرچه خواستند در مورد وی گفتند. فیلمی از سخنرانی آخوندی در کالیفرنیا در مراسم محرم امسال دیدم که چنان گستاخانه و هتاکانه و با اخلاق اموی به ازغدی اهانت می کرد و فحش می داد و لعن و نفرین می کرد، که تقریبا مطمئن شدم پاکت را آخر شب از دست خود شیطان می گیرد!

واقعا در عجبم از جوان هایی که به خود اجازه می دهند استادی بزرگتر از خود را نه نقد، که تخریب کنند. کجای دین ما اجازه تهمت داده؟ کجای دین ما اجازه تکفیر داده؟ به واقع سخن استاد رحیم پور در مورد تکفیری های شیعه درست بود. کاملا و دقیقا دیدیم چطور در مورد خودش همانطور که وی توصیف کرده بود عمل کردند.

این افراد که با ادعای دفاع از تشیع، مدافعان واقعی تشیع را تخریب می کنند، هیچگاه برای دفاع از تشیع، شیعیان و اماکن مقدس شیعیان دستی دراز نکرده اند. حتی وقتی امنیت بود و ضریح برای امام حسین ساخته می شد پول نمی دادند و می گفتند اینها دزد هستند! به اینها پول نمی دهیم. می رویم عراق میریزیم داخل ضریح! الان که داعش به قصد تخریب حرم مطهر امامان ما حرکت کرد و اعلام کرد که چه اهانت هایی به این قبور خواهد کرد، راحت نشسته اند و می گویند در زمان غیبت ما نباید از خودمان کاری بکنیم! اینها فتنه های قبل ظهور است! باید در خانه پنهان شویم! (پس چطور با ادعای دفاع از تشیع به روی امثال ازغدی شمشیر می کشید؟ اینجا اجازه امام زمان لازم نیست؟ پس معلوم می شود آنها قاعدین زمان جهاد هستند و فقط در سایه امنیتی که شیعیان مجاهد و مبارز فراهم کرده اند دست به تخریب آنها می زنند)

جرات و اصرار به گناه کبیره ای مانند تهمت، و گاه تهمت حرام زادگی زدن، چیزی است که صد در صد انسان را از شیعه ی اهل بیت بودن دور کرده و اهل بیت از چنین شخصی دوری و تبرا می گزینند. به روایت زیر توجه کنید:

عمرو بن نعمان جعفى می گوید: امام صادق علیه السلام دوستى داشت که آن حضرت را هرجا که مى رفت رها نمی کرد و از او جدا نمى شد، روزى در بازار کفاشها همراه حضرت مـى رفـت ، و دنـبـالشـان غلام او که از اهل سند بود مى آمد، ناگاه آن مرد به پشت سرخود متوجه شده و غلام را خواست و او را ندید و تا سه مرتبه برگشت و او را ندید، بار چهارم که او را دید گفت : اى زنازاده کجا بودى؟ امام صادق علیه السلام دست خود را بلند کرده و به پیشانى خود زد و فرمود: سبحان الله مادرش را به زنا متهم میکنى؟ من خیال مى کردم تو پارسائى و ورع داری، اکنون مى بینم کـه ورع و پارسائى ندارى!

عرض کرد: قربانت گردم مادرش زنى است از اهل سند و مشرک است!

فرمود: مگر ندانسته اى که هر ملتى براى خود ازدواجى دارند، از من دور شـو. عـمـر و بـن نـعـمـان (راوى حدیث ) گوید: دیگر او را ندیدم که با آنحضرت راه برود تا آنگاه که مرگ میان آنها جدائى انداخت. و به روایت دیگرى است که فرمود: (آیا ندانسته اى که ) براى هر امتى ازدواجى است که بوسیله آن از زنا جلوگیرى کنند.

اصول کافى ج۴ ص۱۵  - کافی ج۲ باب۲ (البذاء) ص۳۲۴

 

متاسفانه برخی افراد دیندار در ایران از روی سادگی یا شاید وابستگی، با عوامل تشیع انگلیسی همراه شده و سخن آنها را تکرار و پخش می کنند. این افراد توجه ندارند که در حال ضربه زدن به تشیع هستند نه دفاع از آن! برخی از این افراد، احادیث را از قرآن بالاتر می دانند و اصلا نمی پذیرند برخی احادیث ممکن است ضعیف و اشتباه باشند. وقتی چنین حرفی در مورد احادیث و ضعف و قوت آن گفته شود خونشان به جوش می آید و طرف را واجب الاهانت می دانند (همان رفتاری که با آقای رحیم پور به جهت سخنانش کردند). این افراد که خلق و خوی اخباری گری (سلفی های شیعه که بدون فکر و تحلیل فقط به ظاهر احادیث توجه می کنند) در آنها رسوخ کرده، توجه نمی کنند که احادیث را باید مراجع و اساتید بزرگ رجال حدیث مثل حضرت آیت الله العظمی بروجردی انتخاب کنند نه اینکه برای اثبات حرف خودمان برویم سی دی بحار الانوار یا اینترنت را باز کنیم و سرچ کنیم و حدیث درآوریم و بکوبیم سر طرف مقابل و با زبان بی زبانی، وی را بی دین بنامیم. چندی پیش درباره مختار و اینکه آیا قیامش مورد تایید ائمه بود یا خیر، مطلبی را از حضرت آیت الله العظمی خویی خواندم که به تفصیل در مورد احادیث این داستان صحبت کرده بودند و برخی احادیث بحار الانوار در نارضایتی ائمه از مختار را ضعیف و غیر قابل اعتبار عنوان کرده بودند. پس احادیث ضعیف داریم و خون کسی به جوش نیاید که قرآن خدا غلط شد!

حالا یک حدیث سنگین برای آنکه خود بینی را کنار بگذاریم و تنها امیدوار باشیم که خدا ما را شیعه و هدایت یافته بپذیرد:

امام کاظم علیه السلام میفرمایند:

اگر شیعیانم را زیر و رو کنم، جز ادعا چیز دیگری ندارند و اگر آنان را آزمایش کنم سر از ارتداد درآورند و اگر ایشان را تصفیه نمایم از هزار نفر جز یک نفر خالص وبی غش نباشد و اگر غربالشان کنم با من جز خواص و نزدیکانم نمانند ، فراوانند افرادی که برپشتی ها تکیه می زنند و می گویند: ما شیعه علی علیه السلام هستیم!!! شیعه علی علیه السلام کسی است که کردارش گواه رفتارش باشد. (روضه کافی ج۱ ص۴۷۱)

پ.ن: ادعاگران برن بوق بزنن. همه مون همونی هستیم که امام فرمودن. ۳۱۳ تا خاص هنوز جمع نشده. خیلی ادعای دوست داشتن امام زمان نکنند. دوستی ایشان به ظاهرسازی در زمان غیبت نیست. اعتقاد عمیق و اطاعت محض می خواهد. شیعه باید تنوری باشد. یعنی گفتند برو داخل تنور، نه درنگ کند نه سوال بپرسد نه رنگش بپرد. بعضی ها الان خیلی امام زمانی هستند چون امام، غایب است. امامِ غایب خوب است. نه جنگ و جهاد می برد نه پول می طلبد، فقط دعا می طلبد. راحت هم می توانند احادیثش را آنطور که می خواهند تفسیر کنند. 

۱۳ اسفند ۹۶ ، ۱۰:۲۰ ۰ نظر موافقین ۰ مخالفین ۰
هدایت ال.....
يكشنبه, ۲۱ آبان ۱۳۹۶، ۰۱:۵۷ ب.ظ هدایت ال.....
ای کسی که اندوهگین هستی

ای کسی که اندوهگین هستی

ای کسی که اندوهگین هستی، آیا می دانی چگونه خون امام حسین به هدر می رود؟

امام موسی صدر: در زمانه ما و بنا بر تجزیه و تحلیل خود او، اگر منکر ترک شود و به معروف عمل شود و جامعه اصلاح شود، امام حسین به هدفش از شهادت رسیده است. 

و امروز هر اندازه که معروف ترک شود و به منکر عمل شود و میان مردم فساد اشاعه یابد، بدین معناست که این نسل از امت، در این برهه از زمان خون امام حسین را به هدر داده است. 
آیا می شنوی؟ ای کسی که برای امام حسین اندوهگین هستی و بر امام حسین گریه می‌کنی، امروز هر چه فساد بیشتر شود و اصلاح جامعه کمتر، راه برای به نابودی کشاندن اهداف امام حسین هموارتر شده است؛ اهدافی که امام حسین برای آن‌ها کشته شد.




۲۱ آبان ۹۶ ، ۱۳:۵۷ ۲ نظر موافقین ۱ مخالفین ۰
هدایت ال.....
دوشنبه, ۲۳ اسفند ۱۳۹۵، ۱۰:۲۷ ق.ظ هدایت ال.....
بهترین نصیحت پدرانه

بهترین نصیحت پدرانه

رأس همه خطایا ...

۲۳ اسفند ۹۵ ، ۱۰:۲۷ ۰ نظر موافقین ۱ مخالفین ۰
هدایت ال.....

روزهای سختی و شیرین کامی

روزهایی که نباید برود از یاد

"یا من هو یعز من یشاء..."

"و در احوالات مؤمنان پیشین اندیشه کنید، که چگونه در حال آزمایش و امتحان به سر بردند،

آیا بیش از همه مشکلات بر دوش آنها نبود؟

و آیا بیش از همه‌ی مردم در سختى و زحمت نبودند؟

و آیا از همه مردم جهان بیشتر در تنگنا قرار نداشتند؟

فرعون هاى زمان، آنها را به بردگى کشاندند، و همواره بدترین شکنجه ها را بر آنان وارد کردند،

و انواع تلخى ها را به کامشان ریختند، که این دوران ذلّت و هلاکت و مغلوب بودن، تداوم یافت

نه راهى وجود داشت که سرپیچى کنند، و نه چاره اى که از خود دفاع نمایند،


دستگیری امام(ره) کمی بعد از سخنرانی آتشینشان در نیمه خرداد42

    

در نخستین بازداشتِ آقای خامنه‌ای به قصد        بازداشت شده برای ششمین بار!

توهین به ایشان موهای سر و صورتشان را

از ته تراشیدند.

     

    

تا آن که خداوند، تلاش و استقامت و بردبارى در برابر ناملایمات آنها را، در راه دوستى خود، و قدرت تحمّل ناراحتى ها را براى ترس از خویش، مشاهده فرمود.

(آنگاه)آنان را از تنگناهاى بلا و سختى ها نجات داد،

و ذلّت آنان را به عزّت و بزرگوارى، و ترس آنها را به امنیّت تبدیل فرمود،

و آنها را حاکم و زمامدار و پیشواى انسانها قرار داد،

و آن قدر کرامت و بزرگى از طرف خدا به آنها رسید که خیال آن را نیز در سر نمى پروراندند."

(بخشی از خطبه قاصعه حضرت امیر(ع)-(خطبه192))

"الَّذینَ إِن مَکَّنّاهُم فِی الأَرضِ أَقامُوا الصَّلاةَ وَآتَوُا الزَّکاةَ وَأَمَروا بِالمَعروفِ وَنَهَوا عَنِ المُنکَرِ ۗ وَلِلَّهِ عاقِبَةُ الأُمورِ"
همان کسانی که هر گاه در زمین به آنها قدرت بخشیدیم، نماز را برپا می‌دارند، و زکات می‌دهند، و امر به معروف و نهی از منکر می‌کنند، و پایان همه کارها از آن خداست!(سوره مبارکه حج آیه ۴۱)

+ما برای آنکه ایران گوهری تابان شود
خون دلها خورده ایم خون دلها خورده ایم
ما برای آنکه ایران خانه خوبان شود
رنج دوران برده ایم رنج دوران برده ایم

اما افسوس که پس از گذشت حدود 4دهه از انقلاب هنوز یک نفر پیدا نشده[و پیدا نشدیم] تا گوشه‌ای ازین رنج دوران، حماسه ها، مظلومیت ها، حقایق را به تصویر بکشد و لاجرم باید برویم بعد از تماشای امثال "روزی روزگاری در امریکا" و "پیانیست" و "فهرست شیندلر" و... دست و سوت و هورا بکشیم و به به و چه چه کینم و به احترام شان کلاه از سر برداریم و ذوق زده شویم.

+کاش نوشت: کاش چون آوینی بودم

                    اگرچه یک دهم قدری که او بود...



۱۲ مهر ۹۵ ، ۱۱:۲۴ ۲ نظر موافقین ۲ مخالفین ۰
هدایت ال.....

تنها میلیاردی که حضرت امام خمینی(ره) بر پیشانی او بوسه زد

تنها میلیاردی که حضرت امام خمینی(ره) بر پیشانی او بوسه زد

یک شهروند از ایتالیا با امام خمینی(ره) دیدار کرد. او برای ادای احترام به جمهور اسلامی و به شیعیان آمده است. او بابت آنچه که انقلاب تا کنون برای پیشرفت آرمان و به نام خدا انجام داده است از رهبر انقلاب تشکر کرد.

 شهید ادواردو آنیلی تنها پسر جیوانی آنیلی که ثروتمندترین خانواده یتالیا محسوب می‌شد، بود. به استناد مستندی که با موضوع زندگی این شهید تهیه شده درآمد سالیانه این خانواده سه برابر درآمد نفتی جمهوری اسلامی ایران بود. و از جمله دارایی های آنان باشگاه یوونتوس و کارخانجات ماشین فیات، لامبورگینی، فراری و ... بود. طبیعی است که با چنین ثروتی هر انسانی ممکن است حتی نتواند در خوابش هم خود را جای پسر آنیلی بزرگ بگذارد.

موضوع زندگی ادواردو هم از آن حکایت‌هایی است که انگشت تعجب همه را به دهان می‌برد و نشان می‌دهد اگر به خدا برسی حتی چنین زندگی و ثروت افسانه‌ای هم برایت بی‌ارزش می‌شود.

به قول حضرت شمس:
آنکس که تو را شناخت جان را چه کند        فرزند و عیال و خانمان را چه کند

دیوانه کنی هر دو جهانش بخشی            دیوانه تو هر دو جهان را چه کند

۲۲ ارديبهشت ۹۵ ، ۱۴:۰۶ ۱ نظر موافقین ۱ مخالفین ۰
هدایت ال.....