خدا هست

۷۸ مطلب در ارديبهشت ۱۳۹۵ ثبت شده است

ذکر های آرامش دهنده

ذکر های آرامش دهنده

ذکــــــرهای آرامـــــش دهنــــده

برای هـــر ترســــی
«لا اله الا اللّــــــه»
برای هـــر غم و اندوهـــی
«ما شاءاللّـــــه»
برای هـــر نعمتـــی
«الحمــــدللّـــــه»

برای هـــر آسایشـــــی
«الشکــــرللّـــــه»
برای هـــر چیز شگفت آوری
«سبحــــان‌اللّـــــه»
برای هـــر گناهــــی
«استغفـــــراللّـــــه»

برای هـــر مصیبتــــی
«اناللّه‌وانا الیه‌راجعــــون»
برای هـــر سختـــی و دشـــواری
«حسبــــی اللّـــــه»
برای هـــر قضا و قـــدر
«توکلت‌علی‌اللّـــــه»

برای هــــر دشمنــــــی
«اعتَصمتُ باللّـــــه»
برای هـــر طاعت و گناهــــی
«لاحول‌ولاقوة‌الاباللّه‌العلی‌العظیم»]


۰۹ ارديبهشت ۹۵ ، ۱۱:۴۳ ۱ نظر موافقین ۰ مخالفین ۰
هدایت ال.....

برملا شدن راز شخصیت هنگام دست دادن

یکشنبه, ۶ دی ۱۳۹۴، ۰۴:۰۶ ب.ظ Mohammad Hussein

برملا شدن راز شخصیت هنگام دست دادن

برملا شدن راز شخصیت هنگام دست دادن!

روانشناس معروف به نام «یان اولت روم» به دنبال تحقیقات طولانی به این نتیجه رسیده است که انسانها به 17 شکل با هم دست میدهند که هر کدام بیانگر روحیه و حالات شخصیتی کسی است که دست می دهد

ببینیم:

فردی که هنگام دست دادن، دست شما را در دو دستش جای میدهد:

کسی چنین کاری را می کند که حاضر به کمک رساندن به افرادی است که نیازمند هستند، او دوست دارد با افراد ارتباط نزدیک برقرار کند. خیلی سریع با افرادی که به تازگی با آنان آشنا شده رابطه دوستی برقرار می کند و احتیاج به جلب محبت، دوستی و غم خواری دیگران دارد.

فردی که در موقع دست دادن از شما فاصله می گیرد:

چنین شخصی به تنهایی بیشتر علاقه دارد و انزوا طلب است. دوست  ندارد به کسی نزدیک شود و یا رابطهء عاطفی برقرار کند. بیشتر ترجیح میدهد مراقب کارهای خود باشد و به دیگران دخالتی نکند.

فردی که هنگام دست دادن کمتر از حد معمول، دست شما را میفشارد:

این شخص معمولا احساسات خود را پنهان میکند و دوست دارد تنها باشد. معمولا عصبانیت خود را پنهان میکند و قدرت نشان دادن نارضایتی خود را ندارد و احتیاجی به رابطه عاطفی با کسی ندارد؛ اما اگر کسی از او یاری بطلبد، با کمال میل  به کمکش میشتابد.

فردی که هنگام دست دادن ،بیشتر از حد معمول دست شما را می فشارد:

چنین شخصی توانایی های رهبری را دارد و به راحتی میتواند رهبری جمعی را به عهده بگیرد، در میان جمع، سعی در نشان دادن شخصیت و توانایی خود را دارد و تلاش میکند نظر دیگران را به این مسئله جلب کند.

فردی که هنگام دست دادن شما را به طرف خود میکشد:

چنین شخصی دوست دارد به همه کمک کند. دوستان زیادی در اطراف خود دارد. خیلی به سرعت باب دوستی را با دیگران باز می کند و در میان جمع همیشه مورد توجه است. به کمک دیگران هم احتیاج دارد.

فردی که در هنگام دست دادن به اطراف نگاه میکند:

او دلش نمیخواهد خودش را به کسی تحمیل کند یا به کسی وابسته شود به همین دلیل تنهایی را ترجیح میدهد. این شخص احساس کمبود کرده و در زندگی ،با راه و روشی که خود دوست دارد پیش می رود.

فردی که خیلی نزدیک می ایستد و دست می دهد:

او دوست دارد که یک دوستی پایدار همراه با وابستگی ایجاد کند. این شخص علاقه مند به داشتن روابط شخصی و احساسی با دیگران است و این رابطه را خیلی زود در بین افراد و خودش ایجاد می کند.

فردی که هنگام دست دادن به دست ها نگاه می کند:

این شخص می خواهد تنها باشد و از جمعیت خوشش نمی آید. او دوست ندارد به کسی نزدیک شود معمولا  احساسات خود را پنهان می کند و همیشه احساس کمبود و عذاب وجدان دارد.

فردی که از طرف بالا دست خود را به طرف شما می آورد:

او احساس رهبری دارد و لیاقت آن را نیز دارد؛ به همین دلیل اطرافیان و محیط در او خیلی اثر می گذارند و تحریکش می کند که همیشه برای کارهایش، ایده جدید پیدا می کند.

فردی که هنگام دست دادن ،دست خود را از طرف شما به سوی شما می آورد:

او کسی است که علاقه به گفتن و بازگو کردن نظرات خود ندارد. اگر به او مسئولیت داده شود به نحوی انجام میدهد که از او تقاضا شده و به صورت خودکار نمیتواند کاری را از خود انجام دهد.

فردی که به هنگام دست دادن به چشمهای شما نگاه می کند:

او دوست دارد به دیگران نزدیک شود؛ ولی وابسته نشود. از او انتظار دارند، او می تواند یک رهبر باشد و زندگی خوبی درست کند.

فردی که تنها با انگشتان خود دست می دهد:

چنین شخصی علاقه ای به دمخور شدن با کسی را ندارد. میخواهد همیشه در عالم خود تنها باشد. نه با کسی کار دارد و نه میخواهد با او کاری داشته باشند.

فردی که هنگام دست دادن شما را به طرف عقب هل میدهد:

چنین فردی تنهایی را ترجیح می دهد. دوست دارد در تنهایی خویش باشد و کسی با وی کاری نداشته باشد. چنین کسی به راحتی می تواند رهبری گروهی را بر عهده بگیرند، اما تمام کارها را به شیوه مورد علاقه خود انجام می دهد. 

فردی که هنگام دست دادن، دست شما را بیشتر از حد معمول نگه می دارد:

چنین شخصی خیلی علاقه به دوست پیداکردن دارد. دوست دارد که دیگران به او توجه داشته باشند و به او کمک کنند.

فردی که هنگام دست دادن چند بار دست شما را بالا و پایین می برد:

او فردی است که به سرعت رابطه دوستانه با دیگران برقرار می کند. سعی می کند در جمع نقطه مرکزی باشد، به همین دلیل با میل، رهبری جمع را به عهده می گیرد. چنین شخصی از خود زیاد انتظار داشته و سعی می کند زندگی خوب و مرفهی داشته باشد.

فردی که فقط دست شما را لمس می کند و خیلی زود دست خود را پس می کشد:

این شخص خیلی محتاط است و کسی را زود به درون دل خود راه نمیدهد. دوست دارد در عالم خود باشد و احتیاج خاصی به ایجاد رابطه با دیگران ندارد. آثار احساس گناه و عذاب وجدان، در این شخص بسیار قوی است.

فردی که دست خود را خوب و کامل در دست شما قرار می دهد:

این شخص خیلی مهربان، دلجو و یاری کننده است و دوست دارد دیگران هم با او اینطور رفتار کنند. دوست ندارد به کسی محتاج باشد و از خود انتظارات زیادی دارد. این شخص در زندگی، روش خویش را در پیش می گیرد.

شما چطور! شما چگونه دست می دهید؟ آیا تا به حال به این موضوع دقت کرده بودید؟ پس از این به بعد با دقت به همه چیز نگاه کنید و سعی کنید شما این بار کشف کننده رازی از شخصیت پیچیده انسان باشید.



۰۹ ارديبهشت ۹۵ ، ۰۹:۳۶ ۰ نظر موافقین ۰ مخالفین ۰
هدایت ال.....

مجسمه حضرت مسیح برزیل

 مجسمه حضرت مسیح برزیل

 

 

 
 
 
 

 
 
 
 
 
مجسمه مشهوری که در برزیل در شهر Rio de Janeiro قرار دارد و بسیاری از مردم آن را در تلویزیون دیده اند در حقیقت مجسمه مسیح منجی است. این مجسمه با 125 فوت ارتفاع در سال 1926 و در ارتفاع ۷۱۰ متری نوک کوه Corcovado ساخته شده است. مجسمه مذکور حالت ایستاده عیسی مسیح را در حالیکه دستان خود را کاملاً باز کرده است نشان می دهد که این حالت نشان دهنده پذیرش همه انسانها در آغوشش است. مجسمه عیسی مسیح نشانه برزیل است که امروزه شهرتی جهانی پیدا کرده است.
 
توریستهایی که از برزیل دیدن می کنند حتماً به دیدن این مجسمه نیز می روند. دست چپ این مجسمه به سمت شمال شهر Rio de Janeiro و دست راست آن به سمت جنوب شهر اشاره می کند. مناظر بسیار جذابی را می توان از آنجا مشاهده کرد که نفس را در سینه تماشاچی حبس می کند. این مناظر شامل شهر Rio، خلیج، کوه Sugarloaf و ساحل رودخانه های Copacabana و Ipanema می شود. علاقمندان به فوتبال نیز می توانند منظره ای از استادیوم را مشاهده نمایند
فردا در خصوص ...................
کولوسئوم
۰۹ ارديبهشت ۹۵ ، ۰۸:۴۶ ۰ نظر موافقین ۰ مخالفین ۰
هدایت ال.....

گاندی و اصول آن

10 اصل گاندی که شما و دنیایتان رامتحول میکند!!

10 اصل گاندی که شما و دنیایتان را متحول میکند!


نباید ایمان خود به بشریت را از دست بدهید. اگر چند قطره از آب اقیانوس آلوده شود کل اقیانوس آلوده نمی گردد."

"فاصله بین آنچه انجام می دهیم و آنچه توانایی انجامش را داریم برای حل بیشتر مشکلات جهان کافی خواهد بود."

"اگر آدم شوخ طبعی نبودم مدت ها پیش خودکشی کرده بودم. "

 گاندی نیازی به معرفی ندارد. همه مردی را که رهبری ملت هند برای استقلال از سلطه انگلیس در سال 1947 بر عهده داشت می شناسند.

پس بیایید به بررسی چند نکته از عقاید گاندی بپردازیم

1. خودتان را تغییر دهید.

"شما باید مظهر تغییری باشید که می خواهید در جهان ببینید."

"به عنوان انسان بزرگترین دروغ ما در مورد توانایی مان در ساخت دوباره جهان نیست – این افسانه عصر اتم است- بلکه توانایی ما در ساخت مجدد خودمان است."

اگر خود را تغییر دهید جهان خود را نیز تغییر می دهید. اگر شیوه تفکرتان را تغییر دهید می توانید احساسات و اعمالتان را تغییر دهید و بنابراین جهان اطراف شما نیز تغییر می کند. نه تنها به این دلیل که اکنون شما اطرافتان را با فکر و احساسات تازه ای می نگرید بلکه به این دلیل که این تغییر می تواند به شما کمک کند تا دست به عمل بزنید به شیوه ای که قبلا فکر آن را نمی کردید- یا حتی در مورد آن فکر هم کرده بودید- ولی غرق در الگوهای فکری قدیمی خود بودید.

و مشکلی که با تغییر جهان بیرونی بدون تغییر خودتان با آن مواجه می شوید این است که وقتی به تغییری که شدیدا در پی آن بودید می رسید شما همچنان خود شما هستید. شما همچنان کاستی ها، خشم، منفی بافی ، گرایش به تخریب خود و غیره را با خود به همراه دارید.

و بنابراین در این موقعیت جدید شما آنچه را که در آرزوی آن بودید نخواهید یافت زیرا ذهن شما هنوز انباشته از چیزهای منفی است. و اگر تغییر بیشتری ایجاد کنید بدون اینکه کمی بینش نسبت به آن داشته باشید و از خود قبلی تان فاصله گرفته باشید ممکن است این حس بیشتر و قوی تر باشد. از آنجایی که خود قبلی شما علاقه به تفکیک چیزها، یافتن دشمنان و جدایی دارد ممکن است برای ایجاد مشکلات بیشتر شروع به تلاش کند و زندگی و دنیای شما را دچار کشمکش کند.

2. شما تحت کنترل هستید.

"هیچ کس بدون اجازه من نمی تواند مرا آزرده کند."

احساس شما و واکنش شما چیزهایی است که همیشه به شما بستگی دارد. ممکن است یک روش نرمال و معمول برای واکنش در برابر چیزهای مختلف وجود داشته باشد. اما بیشتر مواقع راه های دیگری نیز وجود دارد.

شما می توانید اندیشه ها، واکنش ها یا احساسات تان را تقریبا در مورد هر چیزی انتخاب کنید. نباید هیجان زده شوید، رفتار اغراق آمیزی انجام دهید یا به صورت منفی واکنش نشان دهید. البته ممکن است همیشه و بلافاصله اینگونه نباشد. بعضی اوقات یک حرکت بدون تفکر انجام می شود. یا یک تفکر کهنه نمایان می گردد.

وقتی بفهمید که هیچ چیز بیرونی نمی تواند احساس شما را کنترل کند می توانید به تدریج این اندیشه را به زندگی روزانه خود وارد و آن را تبدیل به یک عادت کنید. عادتی که می تواند به مرور زمان قوی تر و قوی تر شود. با اینکار زندگی بسیار آسان تر و دلپذیرتر می گردد.

3. ببخشید و رها کنید.

"شخص ضعیف هرگز نمی بخشد. عفو و بخشش نشانه قدرت است."

"چشم در برابر چشم تنها باعث کور شدن کل دنیا می شود."

جنگ با بدی با روش اشتباه به هیچ کس کمکی نمی کند. و همانطور که در نکته قبلی گفته شد، این شمایید که انتخاب می کنید چگونه واکنشی نشان دهید. وقتی این تفکر را هر چه بیشتر وارد زندگی تان کنید می توانید به طریقی دست به عمل بزنید که برای خودتان و دیگران مفید باشد.

شما می فهمید که بخشش و رها کردن گذشته باعث کمک به شما و مردم جهانتان می شود. و صرف وقت در خاطرات منفی بعد ازاینکه از آن تجربه درس گرفتید دیگر کمکی به شما نخواهد کرد. تفکر در گذشته فقط باعث می شود که شما بیشتر رنج ببرید و نتوانید در حال حاضر دست به عمل بزنید.

اگر نبخشید به گذشته و یک شخص دیگر اجازه می دهید که احساسات تان را در دست گیرد. با عفو و بخشش خود را از این بندها رها کنید. بعد از آن می توانید کاملا روی مرحله بعدی تمرکز کنید.

 4. بدون عمل به جایی نمی رسید.

"یک مثقال عمل بهتر است از یک خروار حرف."

بدون اینکه دست به کار شوید کار خیلی کمی انجام می شود. البته اهل عمل بودن سخت و دشوار است. ممکن است مقداری مقاومت درونی وجود داشته باشد.

و همانطور که گاندی گفت ممکن است فقط حرف بزنید. یا به صورت بی پایان درس بخوانید و مطالعه کنید. و فکر کنید که به سمت جلو در حرکتید. اما در زندگی واقعی نتایج کمی کسب کرده باشید.

 5. به این لحظه توجه کنید.

من نمی خواهم آینده را پیش بینی کنم. من می خواهم به زمان حال توجه کنم. خدا هیچ قدرتی برای کنترل لحظه دیگر به من نداده است.

بهترین راهی که برای غلبه بر این مقاومت درونی که اغلب باعث می شود کاری انجام ندهیم این است که در زمان حال باقی بمانیم و تا حد امکان شرایط را بپذیریم.

چرا؟ زیرا زمانی که شما در زمان حال به سر می برید در مورد لحظات بعدی که تحت کنترل شما نیستند، نگرانی ندارید. و این مقاومت که از انجام هرگونه عملی جلوگیری می کند، قدرتش را در نتیجه تصور نتایج منفی در آینده - یا شکستهای قبلی- از دست می دهد. و بنابراین راحت تر می توانیم هم وارد عمل شویم و هم بر زمان حاضر تمرکز کنیم و بهتر عمل کنیم

ادامه دارد...........................


ادامه مطلب...
۰۸ ارديبهشت ۹۵ ، ۱۳:۰۳ ۳ نظر موافقین ۰ مخالفین ۰
هدایت ال.....

مانند علی

مانند علی نبوده،نیست،ولی خواهد بود...

مانند علی نبوده،نیست،ولی خواهد بود...



۰۸ ارديبهشت ۹۵ ، ۱۲:۳۲ ۰ نظر موافقین ۰ مخالفین ۰
هدایت ال.....

نقابت را بردار، بگذار چهره حقیقیت را ببینم.


برگرفته شده از whitforest.blog.ir
۰۷ ارديبهشت ۹۵ ، ۱۳:۵۱ ۱ نظر موافقین ۰ مخالفین ۰
هدایت ال.....

از عشق (راز)

عشق و عاشقیِ غیرواقعی نداریم. چون اگر غیرواقعی باشد دیگر عشق نیست و تنها خیال و یا فریب است.

اگر عشقی زمینی دارید به شما تبریک می‌گویم. چون عملا در مسیر درست ولی پر از مصائب قرار گرفته‌اید. و به احتمال فراوان اکنون از او دور هستید و در طلب وی. و این جدایی، اسراری در خود دارد. من با تماشای قسمت‌های آخرِ یوسف پیامبر گویی یکی از علت‌های آن را دریافتم.

بخاطر دردِ عشق حتما با خدای خود بسیار خلوت کرده‌اید. به عقیده‌ی من خداوند هم چنین می‌خواسته است. او عشق زمینی شما را به سببی از شما دور می‌کند و غیرقابل دسترس تا فرصتی برای دستیابی به ارزش واقعی انسانی باشد. البته دسترسی به عشق زمینی برای همیشه محدود نیست. و زمانی قابل دستیابی خواهد بود تا درکی مناسب از عشقِ زمینی تا عشقی‌ آسمانی شما را متحول کند. عشق باید باعث شود تا فاصله‌تان را با معبود خویش نزدیک و نزدیک‌تر کنید تا عشقی ملکوتی عاید شما گردد و آنگاه عشق‌زمینی محقق خواهد شد و انسانی دیگر خواهید شد. و تا این‌چنین نشود در رنج عشق‌زمینی خود ماتم‌زده می‌مانید و یا به اشتباه عشق را غیرواقعی خواهید دانست و به خطا برخی از عقاید غلط گذشتگان را تکرار می‌کنید و بیهوده گذر عمر خواهید کرد.

اعتقادات اشتباهی همانند کور بودن عشق. اینکه عشق همان هوس است. در پست‌های پیشین خود نوشته‌ام که عشق بصیرتی روشن و عمیق است. عشق کور نیست که هیچ بلکه درکی عمیق از خداوند و انسانیت است.

و آن روزی که به عشقِ زمینی خود رسیدید و عشق خداوند در شما کمرنگ شد منتظر وقایعی باشید. منتظر وقایعی تلخ برای از دست دادن و یا دور شدن از یار زمینی خود تا شاید دوباره به پیشگاه پروردگار خود برگردید و اگر چنین نشد حس خواهید کرد که آن شوریدگی و آن عاشقی دیگر در شما رخت بسته است.

« ابراهیم از اسماعیل خود گذشت تا او را به دست آورد.» این جمله‌ای بود که در سریال یوسف پیامبر شنیدم و به فکر فرو رفتم.

« زلیخا: از عشق یوسف به عشق خداوند رسیدم»

درک این جمله‌ها نیازی به منطق ندارد. زیرا که حس از منطق جلوتر است و راز آلود بودن عشق را تا حد بسیاری بر شما روشن خواهد کرد. و همین ثابت خواهد کرد که عشق از سر هوس نیست. عشق کور نیست. و اگر حس کردید این شیفتگی، این مودت، این مهر و داد و نامش هرچه که هست کور است و یا از سر هوس، مطمئن باشید به خطا چیز دیگری را با این نام و حسِ رهنمون کننده همنشین کرده‌اید.

عشق حسی است که باعث زدودن تیرگی از روح و هدایت بشر به سوی حق می‌باشد.

۰۷ ارديبهشت ۹۵ ، ۱۳:۲۹ ۰ نظر موافقین ۰ مخالفین ۰
هدایت ال.....