بسم الله الرحمن الرحیم
اگر طاقت داری دردل های مولا را، غصه ها، ظلم و غصب خلافت، وضع محیط و جامعه ی مولا و خاشاک در چشم و استخوان در گلوی مولا علی را، بشنوی و یک وقتی یک جایی تنهایی برای مظلومیتش چند قطره اشک بریزی بخوان و ...
خطبه شقشقیه[1] بخش اول
امیرالمومنین علیه السلام می فرمایند:من در گردش حکومت اسلامى هم چون محور سنگهاى آسیایم (که بدون آن آسیا نمیچرخد).
(او میدانست) سیلها و چشمه هاى (علم و فضیلت) از دامن کوهسار وجودم جارى است و مرغان (دور پرواز اندیشه ها) به افکار بلند من راه نتوانند یافت
پس من رداى خلافت را رها ساختم، و دامن خود را از آن در پیچیدم (و کنار گرفتم)
در حالى که در این اندیشه فرو رفته بودم که: با دست تنها (با بى یاورى) به پا خیزم (و حق خود و مردم را بگیرم) و یا در این محیط پر خفقان و ظلمتى که پدید آورده اند صبر کنم
محیطى که: پیران را فرسوده، جوانان را پیر، و مردان با ایمان را تا واپسین دم زندگى به رنج وا میدارد.
(عاقبت) دیدم بردبارى و صبر به عقل و خرد نزدیکتر است،
لذا شکیبائى ورزیدم، ولى به کسى میماندم که: خاشاک چشمش را پر کرده، و استخوان راه گلویش را گرفته،
با چشم خود میدیدم، میراثم را به غارت مىبرند.
تا این که اولى به راه خود رفت(و مرگ دامنش را گرفت) بعد از خودش خلافت را به پسر خطاب سپرد،
(در اینجا امام به قول اعشى شاعر متمثل شد که مضمونش این است):
که بس فرق است تا دیروزم امروز کنون مغموم و دى شادان و پیروز
شگفتا او که در حیات خود، از مردم مى خواست عذرش را بپذیرند (و با وجود من) وى را از خلافت معذور دارند خود هنگام مرگ عروس خلافت را براى دیگرى کابین بست آه چه عجیب هر دو از خلافت به نوبت بهره گیرى کردند.[2]
[2] - ترجمه گویا وشرح فشرده اى بر نهج البلاغه، آیت الله مکارم ،ج 1، صفحه ى 67
به نام خدا، سلام دارم خدمت شما همراهان عزیز وب سایت بیشتر از یک نفر
من محمد پیام بهرام پور هستم و قصد دارم در فیلم تکنیک های خیلی کاربردی رو به شما بگم که چطور در ادارات و موسسات کارتون راه بیفته. وقتی یک درخواستی دارید که این کار انجام بشه. البته گفتنی هست من قصد داشتم این فیلم رو حتما من حتما امروز ضبط کنم چون هیچ فرصتی برای ضبط این فیلم نبود، از همراهان عزیز دوره مدرسه استادیبندرعباس که برخی شون رو اینجا مشاهده می کنید خواستم که اینجا باشند و بصورت عملی نحوه فیلم برداری رو هم مشاهده کنند.
خیلی از دوستان من توی دوره دانشگاه از من خواستند که راهکارهایی رو بهشون بگم که چطوری کارمون رو تو دانشگاه اینقدر سریع راه میندازند.
با مسئول آموزش ارتباط خیلی خوبی دارم، ازش می خوام درسها رو جا به جا می کنه، کاری که امکان نداره برای هیچ کسی انجام بدن رو خیلی راحت انجام میده و خیلی وقت ها دیدم افراد خیلی زیادی تو صف هستن تا من میام و صحبت می کنم کار همه ی اونها رو هم در کنار کار من راه میندازن.
من شخصا ۱۰۰ درصد از این موضوعات جواب گرفتم ولی اصلا متوجهش نبودم که شاید گفتن این موضوعات به دیگران هم می تونست کمک بکنه تا چند نفر از دوستان هم از من خواستن تا این موضوع رو مطرح کنم.
البته نمی گم که با این موضوعات ۱۰۰ درصد هر کار اداری رو می تونید انجام بدید اما من شخصا نتایج بسیار خوبی گرفتم و می تونم بگم که تا حالا دفعه ای نبوده که نتیجه ای از این روش ها نگرفته باشم.
اولین راهکاری که به من کمک می کنه این هستش که شرایط اون فرد رو درک می کنم البته به این معنی نیستش که بهش حق میدم هر کاری بخواد انجام بده، نه ولی شرایطش رو درک می کنم، دقیقا متوجه هستم که اون چه سختی هایی داره به عنوان مثال وقتی می بینیم که در روز، ۱۰۰ نفر، ۲۰۰ نفر مثل من میان این درخواست رو دارند با چهره عبوس متوجه میشم که شرایط خیلی ساده ای نداره و دشواری ها ی خاص خودش رو داره.
مورد بعدی این هستش که کمی با اون فرد همگامی می کنم. به این معنی که اول یک اتفاق مشابه رو پیدا میکنم اتفاقی که حالا یک شباهتی بین من و اون فرد ایجاد می کنه مثلا بهش میگم که واقعا خدا قوت می گم اینکه از صبح همه با عبوس و طلبکار میان سراغتون، یک اعصاب فولادی می خواد که ماشالله شما خیلی خوبید که الان دارید لبخند میزنید. وقتی چنین موضوعی رو بگم اون فرد احساس همگامی با من می کنه و حس بهتری داره یا مثلا یک مشکل اون فرد رو مطرح بکنیم و بگیم ای کاش مسوولین براتون این مشکل رو رفع بکنند. مثلا کسی که تو قسمت آرشیو کار می کنه بگیم: واقعا سخت نیست بین این همه سند و برگه شما دنبال یک کاغذ بگردید؟، ان شاالله که زودتر اینو الکترونیکی بکنند که شما اینقدر به زحمت نیفتید.
همین که با اون فرد همگامی بکنیم و راجع به یک مشکل اون فرد صحبت کنیم و بگیم ای کاش مشکل رفع بشه یا سختی کار اون فرد رو ببینیم و بهش خدا قوت بگیم، خودش می تونه به ما خیلی خیلی کمک کنه.
مورد دوم که بسیار کلیدی هست، زدن لبخند و خدا قوت هست. پیشنهاد می کنم از واژه خسته نباشید استفاده نکنید و ببینید چقدر اثر بخشه. همه با چهره عبوس میان کار اداری شون انجام شه. طلبکار، شما با لبخند میاید و میگید خدا قوت. ببینید چقدر نتیجه خوب می گیرید.
بعدی به جای اینکه به شخص دستور بدید بگید این کارو بکن، اینو امضا می کنید یا اینو زحمت می کشید بگید که میشه منو راهنمایی کنید یعنی به جای زحمت دادن، درخواست راهنمایی داشته باشیم.
با درخواست راهنمایی می بینید که اشخاص دوست دارن مارو راهنمایی کنند ولی هیچکس دوست نداره بهش دستور بدیم، پس اگر کمک بخوایم احتمال اینکه کار ما رو راه بندازند خیلی زیاده اما اگر دستور بدیم احتمال راه انداختن کار ما خیلی کم هست.
پیشنهاد بعدی من این هست: حتی وقتی با کسی کاری نداریم ازش تشکر بکنیم. مثلا یکبار میانه های ترم بود، در اتاق اموزش رو باز کردم، وارد اناق آموزش شدم، به کارشناس آموزش گفتم که: مسئول عزیز، من فقط اومدم ازتون تشکر کنم همه دم انتخاب واحد و وقتی کارشون لنگ شماست میان تشکر می کنند من گفتم بیام بی دلیل بیام بهتون یه خدا قوت بگم. کاری رو کردم که هیچ کسی تو اون همه سالیانی که مدیر آموزش اونجا حضور داشت، ندیده بود و همین باعث شد که یک ارتباط خیلی خوبی شکل بگیره.
پس شما می تونید بی دلیل از افراد تشکر بکنید و ببینید که چه نتیجه خوبی برای شما به ارمغان خواهد اورد.
و نکته بعدی تشکر بعد از انجام کار هست. خیلی ها وقتی کارشون انجام میشه دیگه سریع میرن و محل رو ترک می کنند ولی یادمون باشه کارمون که انجام شد برگردیم به اون اتاقی که شخص کارمون رو انجام داده ازش تشکر بکنیم و بگیم که واقعا از لطفت ممنونم. این کمک می کنه که دفعه های بعد اون شخص کار ما رو با علاقه انجام بده.
و باز هم پیشنهاد می کنم به جای دستور دادن یا سوال کردن، درخواست کمک بکنید. یعنی به شخص بگید میشه به من کمک بکنید من این کار امروز رو انجام بدم؟ معمولا افراد خیلی راحت کمک می کنند ولی وقتی بهشون دستور میدیم یا سوال می پرسیم و منتظر جواب هستیم یک گارد می گیرند.
من از این روش ها استفاده کردم و اکثر اوقات جواب خیلی خوبی گرفتم. احتمال میدم اگر از این روش ها استفاده می کنید و جواب خیلی خوبی نگرفتید شاید هنوز به قدر کفایت هنوز تسلط ندارین یا اینکه این کار رو درست انجام نمی دید و مطمئنم با درست انجام دادن این تکنیک ها می تونید حداقل از ۵۰ درصد موارد بهترین نتیجه رو بگیرید.
ممنون که با ما همراه بودید و امیدوارم که بیشتر از یک نفر باشید…
مرسی از شما و ممنونم.
همه ی شما به اندازه ی کافی از دیدگاه های روانشناختی و حتی جامعه شناسی مطلع هستید و می دانید بازی فعالیتی است که بیشترین ساعات بیداری کودکان را پیش از دبستان تشکیل می دهد و به طور کلی اگر بخواهیم راجع به بازی صحبت کنیم بازی یک وسوسه و یک دغدغه ازلی و ابدی انسان است.
بازی ها در هر سنی شکل و قالبی خاص دارد. انسان از لحظه تولد تا مرگ نیاز به بازی دارد، منتها شکل آن در هر سنی فرق می کند. همچنین انگیزه های آن در هر سن و دوره ای می تواند متفاوت باشد بازی های سنتی با وجودی که از عمرشان خیلی می گذرد ولی از نظریه های روان شناختی و جامعه شناختی خیلی دور نیستند چه بسا که این نظریه ها از مشاهده ی بازی ها متولد شده اند، نه این که اول آن نظریه ها نوشته شده باشد و بعد این بازی ها متولد شود.
مادران و به دنبال آن روان شناسان پس از مشاهده ی کودک و نیاز او به بازی و تحرک، نتیجه گرفتند که کودکان در سنین نوزادی به بازی های حسی – حرکتی نیاز دارند. سپس بازی های تخیلی و پس از آن بازی های قاعده دار. پیاژه بازی های دوران کودکی را به سه دسته تقسیم می کند.
دوران تولد تا سه سالگی، دوران تربیت قوای حسی – حرکتی است بیشترین تمرکز بر این است که بچه خیلی خوب ببیند، بشنود، خوب اشیا را بگیرد و خوب حرکت داشته باشد و قوای حسی – حرکتی او تقویت شود. یادگیری با پیشرفت قوای او تقویت شود. متخصصان تعلیم و تربیت سن هفت سالگی را برای شروع آموزش آگاهانه انتخاب کرده اند و دقیقاً مبنای آن را فیزیولوژیک و ذهنی دانسته اند.
در هفت سالگی، بچه حواس اش خوب کار می کند، خوب می بیند، خوب می شنود، خوب لمس می کند و آمادگی پذیرش مواد آموزشی را دارد. پیاژه دوران اولیه ی حیات را دوران حسی – حرکتی می نامد و بازی هایی که در این ارتباط هستند را در این دوره قرار می دهد. یعنی هر گونه فعالیتی که باعث تقویت قوای حسی – حرکتی کودک شود و بین اندامهای بدن و فرمانی که از مغز می آید هماهنگی برقرار کند، فعالیت مفیدی برای آن دوران حیات به حساب می آید. امروزه انواع و اقسام بازی های مدرن با توجه به بنیادهای روانشناسی کودک ابداع می شود. بچه ها می توانند با اسباب گوناگون یا حتی بدون آن، بازی کنند. کودک دو ساله ای را در نظر بگیرید که می خواهد دکمه های لباس و یا بند کفش اش را ببندد. بستن دکمه ها یا بند کفش برای کودک بازی محسوب می شود. بسیاری مواقع مادر با بستن دکمه ها یا بند کفش، فرصت یادگیری این مهارت را از کودک می گیرد. در حالی که هر کدام از اینها یک بازی حسی – حرکتی است. چون بین مغز و دست بچه هماهنگی بوجود می آید و مهارت کافی برای انجام آن فعالیت به دست می آورد.
تعدادی بازی جهت تقویت این قوا در کودکان وجود دارد که با استفاده از اسباب بازی یا بدون آن انجام می شود. از بدو تولد تا سه سالگی، بازی ها با هدف کسب همین مهارت ها صورت می گیرد. پیاژه مثالی جالب دارد او می گوید: تاب بازی یک نوع بازی است. بچه دو ساله به هنگام تاب بازی، تمام توان اش را صرف تعادل و نگهداشتن خود روی تاب می کند تا زمین نخورد یعنی تمام تجربه او حسی – حرکتی است . ولی این بچه در ۴ سالگی روی تاب می نشیند، دیگر زمین نمی خورد و مهارت کافی برای این کار را دارد او چشمان خود را می بندد و در دنیای تخیل در آسمان پرواز می کند. وسیله بازی تغییر نکرده است، تاب همان تاب است ولی کودک تغییر کرده است. پس از بازی های حسی – حرکتی کودک از ۳ سالگی به بازیهای تخیلی نیاز دارد و پس از آن یعنی در اواخر دوره ی آمادگی، کودک دوست دارد به هنگام تاب بازی مسابقه بدهد. اگر فردی را در تاب مجاور نبیند، از تاب بازی لذت زیادی نمی برد. او از انجام بازی با قاعده و با نظم لذت می برد. این دقیقاً همان روند رشد کودک در خلال بازی است. اگر کودک، بازی های این دوره را تجربه نکنند، نمی تواند از بازی های تخیلی و تقلیدی به اندازه کافی لذت ببرد. چون بازی های حسی – حرکتی، پیش زمینه ی بازی های تخیلی است. همچنین تا زمانی که کودک بازی تخیلی نکرده باشد، قادر به ابداع قواعد بازی نیست.
مقدمه ی حاضر برای ورود به بحث بازی های سنتی کفایت می کند. این بازی ها مثل بازی های امروزی، فعالیتی خود انگیخته است. اجبار در آن نیست و کسی به دیگری دیکته نمی کند. مثلاً تمرین جدی تنیس باز حرفه ای بازی محسوب نمی شود. اما اگر در اوقات فراغت با بچه ی خودش تنیس بازی کند، بازی تلقی می شود. هدف از بازی دریافت جایزه یا پول نیست. تفاوت بازی با کار در خود انگیختگی آن است یعنی هیچ نوع اجباری جز نیاز به بازی ما را به سمت و سوی آن نمی برد. پس بازی های سنتی فعالیت های خود انگیخته هستند و نکته مهم در این فعالیت ها روند بازی است نه نتیجه آن، یعنی بازیکن برای برد و باخت بازی نمی کند که از روند بازی لذت می برد.
اگر بازی دستاوردی داشته باشد در اجرای آن به دست می آید. در این بازی های، برنده و بازنده فقط یک قدم از هم فاصله دارند البته در این بازی ها برای این که انگیزه برای تلاش و رویارویی و رقابت سالم و سازنده باشد برد و باخت وجود دارد، ولی محور نیست، چرا که این گونه بازی ها از درون زندگی روزمره مردم بیرون می آیند، چون زندگی عوام، دنیای عمل است. یعنی کار می کنند و در حین فعالیت، بازی هم می کنند. بازی های سنتی از فولکلور و فرهنگ عامه سرچشمه می گیرد پس متعلق به توده هاست. وقتی تاریخچه ی هر کدام از این بازی ها را مطالعه می کنیم تمرینی برای کار روزانه بوده است که فرد بتواند با مشکلات زندگی و اعمال دشوار زندگی بهتر رو به رو شود. مثلاً مهارت سوارکاری که جوشیده از زندگی مردم عشایر است، محور بسیاری از بازی های آنان است. در یک بازی ژاپنی که بین دهقانان رایج بوده است، وقتی آنان دانه ها را برداشت می کردند، دانه های مرغوب تری را برای کشت جدا می کردند و داخل کیسه های کوچک می ریختند و کیسه را به کمرشان می بستند و گاهی با این کیسه ها پاس کاری می کردند که شبیه بازی دست اش ده ما است.
سابقه ی این بازی به ۷۰۰ سال پیش ژاپن بر می گردد. امروزه حتی با پیشرفت در کشاورزی، دانه های نامرغوب را در کیسه هایی می ریزند و این کیسه ها کاملاً به وسیله ای برای بازی تبدیل شده است. با این وصف از بازی های سنتی، باید ببینیم چرا این بازی ها به گوشه ای رانده شده اند و چرا شناخت جامعه نسبت به آن ها بسیار ناقص است. شاید والدین بچه می پندارند، بازی های سنتی تاریخ مصرف دارند و دوره ی آن ها سپری شده است، چرا که با کامپیوتر می توان بازی های بسیار پیشرفته ای انجام داد. بازی های سنتی مانند انواع دیگر فرهنگ عامه حرفی برای گفتن دارند. چرا ما هنوز داستان های ۲۰۰۰ سال پیش را می خوانیم، شاهنامه فردوسی و دیوان حافظ را می خوانیم، چرا قصه های عامیانه را دوست داریم اگر عمر این ها گذشته بود آن ها را به موزه ها می سپردیم. ولی می خوانیم چون هنوز حرف برای گفتن، و دلایلی برای ادامه حیات دارند. وقتی امروزه دیوان حافظ می خوانیم، برداشت خودمان را از حافظ داریم که الزاماً برداشت انسان هایی که در عصر حافظ زندگی می کردند، نیست. فرهنگ پدیده ی زاینده ای است که با انسان ها رشد می کند، منجمد نمی شود و مثل اشیای موزه ای نیست که بگذاریم و نگاه اش کنیم. فرهنگ آموزش دادنی نیست، که پرورشی و زندگی کردنی است. فرهنگ بر بستر زندگی رشد می کند و در تعامل با آن پرورده می شود. ما که بازی های سنتی یا هر یک از انواع فرهنگ عامه را به فراموشی سپرده ایم باید کمی با خودمان اندیشه کنیم که این بازی ها یا انواع دیگر فرهنگ عامه ی هر جامعه، چه دستاوردی برای هر نسلی دارد که برای هر نسلی یکسان نیست. قصه های عامیانه را برای ما گفته اند ولی دوران کودکی ما با دوره ی بچه ی خودمان فرق دارد ما آن را با بچه مان سهیم می شویم؛ البته نه با این تصور که همان تاثیری که در ما داشته، در او نیز دارد، زیرا کودک ما متعلق به عصر دیجیتال و الکترونیک است.
در سفر به ژاپن دستاوردی داشتیم که شاید برایتان جالب باشد. ژاپن پیشرفته ترین کشور صنعتی جهان است. این کشور سنتی با صنعت پیشرفته و ما کشوری سنتی بدون صنعت هستیم اما بی رحمانه گردن هر چیز سنتی را می زنیم. مردم ژاپن بسیار خوب می دانند اگر در جامعه ی صنعتی، سنت های خود را حفظ نکنند، زیان خواهند دید و در حال حاضر به این امر بسیار اهمیت می دهند و معتقد هستند که بچه هایشان چیزی را گم کرده اند که همانا ارتباط واقعی بچه ها با طبیعت و جامعه است.
مجسم کنید در آینده ای نه چندان دور تکنولوژی امکاناتی را برای نسل آینده فراهم می کند، کتابخانه را از طریق کامپیوتر جستجو می کنیم و نیازمان برطرف می شود، خرید روزانه را از طریق کامپیوتر جستجو می کنیم ولی در این میان ارتباط انسانی روز به روز ناپیدا می شود. دنیایی که به روی هر فرد باز می شود مجازی است. با کامپیوتر می توان به قله اورست و یا به قعر اقیانوس ها راه یافت و زیباترین آبشارها را دید. هر اندازه تکنولوژی پیش می رود انسان از دنیای واقعی فاصله می گیرد و به سوی دنیای مجازی کشیده می شود. این تجربه را ژاپن برای کشور خودش تلخ می کند. آنان معتقدند هستند که نسل جوان ژاپن هیچ تعلقی نسبت به طبیعت و زیبایی های آن ندارد.
با تأسف مردم ایران به خصوص نسل جوان نیز با وجودی که در کشور صنعتی پیشرفته زندگی نمی کنند همواره از طبیعت جدا هستند. در نیتجه برای حفظ محیط زیست هم تضمینی وجود ندارد. روزگاری لحاف بچه های ایران در فصل تابستان، آسمان پر ستاره بود که خود نعمتی بود برای نزدیکی با طبیعت و زیبایی هایش. بازی های کامپیوتری ممکن است از نظر ذهنی و راهبردی، بازی های ارزشمندی باشند و شخص را به فکر کردن وادار کنند، ولی به همان نسبت رواج دهنده ی خشونت هستند، مثلاً در جنوب لبنان بازی هایی طراحی شده که در آن بچه های فلسطین، اسراییلی ها را می کشند و هر چه بیشتر اسراییلی بکشند، امتیاز بیشتری می گیرند. حتماً این گونه بازی ها در اروپا، اسراییل، آفریقا و ... هم وجود دارند. خشونت زیادی در این بازی ها رواج دارد. در بعضی از این ها باید هواپیما را زد. ماشین ها را از خط خارج کرد و ... این بازی ها هر قدر هم که کودک را به تفکر وا دارد نهایتاً مبنای آن خشونت ضد بشری است. چیزی که بربریت را در انسان رشد می دهد که ما قرن ها سعی کردیم آن را مثل دیو در بند بکشیم و نگذاریم نمود پیدا کند و بگوییم ما متمدن شده ایم و می توانیم با هم گفتگو کنیم. ولی این ها دوباره توحش را رشد می دهد و عریان می کند. می دانیم که ۹۰ درصد بازی های فولکلور در دامن طبیعت انجام می شود و ابزارهای آن ها بیشتر از طبیعت گرفته می شود. در ژاپن، سازنده ی باربی، روانشناسی کودک را خیلی خوب می دانسته است. عروسک های باربی نشان دهنده ی زندگی همان بچه ها است. از لباس پوشیدن، ورزش کردن، وسایل خانه و ... همه و همه را بچه در زندگی واقعی خود و والدینش دیده است. ولی با تأسف با زندگی بچه های ما تضاد فرهنگی دارد. از طرفی عروسک دارا و سارا، متعلق به دوره ی پیش از قاجار است. این عروسک ها با آن لباس های محلی، تنها زینت فرهنگی خانه است. عروسک های قدیم خودمان را در نظر بگیرید که با دو تکه چوب به صورت ضربدر برای اسکلت و تکه پارچه هایی از لباس مادر و مادربزرگ ساخته می شد، این عروسک بخشی از زندگی بچه بود و می توانست با آن ارتباط برقرار کند ولی امروز عروسک های دارا و سارا و باربی هر دو با وضع موجود بچه ها تضاد دارند و بچه ها در اصل به ظاهر، عروسک بازی می کنند. در بازی های سنتی، مقررات بازی، تعداد بازیکن و رفتارهای قابل انعطاف هستند، به طوری که می توانیم خودمان قانون بگذاریم. مثلاً در بازی هفت سنگ هر جمعی می تواند برای خودش قانونی بگذارد و بر اساس آن بازی کند.
امروز دو فکر وجود دارد: فکری که می گوید بازی های سنتی هنوز چیزهای زیادی برای گفتن دارند و کسانی که می گویند عمر این بازی ها گذشته است و بهتر است بچه ها را راحت بگذاریم.
بچه ها از بازی چه انتظاری دارند؟ شادی، لذت، سرگرمی، تحرک بدنی و نوعی تعامل و بده و بستان می خواهند، بچه ها در بازی نظم و قاعده می خواهند، تا موقعی که بازی های سنتی مناسب با این انگیزه ها باشد. چه چیزی می تواند جانشین این بازی ها شود، بازی را نباید نامگذاری کرد. اول بچه ها باید بازی کنند اگر لذت بردند پس امروزی است بهتر است شناسنامه به بازی ندهیم. ممکن است بازی ۲۰۰۰ سال پیش بتواند به بچه ی قرن بیستم لذت بدهد و بر خلاف خشونت رایج در بازی های کامپیوتری بچه را در یک تعامل صلح آمیز قرار بدهد. بازی های سنتی اکثراً تنش زدایی می کنند، در صورتی که بازی های کامپیوتری امروزی تنش زا هستند. در بازی های سنتی، برنده و بازنده هر دو لذت می برند و از هم فاصله چندانی ندارند. اگر چه این بازی ها را چشم بسته برای اجرا تأیید نمی کنیم و این ها باید انتخاب و بازنویسی شوند. تست ما خود بچه ها در میدان بازی هستند و از سوی بچه ها به اجرا در می آیند. وقتی امکاناتی نبوده بچه ها با پنج تا سنگ یا دو تا چوب بازی می کرند، ولی امروزه این بازی ها قابل پیشرفت هستند. در ژاپن این کار بسیار خوب انجام شده است. مثلاً در بازی کیسه لوبیا، کیسه های بسیار زیبایی با رنگ ها و اشکال گوناگون دوخته شده است و با آن جهت های جغرافیایی را تعلیم می دهند و برای شناختن اندام های بدن همراه با موسیقی از این کیسه های لوبیا استفاده می کنند و حتی با استفاده از این کیسه های قصه های عامیانه ژاپن را با ریتم، قصه گویی می کنند.
در ژاپن بازی های سنتی قدم به قدم با مردم رشد می کند مثل زبان و فولکلور که با انسان رشد می کند. اگر به ارزش این بازی ها ایمان داریم، بیاییم بخشی از بازی های سنتی قابل اجرا را که در بچه ها انگیزه و تلاش ایجاد می کند، بازسازی کنیم. بخصوص ساختن بازیچه ها را جدی بگیریم. البته از سوی خود بچه ها. در این صورت بازیکن ابزار مخصوص به خودش را دارد. مثل سنگ یک قل و دو قل یا سنگ لی لی و ...
در بازی های سنتی ۸۰ درصد بازی می کردند و ۲۰ درصد تماشاچی بودند ولی امروزه بر عکس است. نیاز به بازی با تماشای بازی برطرف نمی شود. بیشتر اسباب بازی هایی که امروز ساخته می شود، فاقد مبنایی برای رشد روانی، شناختن و اجتماعی بچه ها هستند و برای سود جویی ساخته می شوند و مبنای علمی ندارند. بازیهای سنتی عمدتاً کم هزینه هستند و میل به بازی را بیشتر می کنند. اگر در پارک های موجود فضاهای بازی آزاد ایجاد شود بخصوص اگر فکر حساب شده ای برای این فضا داشته باشیم و مثلاً استاد کاری برای هدایت بازی حضور داشته باشد، بعد از مدتی بچه ها خودشان ادامه دهنده بازی خواهند بود. ما بازی های امروزی را نفی نمی کنیم ولی بهتر است بازیهای سنتی کنار این بازی ها انجام شود. در ژاپن انجمنی وجود دارد که با کمک شهرداری یک روز در هفته یکی از خیابان های شهر را می بندد و مردم محل را دعوت به بازی سنتی می کند. پدر بزرگ و مادر بزرگ و نوه ...همه برای بازی می آیند. درجامعه ی ما، بزرگسالان آنقدر جدی شده اند که بازی با بچه ها برایشان کار سختی است، ولی وقتی در فضای بازی قرار می گیرند آرام، آرام با تجربیات کودکی خود وارد بازی می شوند به بازی غنا می بخشند. یکی از ویژگی های بازی های سنتی این است که می تواند همه خانواده را در بر بگیرد و متعلق به گروه سنی خاصی نیست.
ما می توانیم با توجه به فضا و امکانات بازیها را طبقه بندی کنیم. آرزو داریم بتوانیم بازی های خاص در مدارس برنامه ریزی کنیم. بازی هایی که در کلاس قابل اجرا است، بازی هایی که مربوط به فضای بسته است. باید آن ها را در کار میدانی تجربه کرد. مثلاً موسسه ی مادران امروز در چندین مدرسه کارهای بسیار جالبی کرده و در این راه گام نهاده است. آنان نتیجه کار را مشاهده می کنند و تجربه ی خوبی دارند. دوستان ما در این موسسه در حال آزمون و تجزیه و تحلیل بازی ها در مدارس دخترانه و پسرانه هستند. بچه ای که تمام مدت روز را در کلاس نشسته است احتیاج به فعالیت بدنی دارد باید انرژی اضافی خودش را مصرف کند، نشاط و سرزندگی پیدا کند تا بتواند دوباره کلاس را تحمل کند.
ضد عفونی کردن خاک ( استرلیزاسیون )
برای ضد عفونی کردن خاک راههای متعددی وجود دارد که به دو صورت آنرا برسی می کنیم .
الف : مقادیر کم ( خانگی )
ب : مقادیر زیاد ( گلخانه ایی و صنعتی )
الف : ضد عفونی کردن خاک برای مقادیر کم
ضد عفونی کردن خاک برای مصارف کم و خانگی بسیارآسان می باشد برای این منظور چند روش توضیح داده می شود که می توانید از آنها استفاده کنید .
روش اول : می توانید در منزل فر گاز خود را تا 180 درجه فارنهایت ( 80 درجه سلیسیوس ) گرم کرده و خاک خود را درون کاغذ مخصوص شیرینی پزی بزرگ با یک پوشش از فویل آلومینیومی ریخته داخل فر قرار دهید و در 200 درجه فارنهایت تا مدت 30 دقیقه حرارت دهید و چند بار انرا تکان داده وزیر رو کرده تا حرارت به درستی توزیع شود . این خاک را بهتر است دو ماه در انبار قرار داده تا میکروارگانیسم های مفیدی که بر اثر حرارت از بین رفته اند دوباره افزایش پیدا کنند و بعد مصرف کنیم .
روش دوم : برای این کار خاک را در گونی ریخته مدت ۳۰-۲۰ دقیقه روی بخار اب ۱۰۰درجه قرار می دهیم
بعد از بخار دادن بهتر است دو ماه در انبار قرار دهیم تا آماده مصرف شود .
روش سوم : خاک را در یک جعبه چوبی ریخته ودرون آن یک المنت حرارتی می گذاریم وبعد از وصل کردن آن به برق دمای خاک را با فرو کردن یک دما سنج جیوه ایی اندازه میگیریم و مواظب می شویم از 95 درجه بالاتر نرود بعد از حدود 30 دقیقه آنرا بر می داریم این خاک به دو ماه زمان نیاز دارد تا آماده استفاده شود و باید در گوشه انبار بگذاریم تا کاملا آماده شود .
روش چهارم : البته از مواد شیمیایی مانند فرمالین و نفتالین برای ضدعفونی کردن خاک استفاده می کنند.میزان مصرف نفتالین ۷گرم و فرمالین ۵۶ گرم در مترمربع است.این ماده را در یک گالن ( حدود 4 لیتر ) اب حل کنید و به میزان ۶/۵ گالن در مترمربع استفاده شود.این مواد را کاملا با خاک مخلوط می کنیم تا تولید گاز باعث ضدعفونی شدن ان شود.خاک ضدعفونی شده عاری از تخم علف و میکروبها و قارچهای مضر است.
روش پنجم : برای علاقمندانی که شرایط استفاده از روش های بالا را ندارند می توانند با افزودن 5 % خاکستر ذغال و 5 % تفاله چای به خاک آنرا را ضد عفونی کنند ( برای 10 کیلو خاک 500 گرم از هر کدام )
ب : ضد عفونی کردن خک برای مقادیر زیاد ( گلخانه ایی و صنعتی )
برای ضد عفونی خاک در مقادیر زیاد نیز سه روش عمده وجود دار د 1 : توسط بخار 2 : توسط انرژی خورشید 3 : توسط مواد شمییایی که مشروحا به آنها می پردازیم .
روش اول : در ضد عفونی مقادیر زیاد خاک توسط بخار آب تکنیک های مختلفی وجود داردکه عبارتند از
1- بخار دهی زیرزمینی ( Drainage steaming)
2- هوا بخار ( Aerated steaming)
3- بخار زیر پوشش های عایق مخصوص ( Sheet Steaming )
4- بخار دهی در شرایط خلاء (Vacuum steaming )
5- بخار دهی نواری متحرک ( Mobile Band Steaming )
در روش استریل کردن با بخار آب اولا خاک باید نرم وآماده باشد ثانیا مقداری مرطوب چون خاک خشک در برابر حرارت تولید شده از بخار مثل عایق عمل کرده و مانع از استرلیزه شدن درست خاک می شود . حرارت آزاد شده ازیک گرم بخار آب 550 کالری می باشد و در شرایط نرمال دمای هر متر مکعب خاک با صرف 450 کیلو کالری 1 درجه بالا می رود پس هر چه دمای محیط و خاک هنگام بخار دهی بالاتر باشد انرژی کمتری صرف خواهد شد و این عمل ادامه پیدا می کند تا دمای خاک به نزدیک 100 درجه برسد و حدود 20 تا 30 دقیقه دراین دما باقی می ماند البته این شرح کلی این عمل است در حالت های تخصصی ذکر شده در بالا هر یک روش های مخصوص به خود را دارد که فعلا از حوصله این وبلاگ خارج است .
روش دوم : یکی از معمول ترین روشها در استرلیزه کردن خاک با استفاده از نور خورشید می باشد در این روش ابتدا خاک مخلوط شده را در گرمترین ماه سال در یک مکان تمیز و آفتاب گیر روی زمین می ریزند سپس خاک را آبپاشی کرده تا مرطوب شود سپس سطح خاک را با یک پلاستیک محکم ( بالای 50 میکرون ) می پوشانند و در طول فرایند نباید اجازه دهند پارگی پیش بیاید و در صورت مشاهد باید با نوار چسب محکم آنرا بچسبانند و برای اینکه باد آنرا بلند نکند روی آن چند کیسه کوچک ماسه قرار می دهند و مدت 6 هفته خاک را آفتاب می دهند بعد از طی شدن مد ت فوق با لوازم باغبانی تمیز خاک ها را بدون زیر و رو کردن ( با زیر و رو کردن ممکن است که آلودگی از زیر به رو منتقل شود ) برداشته و استفاده می کنند .
روش سوم : با ستفاده از مواد شمیایی نیز می توان خاک را ضد عفونی کرد . یکی از مواد شایع در این امر فرمالین و نفتالین می باشد . .میزان مصرف نفتالین ۷گرم و فرمالین ۵۶ گرم در مترمربع است.این ماده را در یک گالن ( حدود 4 لیتر ) اب حل کنید و به میزان ۶/۵ گالن در مترمربع استفاده شود.این مواد را کاملا با خاک مخلوط می کنیم تا تولید گاز باعث ضدعفونی شدن ان شود.خاک ضدعفونی شده عاری از تخم علف و میکروبها و قارچهای مضر است. البته چندین نوع دیگر از مواد ضد عفونی کننده وجود دارد که هنگام خرید باید روش ومقدار مصرف آنرا از فروشنده سوال بفرما ئی.
در این روش تنها عوامل بیمارگر بطور انتخابی از بین رفته و ارگانیزمهای مفید خاک زنده مانده و در برابر استقرار مجدد عوامل بیمارگر مقابله می کنند ، بنابراین ضد عفونی به معنی پاستوریزه کردن خاک است و نه استریل نمودن آن. ضد عفونی خاک گلخانه ها بصورت غیر شیمیایی با استفاده از بخار آب یا تابش خورشید انجام می گیرد. در ضد عفونی غیر شیمیایی با افزایش حرارت خاک در یک دمای معین باعث می شود عوامل بیمارگر بطور انتخابی حذف و تعداد زیادی از ارگانیزمهای مفید در خاک باقی مانده و در برابر استقرار مجدد عوامل بیمارگر مقاومت می نمایند. اکثر عوامل بیمارگر خاکزی مانند نماتدها ، قارچها و باکتریها در دمای کمتر از 60 درجه سانتیگراد به مدت 30 دقیقه ، قادر به فعالیت نبوده و از بین می روند ، در صورتیکه تعداد بیشماری از ارگانیزمها مفید در خاک در این دما زنده مانده و به فعالیت خود ادامه می دهند.
الف : ضد عفونی خاک توسط بخار آب
وقتی ملکول های گازی بخار آب دچار میعان می گردند و تبدیل به مایع می شوند حرارت بیشتری نسبت به آب داغ آزاد می کنند ( زمانی که یک گرم بخار آب به میزان یک درجه سانتیگراد سرد شود 540 کالری حرارت آزاد می کند در صورتی که یک گرم آب وقتی به میزان یک درجه سانتی گراد سرد می شود تنها یک کالری حرارت آزاد می گردد ).بطور معمول دمای هر متر مکعب خاک با صرف 480 کیلو کالری به اندازه یک درجه سانتیگراد افزایش می یابد، بنابراین هر چه دمای اولیه خاک پایین تر باشد مقدار انرژی برای رسیدن به دمای لازم برای ضد عفونی بیشتر خواهد بود. بنابراین ضد عفونی با بخار در فصول گرم سال انجام گیرد تا در مصرف انرژی صرفه جویی شود .قبل از ضد عفونی با بخار آب باید خاک بستر نه کاملا نرم و نه کلوخه ای درشت باشد. و مواد افزودنی مانند کود دامی و غیره به آن اضافه گردد رطوبت خاک در زمان ضد عفونی باید در حدود 50 درصد ظرفیت مزرعه باشد ، زیرا خاک خشک در مقابل هدایت گرما مانند عایق عمل می نماید و زمان ضد عفونی را افزایش می دهد . همچنین وجود رطوبت خاک باعث جوانه زدن بذر علف های هرز و اسپور بعضی از قارچها و باکتریها می شود که به افزایش دما حساس تر می باشند.
روشهای بخار دهی خاک :
1- بخار دهی زیرزمینی ( Drainage steaming)
2- هوا بخار ( Aerated steaming)
3- بخار زیر پوشش های عایق مخصوص ( Sheet Steaming )
4- بخار دهی در شرایط خلاء (Vacuum steaming )
5- بخار دهی نواری متحرک ( Mobile Band Steaming )
ب : استفاده از انرژی خورشیدی برای ضد عفونی خاک
گرم نمودن خاک پوشش داده شده با پلاستیک شفاف توسط نور خ.رشید در ماههای گرم سال به منظور کنترل عوامل بیمارگر خاکزی ، آفتابدهی خاک یا Soil Solarization نامیده می شود. امروزه از این تکنیک بصورت وسیع در مناطقی که دارای تابستان های گرم ( میانگین دمای روزانه معمولا بالای 35 درجه سانتیگراد ) هستند استفاده می گردد. بطور کلی در درجه 47 درصد از انرژی خورشیدی توسط زمین جذب و به انرژی گرمایی تبدیل می گردد. سطح گرم شده خاک هوای مجاور خود را گرم نموده و چون چگالی هوای گرم نسبت به هوای سرد کمتر است ، هوای گرم به سمت بالا و هوای سرد جایگزین آن می گردد. این جابجایی هوا موجب می شود که دمای سطح خاک تا 5 سانتی متری در گرمترین موقع سال حداکثر تا 37 درجه سانتیگراد برسد، در صورتیکه اگر سطح خاک توسط پلاستیک شفاف پوشانده شود دمای خاک تا عمق 5 سانتی متری به 54 درجه سانتیگراد خواهد رسید. زمانی که دستجات نور با طول موج کوتاه از پلاستیک شفاف عبور می کنند بر اثر برخورد با خاک انرژی گرمایی تولید و طول موج آنها بلندتر می گردد و در نتیجه دیگر قادر به عبور از پلاستیک نیستند و در زیر پلاستیک پدیده اثر گلخانه ای رخ می دهد.این افزایش تا عمق 20 سانتی متری خاک نیز تاثیر داشته و دمای آن تا 40 درجه سانتیگراد در طول مدت آفتابدهی خواهد رسید ، در صورتیکه در خاک های بدون پوشش پلاستیک دما در این عمق به مدت یک هفته حداکثر به 32 درجه سانتیگراد خواهد رسید.گزارشات متعددی در ارتباط با کنترل نماتد مولد گره ریشه ، پژمردگی ورتیسیلیومی و فوزاریومی در محصولات جالیزی و باغات پسته در ایران و جهان با استفاده از روش آفتابدهی وجود دارد.اصلی ترین اثر آفتابدهی خاک ، کنتزل عوامل بیمارگر خاکزی است اما این تکنیک تاثیرات سودمند دیگری هم دارد که منتج به افزایش رشد رویشی گیاه می گردد . چنین تاثیراتی شامل کنترل علف های هرز و آزاد سازی و قابل استفاده شدن عناصر غذایی و افزایش جمعیت ارگانیزمهای مفید در خاک می باشد که برای گیاه بسیار سودمند است.
اصول ضد عفونی خاک توسط انرژی خورشیدی
1- آفتابدهی باید حداقل به مدت 6 هفته در گرمترین ماههای سال انجام شود .
2- ابتدا خاک مزرعه با کود دامی به میزان 5-3 کیلوگرم در هر متر مربع مخلوط و اجسام سخت از قبیل سنگ ، بقایای خشبی گیاهی که ممکن است موجب پارگی پلاستیک شود از زمین جمع آوری گردد.
3- یک آبیاری سبک قبل از پلاستیک کشی انجام و سپس سطح خاک با استفاده از پلاستیک شفاف با ضخامت 25 الی 100 میکرون پوشانده می شود.
4- پارگی های بوجود آمده در پلاستیک بلافاصله بایستی توسط نوار چسب مسدود گردد.
5- از تردد بی مورد روی پلاستیک خودداری شود و در صورت لزوم بایستی مراقب پارگی های ناشی از عبور از روی پلاستیک بود.
6- به منظور جلوگیری از صدمات ناشی از باد کیسه های دو کیلویی ماسه در فاصله مشخص روی آن گذاشته شود.
7- بعد از انجام آفتابدهی به منظور جلوگیری از آلودگیهای مجدد، ادوات مورد استفاده بایستی قبل از ورود به زمین کاملا با آب شسته شوند.
8- بعد از ضد عفونی از زیر و رو نمودن عمیق خاک پرهیز شود ، زیرا خاک ضد عفونی شده به عمق و خاک آلوده عمق به سطح منتقل می شود.
معرفی گیاه - توت فرنگی Strawberry
توت فرنگی Fragaria x ananassa به خانواده Rosaceae تعلق دارد و گیاهی علفی و چندساله است که هر بوته می تواند حدود 5-3 سال عمر کند. طوقه گیاه یعنی ناحیه اتصال ساقه به ریشهها کوتاه قامت است و حدود 10-5 سانتیمتر ارتفاع دارد اما ارتفاع کل گیاه با توجه به برگها حدود 20-15 سانتیمتر است. از ناحیه طوقه اعضایی همانند ریشه، برگهای جدید، ساقه رونده و ساقه های گل که بعدا تبدیل به میوه میشوند شکل می گیرد. ریشه ها تقریبا در عمق کم قرار میگیرند و می توان گفت 90-50 درصد ریشه ها در عمق 15 سانتیمتری خاک قرار میگیرند.
عمر مفید برگ در حدود 60-50 روز است و بعد از آن ظرفیت مناسبی برای فتوسنتز و غذاسازی ندارد بنابراین برگهای مسن گیاه را می توان قطع کرد تا رشد برگهای جوان و تازه نفس تحریک شود. همچنین ماندگاری برگها در طی فصل زمستان علاوه بر نوع توتفرنگی بستگی به شدت سرمای زمستان نیز دارد. گلهای توت فرنگی به شکل مجموعه هایی که حداکثر تا 15 عدد هستند بر روی ساقه گل شکل می گیرند. گلها سفید رنگ هستند و معمولا گلهایی که در ابتدا شکوفا میشوند میوه درشتری نیز تولید میکنند. در ابتدای فصل نیز تعداد بیشتری گل و میوه شکل میگیرد اما به تدریج از تعداد گلهای شکل گرفته کاسته می شود که به دلیل این مسئله در مطالب بعدی اشاره کردهام. رسیدن مبوه از زمان شکوفایی گل حدود سه هفته طول میکشد.
ساقه رونده چیست؟ ساقه رونده از جوانه های جانبی موجود بر روی طوقه گیاه توت فرنگی رشد می کند و شکل می گیرد. البته برای تولید ساقه های رونده باید طول روز بلند و در حد 14 ساعت باشد یعنی ساقه های رونده از اواسط بهار و در طی تابستان شکل میگیرند. روی هر ساقه رونده معمولا دو گره وجود دارد. گره اول معمولا بدون فعالیت باقی می ماند اما گره دوم در تماس با خاک ، گیاه دختری را تولید می کند که در تکثیر گیاه مورد استفاده قرار میگیرد. گیاهان دختری معمولا بعد از گذشت 3-2هفته ریشه کافی در خاک تولید می کنند که می توان اتصال آنان را از گیاه مادری قطع کرد و به عنوان گیاهی مستقل آنان را در نظر گرفت. توجه داشته باشید که توانایی همه انواع توت فرنگی در تولید ساقه رونده همانند هم نیست و می تواند با هم متفاوت باشد. بسیاری از انواع بهاره این گیاه توانایی تولید ساقه رونده دارند اما انواع همیشه بار و برخی انواع بهاره این توانایی را ندارند. به طور کل برای توت فرنگی هایی که توانایی تولید ساقه رونده را دارند، سه عدد ساقه رونده در نظر گرفته می شود و ساقه های رونده اضافی حذف می شوند تا همان سه عدد ساقه رونده به خوبی رشد و نمو کنند و قوی شوند.
تصویر فوق: نمایی از یک گیاه توت فرنگی به همراه ساقه رونده و گیاه دختری
تصویر فوق: گلهای توت فرنگی و یک میوه جوان در مراحل اولیه (سمت چپ)
تصویر فوق: توسعه و رشد میوه از گل
توت فرنگی انواع مختلفی دارد از نمونه هایی که با نام توت فرنگی وحشی شناخته می شوند تا انواعی که به منظور میوه هایی درشت تر و طول مدت زمان محصول دهی طولانی تر، حاصل برنامه های اصلاح نژاد هستند .
گونه های محبوب توت فرنگی
تقسیم بندی توت فرنگی ها بر اساس زمان گلدهی در طی سال
بر اساس زمان گلدهی و میوه دهی، گیاهان توت فرنگی را در دو گروه کلی و عمومی قرار میدهیم:
گروه بهارهJune bearing توت فرنگی هایی که در این گروه قرار میگیرند در مناطق معتدله و بعد از گذراندن یک دوره سرما و با شروع فصل بهار گل و میوه می دهند . البته زمان میوه دهی در تمامی انواع بهاره یکسان نیست یعنی برخی زودرس و برخی نیز دیررس هستند. این توت فرنگی ها از نظر نیاز به مدت زمان طول روز ، به طول روزهای نسبتا کوتاه برای گلدهی نیاز دارند. یعنی با نزدیک شدن به روزهای بلند و از اواسط بهار به بعد از گلدهی این گیاهان کاسته می شود و به تدریج متوقف می شود. اما از طرفی بلند شدن طول روز و همچنین افزایش دما در این نوع از توت فرنگی ها ، شکل گیری و رشد ساقه های رونده را که برای تکثیر این گیاهان اهمیت دارند و مورد استفاده قرار میگیرند شدت می بخشد.
همیشه بار(چهارفصل)Ever Bearing این نوع از توت فرنگی ها بر خلاف توت فرنگی های بهاره نسبت به طول روز چندان حساسیتی ندارند یعنی در تمامی زمانها و فصلهای سال می توانند گل بدهند. بعد از برداشت میوه ها و گذشت 2-1 هفته میوه های جدید شکل میگیرد. اما میوه های این گیاهان نسبت به انواع بهاره ، ریز است و به همین دلیل از نظر تجاری محبوبیت ندارند و همچنین چون همیشه میوه تولید می کنند ، به مرور زمان ضعیف می شوند. از طرفی اگرچه این گیاهان نسبت به طول روز بی تفاوت هستند اما در برابر دمای نامناسب عکس العمل نشان می دهند و گرما و یا سرمای نامناسب مانع از گلدهی آنان می شود مثلا این نوع از توت فرنگی ها در اواخر تابستان در مقایسه با اواسط تابستان، میوه هایی درشت تر تولید می کنند. همچنین به طور کل انواع توت فرنگی همیشه بار نسبت به توت فرنگی های بهاره، در برابر سرمای زمستان حساسیت بیشتری دارند و در طی زمستان بیشتر آسیب می بینند. همچنین شکلگیری ساقه های رونده که اصولا در تکثیر توت فرنگی ها مهم است ، در انواع توت فرنگی همیشه بار نیز اکثرا در روزهای بلند و دمای معتدل انجام می شود.
شرایط محیطی
آبیاری: همانطور که قبلا اشاره کردم اکثر حجم ریشه این گیاه در عمق کمی از خاک و در حدود 15 سانتیمتری سطح خاک قرار گرفته است. بنابراین این گیاهان به طور کل در برابر خشکی خاک حساس هستندو خشکی کشیدن موجب عدم گلدهی و میوه دهی و یا ریز شدن میوه ها، پریدگی عمومی رنگ برگها و همچنین حاشیه های قرمز-قهوه ای رنگ برگها می شود اما از طرفی آبیاری زیاد و بیش از اندازه و خیس بودن همیشگی خاک نیز موجب پژمردگی برگها و حتی از بین رفتن گیاه می شود . بنابراین این گیاه را زمانی آبیاری کنید که سطح خاک ، نیمه خشک –نیمه مرطوب باشد تا از خشکی کشیدن و یا آبیاری بیش از اندازه آن جلوگیری شود.
نور: توت فرنگی گیاهی نور دوست است و به وجود نور مستقیم آفتاب برای حداقل 8-6 ساعت نیاز دارد تا بتواند میوه تولید کند عدم وجود نور کافی و مناسب در مکان کاشت موجب کاهش تولید میوه و افزایش حساسیت نسبت به بیماری های قارچی بخصوص سفیدک پودری و کپک خاکستری می شود.
دما: یکی از عوامل مهم در شکوفایی گل و رشد میوه های توت فرنگی دمای محیط است. به طور کل مناسب ترین دما برای میوه دهی این گیاه حدود 26-20 درجه است. دمای بیش از 30 درجه و یا پایین تر از 15 درجه از جمله عوامل محدود کننده میوه دهی این گیاهان محسوب می شوند. همچنین اگرچه طیف 26-20 درجه برای این گیاه مناسب اعلام شده است اما در همین طیف هر مقدار که دما خنک تر باشد تولید میوه و هر مقدار که گرمتر باشد تولید ساقه های رونده تحریک می شود. در طی زمستان نیز اگر دمای خاک به حدود 20 درجه فارن برسد به طوقه و ریشه گیاهان آسیب می رسد. همچنین با شروع فصل بهار و اگر قصد کاشتن این گیاه را در باغچه و فضای باز داریم بهتر است که زمانی این کار را انجام دهیم که دمای شبانه کمتر از 28 درجه فارن نشود. برای محافظت بوته ها از سرما می توان از پوشش مالچ استفاه کرد. حداقل ضخامت موردنیاز برای پوشش مالچ حدود 8-5 سانیتمتر است. مالچ قبل از شروع سرما پخش می شود اما با فرارسیدن بهار و رفع خطر یخبندان دیررسی بهاره، از روی زمین جمع می شود تا مانع از رشد مناسب بوته ها و گلدهی آنان نشود.
خاک: توت فرنگی به خاکی با بافت متوسط- سبک نیاز دارد که نیازهای رطوبتی آنرا نیز برطرف کند. وجود مواد آلی همانند خاک برگ و یا کود بسیار پوسیده گاوی نیز به زهکش بهتر خاک و همچنین رشد گیاهان کمک می کنند. برای کاشت این گیاهان در باغچه و یا در گلدان می توان خاک معمولی +خاک برگ یا خاک معمولی + کود بسیار پوسیده دامی به نسبتهای مساوی به همراه 20-10درصد شن و یا مخلوط خاک برگ +کوکوپیت به نسبت مساوی استفاده کرد. همچنین وجود پیت موس نیز به رشد این گیاه کمک می کند بخصوص اینکه ریشه های این گیاه محیطی کمی اسیدی را در حد 6.5-5.5 ترجیح می دهند بنابراین می توان از خاک معمولی+خاک برگ+پیت موس نیز استفاده کرد. تمامی مخلوطهای ذکر شده سبک هستند و زهکش خوبی را برای محیط ریشه های این گیاه بوجود می آورند. توجه کنید که اگر از خاک برگ می خواهید به منظور سبک کردن و همچنین کمک به تغذیه گیاه استفاده کنید، حداقل یک ماه قبل از کاشت بوته های توت فرنگی خاک برگ را به خاک اضافه کنید تا زمان کافی برای آزاد کردن مواد غذایی خود داشته باشد و بعد ازگیاهان توت فرنگی بتوانند از این مواد برای رشد و تغذیه خود استفاده کنند. به طور کل حداقل عمق مناسب خاک و بستر کاشت برای گیاهان توت فرنگی در حد 20 سانتیمتر است. بنابراین اگر قصد کاشت این گیاهان را در گلدان دارید حداقل عمق گلدان را در حد 25 سانتیمتر بگیرید.
فاصله کاشت بوته های توت فرنگی از هم نیز بر اساس هدف از تولید و نوع توت فرنگی که داریم در نظر گرفت یعنی اینکه توت فرنگی نوع بهاره باشد یا همیشه بار و یا اینکه بخواهیم فقط تولید میوه داشته باشیم و یا علاوه بر تولید میوه قصد پرورش ساقه های رونده جهت تکثیر بوته های توت فرنگی را داشته باشیم، فاصله ردیف های توت فرنگی و فاصله هر دو بوته از هم بر روی دو ردیف تا حدودی فرق می کند.
برای توت فرنگی های بهاره فاصله بین هر دو ردیف را می توان فاصله حدود 90 سانتیمتر و فاصله بین هر دو بوته توت فرنگی را بر روی یک ردیف بین 30 الی 70 سانتیمتر در نظر گرفت. میزان این فاصله بر اساس نوع خاک (در خاک سنگین فاصله بیشتر است) و یا اجازه به رشد ساقه های رونده(در صورت پرورش ساقه های رونده فاصله بین دو بوته بیشتر در نظر گرفته می شود) تنظیم می شود. مثلا در پرورش توت فرنگی به شکل گلخانه ای که تولید میوه مهم است ، از مخلوط خاکی سبک استفاده می شود و اجازه رشد به ساقه های رونده داده نمی شود فاصله بین دو بوته حتی حدود 25 سانتیمتر در نظر گرفته می شود. هر مقدار که خاک سنگین تر باشد و یا اینکه بخواهیم ساقه های رونده نیز رشد کنند این فاصله را بیشتر در نظر می گیرنیم. در مورد توت فرنگی های همیشه بار که به طور کل میوه هایی ریزتر تولید می کند و باید از تراکم کاشت بیشتری برخوردار باشند تا تولید میوه آنها صرفه اقتصادی بیشتری داشته باشد فاصله هر دو ردیف از هم را حدود 30 سانتیمتر و فاصله دو بوته بر روی یک ردیف را نیز حدود 30 سانتیمتر در نظر می گیرند و بعد از هر سه ردیف نیز تا شروع سه ردیف بعدی فاصله ای در حدود 90-75 سانتیمتر را برای عبور و مرور باقی می گذارند. باز هم اشاره می کنم که فاصله ردیفهای کاشت و یا فاصله هر دو بوته این گیاه نسبت به هم در شیوه های مختلف کاشت می تواند تا حدودی متفاوت از اعدادی باشد که در اینجا مشاهده کردید. مثلا گاهی که برای کاشت سیستم جوی و پشته در نظر گرفته می شود، عرض پشته ها که بوته های توت فرنگی در آن کاشته می شوند متغییر است و از دو الی 4 ردیف توت فرنگی در آنها کاشت می شوند و تمامی این روشها از منطقه ای به منطقه ای دیگر و با توجه به مدیریت کاشت فرد پرورش دهنده متفاوت است.
در مورد کوددهی گیاهان توت فرنگی نیز فرمول های ملایم همانند 10-10-10 پیشنهاد شده است. البته فرمولهای 10-20-10 که فسفر بیشتری دارند می توانند موجب تولید میوه های درشت تر شوند. برخی از پرورش دهندگان ترجیح می دهند که در ابتدای فصل رشد یعنی اوایل بهار به خصوص برای نمونه های بهاره از کود استفاده نکنند و مطرح می کنند که این کار رشد رویشی گیاه را به جای رشد زایشی تحریک می کند و برخی دیگر نیز اعتقاد دارند که در این زمان می توان از کود استفاده کرد اما از کودی که میزان فسفر بیشتری نسبت به نیتروژن داشته باشد. همچنین در پرورش مزرعه ای این گیاه در سطح گسترده هنگام آماده سازی خاک و یا در شروع فصل رشد از کود نیترات آمونیم استفاده می شود به میزان 100-80 کیلوگرم در هکتار توصیه شده است. بعد از استقرار گیاهان و در سالهای بعد نیز این مقدار کود ازته را برای خاک در بین ردیفهای کاشت استفاده می شود البته مقدار آن نصف می شود و نصف آن در اوایل بهار و نصف دیگر در شهریور ماه در عمق 20-15 سانتیمتری خاک داده می شود.
مبارزه با علف هرز:توت فرنگی گیاهی کوتاه قامت است به همین دلیل گاهی رشد علفهای هرز مزاحمت فراوانی برای این گیاهان ایجاد می کند. برای مبارزه با علفهای هرز و کاهش استفاده از مواد شیمیایی که با عنوان علف کش شناخته می شوند از روش مالچ استفاده می شود مالچ پوششی از مواد مختلف و متنوع است که بر روی سطح خاک اطراف گیاه پخش می شود. وجود این مواد مانع از رسیدن نور به سطح خاک و در نیتجه کاهش رویش علف های هرز به دلیل کمبود نور در سطح خاک خواهد شد. از مواد مختلف طبیعی و مصنوعی به عنوان مالچ استفاده می شود که یکی از آنها پلاستیک های سیاه رنگ است. این پلاستیک ها در ابتدا و قبل از کاشت بوته های توت فرنگی روی زمین قرار میگیرند و بوته های توت فرنگی در فواصل مورد نظر کاشت در میان منافذی که بر روی سطح پلاستیکیها ایجاد شده است در درون خاک کاشته میشوند. پلاستیکها علاوه بر کاهش رشد علفهای هرز موجب تمیز ماندن میوه های توت فرنگی و عدم آلوده شدن آنان به خاک می شود. البته مشکلی که این روش دارد داغ شدن پلاستیک ها در اثر تابش نور آفتاب بخصوص در اواخر بهار و یا طی تابستان است که برای جلوگیری از این مسئله می توان بر روی پلاستیک ها و حد فاصله بوته های توت فرنگی موادی همانند کاه ریخت تا همانند یک عایق حرارتی عمل کرده و مانع از داغ شدن سطح زیرین پلاستیک ها شود. توجه کنید که اگرچه از برخی مواد طبیعی و ارگانیک نیز به عنوان مالچ استفاده می شود اما پوسیدن این مواد می تواند موجب کاهش برخی مواد در خاک بخصوص نیتروژن شود . توضیح اینکه پوسیدن این مواد به دلیل فعالیت باکتری های خاصی در خاک است و فعالیت این باکتریها موجب مصرف شدن عنصر نیتروژن در خاک می شود و با توجه به اینکه توت فرنگی گیاهی با ریشه بسیار کم عمق است و عناصر غذایی را نمی تواند از عمق خاک بدست آورد، کمبود نیتروژن می تواند منجر به ضعف رشد و میوه دهی آن شود بنابراین پرورش دهندگانی که از مالچهای ارگانیک و مواد طبیعی استفاده می کنند از کود 0-0-33 (نیترات آمونیم ) استفاده می کنند تا گیاهان دچار کمبود عنصر نیتروژن و اثرات ناشی از آن نشوند. حتی این کود یعنی نیترات آمونیم بدون توجه به کاربرد یا عدم کاربرد مالچ های ارگانیک و در زمان آماده سازی خاک در مزارع توت فرنگی به میزان 100-80 کیلوگرم در هکتار توصیه شده است.
تصاویر فوق: کاشت توت فرنگی در سیستم جوی و پشته با دو ردیف روی هر پشته و روش استفاده از پلاستیک سیاه رنگ
تصویر فوق: وجود سه ردیف کاشت در سیستم جوی و پشته
تصویر فوق: در نظر گرفتن چهار ردیف کاشت در سیستم جوی و پشته
تصویر فوق: استفاده از علوفه خشک و کاه برای محافظت نواحی زیرین پلاستیک از سرمای شدید و یا نور شدید آفتاب در مواقع ضروری
هرس: زمانی که منظور از کاشت این گیاه تولید میوه است باید از زمانی که بوته ها کاشته می شوند تا حدود 40 روز بعد ساقههای رونده ای که شکل میگیرند را قطع کرد تا انرژی گیاه صرف استقرار و رشد ریشه ها و تولید گل شود. حتی در طی این مدت بهتر است که برگهای بسیار بزرگ و قدیمی را نیز حذف کرد زیرا این برگها ظرفیت اندکی در فتوسنتز و غذاسازی دارند و با حذف آنان شکل گیری برگهای جوان و تازه نفس تحریک می شود. به طور کل در بوته های توت فرنگی میوه دهی زیاد موجب می شود که گلهای جدید ریزتر شوند، برگها افتاده و خسته به نظر برسند ، برگها ته مایه ای از رنگ قرمز به خود بگیرند و برگ جدید نیز تولید نشود.
تکثیر: برخی از انواع توت فرنگی توانایی تولید بذر را دارند . اما بذر گیری و کاشت بذر این گیاه راه و روش خاص خود را دارد و برای کابران خانگی چندان متدوال نیست با این حال روش آنرا به اختصار توضیح می دهم: اگرچه به شکل تجاری و صنعتی و برای استخراج بذر از میوه های گوشتی این گیاه معمولا ابتدا میوه ها را خشک می کنند و بعدا با حل کردن قسمتهای خشک شده در مواد محلول مخصوص، بذرها جدا شود اما به شکل خانگی می توان با وسیله ای نسبتا نوک تیز و زمانی که میوه هنوز گوشتی و آبدار است نسبت به بیرون آوردن بذرها اقدام کرد. بذرها نیاز به یک دوره سرمادهی مرطوب دارند . یعنی بذرها در محیطی کمی مرطوب (همانند پیت موس مرطوب) به مدت 3-2.5 ماه در دمای 5-2 درجه نگهداری می شود. برای کاشت بذرها می توان از خزه اسفاگنوم مرطوب استفاده کرد و لزومی به پوشاندن روی بذرها نیست زیرا به نور برای جوانه زنی نیاز دارند. زمان مناسب کاشت بذرها نیز حدود 10 هفته قبل از زمانی است که شرایط فضای باز و بیرون از نظر دمایی مساعد کاشت بوته های جوان شود(یعنی تقریبا اوایل زمستان البته در مکانی محافظت شده از نظر نور و دما) . دمای مناسب جوانه زنی 24-23 درجه است و البته جوانه زنی تا 18 درجه نیز انجام می شود اما هر مقدار دما پایین تر باشد جوانه زنی نیز کند تر انجام می شود. جوانه زنی بذر 8-6 هفته می تواند طول بکشد و زمانی که 3-2 برگ داشت می توان گیاهان جوان را به مخلوط خاکی منتقل کرد.
تصویر فوق: به شکل ساده و خانگی می توان در صورت دارا بودن بذر میوه توت فرنگی(چون برخی انواع اصلا بذر تولید نمی کنند) با وسیله ای نسبتا تیز نسبت به خارج کردن بذر ها از داخل گوشت میوه اقدام کرد.
ساقه های رونده یکی از روشهای بسیار مناسب تکثیر گیاه توت فرنگی است. بوته های قوی توت فرنگی حتی می توانند تا حدود 15 ساقه رونده تولید کنند اگرچه که در یک مقطع زمانی و برای گیاهانی که میوه نیز تولید می کنند در حدود 3 ساقه رونده نگهداشته می شود و مابقی قطع می شوند تا انرژی گیاه مادری فقط صرف رشد ساقه های رونده نشود و میوه نیز تولید شود. همانطور که قبلا نیز اشاره کردم روی هر ساقه رونده دو گره وجود دارد که گیاه دختری از گره دوم تولید می شود. این گره در اثر برخورد با خاک شروع به ریشه زایی و تولید برگ می کند و معمولا بعد از 3-2 هفته حجم ریشه ها در حدی است که می توان گیاه دختری را از بوته مادری جدا کرد. به یاد داشته باشید که همیشه بین رشد گل و میوه و ساقه های رونده رقابت وجود دارد به همین دلیل در صورتیکه هدف از پرورش بوته های مادری ، تکثیر گیاه توت فرنگی از طریق رویش ساقه های رونده باشد ، گلها حذف می شوند تا رشد ساقه های رونده بهتر صورت گیرد و تعداد گیاهان دختری بیشتری شکل گیرند. همچنین توجه کنید که توانایی انواع مختلف توت فرنگی در ایجاد و رشد ساقه های رونده با هم متفاوت است به عنوان مثال توت فرنگی های بهاره نسبت به توت فرنگی های همیشه بار توانایی بیشتری در تولید ساقه رونده دارند.
تصویر فوق: رشد ساقه های رونده از گیاه مادری. به شکل گیری گیاهچه ها بر روی ساقه های رونده دقت کنید.
تصویر فوق: بعد از مدت 3-2 هفته این گیاهچه جوان البته اگر با خاک در تماس باشد به مقدار کافی ریشه تولید می کند.
تصویر فوق: پس از جدا سازی گیاهچه از گیاه مادری می توان نسبت به کاشت آنان به شکل جداگانه و مستقل اقدام کرد.
تصاویر فوق: هنگام کاشت بوته توت فرنگی به عمق کاشت دقت کنید. طوقه را نسبتا در سطح خاک قرار دهید و آنرا مدفون نکنید. بالاتر کاشته شدن و یا عمیق تر کاشته شدن از جمله موارد عدم رشد مناسب و میوه دهی در آینده است.
تصویر فوق: تکنیک دیگری که می توان استفاده کرد قرار دادن یک گلدان در درون خاک و قرار دهی گیاهچه دختری در درون این گلدان است تا از همان ابتدا ، در این گلدان ریشه دهد و سپس به راحتی آنرا از گیاه مادری جدا می کنیم. به لبه گلدان که هم سطح خاک قرار دارد توجه کنید.
بیماری و آفات: از بین بیماری های این گیاه می توان به سفیدک پودری ، پوسیدگی خاکستری ، پوسیدگی نرم میوه و بیماری های ویروسی اشاره کرد. و از بین آفات نیز می توان مواردی همانند شته ،مگس سفید، تریپس و کنه های تارعنکبوتی را نام برد.
تصویر فوق: کاشتن گیاهچه های جوان تشکیل شده بر روی ساقه های رونده گیاه مادری در گلدانهای جداگانه به منظور تکثیر آنها.
تصویر فوق: جالب اینجا است که اگر ساقه رونده متوقف نشود می تواند مرتبا رشد کرده و در طول خود چندین گیاه درختری تولید کند.
تصویر فوق: نمایی نزدیک از بذرهای توت فرنگی البته بذرها زمانی که کاملا می رسند کمی تیره تر می شوند.
تصویر فوق:نمایی بسیار نزدیک از یک بذر در داخل گوشت میوه
تصویر فوق: عکس بسیار جالب از جوانه زنی بذرهای توت فرنگی بر روی خود میوه. البته این مسئله جز شرایط استئنائی است و همیشه روی نمی دهد.
تصویر فوق: نمایی از بذرهای این گیاه
تصویر فوق: گیاهان جوان حاصل از کاشت بذرها
تصویر فوق: عدم تماس میوه ها با خاک در روش کاربرد پلاستیک موجب تمیز ماندن میوه نیز می شود.