خدا هست

روستای فیروزه ایران در خاک ترکمنستان

قرارداد ۱۹۲۱ , روستای فیروزه را به ایران بازگردانید

قوچانی / طبق فصل سوم قرارداد ۱۹۲۱ قرار بوده این روستا که ساکنانش کردهای شمال خراسان هستن به ایران دوباره برگرده ( این روستا در قراردا آخال جدا شده بود ) اما انگار اصلا این قضیه فراموش شده و مسئولان و حتی مردم ایران هم کلا فیروزه و قرارداد ۱۹۲۱ رو فراموش کردن ‼؟؟؟

چرا باید روستای آبا و اجدادی ایرانیان در اشغال ترکمنستان باشه ؟
چرا در حالیکه معاهده بین المللی ۱۹۲۱ بر حاکمیت ایران بر روستای فیروزه تصریح کرده هیچ اقدامی برای بازگشت این روستا نمی شود؟
چرا ترکمنستان رو برای اجرای قرارداد ۱۹۲۱ و بازگشت فیروزه به دامان وطن تحت فشار قرار نمی دهیم ؟
چرا فیروزه و مردمانش رو فراموش کردیم ؟
چرا به قسم خود در دفاع از تمامیت ارضی ایران عمل نمی کنیم ؟

روستای فیروزه

روستای فیروزه

متن قرارداد ۱۹۲۱ ایران و شوروی از سایت ویکی‌پدیا ، دانشنامهٔ آزاد

قرارداد (ژانویه ۱۹۲۱) مربوط به مسائل ارضی، مالی، اقتصادی، نظامی و سیاسی بین ایران و شوروی.

دولت ایران تصمیم گرفت که با همسایه شمالی خود به مذاکره بپردازد. یک هیأت ایرانی به مسکو رفت. مذاکرات به نتیجه رسید (ژانویه ۱۹۲۱).

حسین مکی در تاریخ بیست ساله ایران در مورد قرارداد ایران و شوروی می‌نویسد:

این قرارداد نشانگر موفقیت مشاورالملک و مهارت و کاردانی نمایندگان شوروی است که در این موقعیت بحرانی ایران، بی نظری خود را در برابر خودخواهی انگلیس قرار دادند.

متن قرارداد ۱۹۲۱ ایران و شوروی

هشتم حوت ۱۲۹۹ هجری مطابق ۲۶ فوریه۱۹۲۱ میلادی

چون دولت ایران از یکطرف و دولت جمهوری اتحادی اشتراکی شوروی روسیه از طرف دیگر نهایت درجه مایل بودند که روابط محکم و حسنه همجواری و برادری در آتیه مابین ملتین ایران و روس برقرار باشد لهذا مصمم شدند که داخل مذاکره در این باب شده و برای این مقصود اشخاص ذیل را وکلای مختار خود نمودند:

از طرف دولت ایران: علیقلی خان مشاورالممالک

از طرف دولت جمهوری اتحادی اشتراکی شوروی روسیه: که ارکی واسیلیویچ چیچرین و لومیخائیلویچ کاراخان وکلای مختار پس از ارائه اعتبارنامه‌های خود که موافق قاعده و ترتیبات مقتضیه بوده در آنچه ذیلاً ذکر می‌شود توافق نظر حاصل نمودند.

  • فصل اول

دولت شوروی روسیه مطابق بیانیه‌های خود راجع به مبانی سیاست روسیه نسبت به ملت ایران مندرجه در مراسلات ۱۴ یانوار ۱۹۱۸ و ۲۶ ایون ۱۹۱۹ یک مرتبه دیگر رسماً اعلان می‌نماید که از سیاست جابرانه که دولت‌های مستعمراتی روسیه که به اراده کارگران و دهاقین این مملکت سرنگون شدند نسبت به ایران تعقیب می‌نمودند قطعاً صرف نظر می‌نماید. نظر به آنچه گفته شد و با اشتیاق به این که ملت ایران مستقل و سعادتمند شده و بتوانند آزادانه در دارایی خود تصرفات لازمه را بنماید دولت شوروی روسیه تمام معاهدات و مقاولات و قراردادها را که دولت تزاری روسیه با ایران منعقد نموده و حقوق ملت ایران را تضییع می‌نمود ملغی و از درجه اعتبار ساقط شده اعلان می‌نماید.

  • فصل دوم

دولت شوروی روسیه از سیاست دولت‌های روسیه تزاری که بدون رضایت ملل آسیا و به بهانه تامین استقلال ملل مزبوره با سایر ممالک اروپا در باب مشرق معاهداتی منعقد می‌نمودند که بالانتیجه منجر به استملاک آن می‌گردد اظهار تنفر می‌نماید، این سیاست جنایت کارانه را که نه تنها استقلال ممالک آسیا را منهدم می‌نمود بلکه ملل زنده شرق را طعمه حرص غارتگران اروپایی و تعدیات مرتب آنها قرار می‌داد دولت شوروی روسیه بدون هیچ شرطی نفی می‌نماید. نظر به آنچه گفته شد و مطابق اصول مذکوره در فصل اول و چهارم این معاهده دولت شوروی روسیه استنکاف خود را از مشارکت در هر نوع اقدامی که منجر به تضعیف و محفوظ نماندن سیادت ایران بشود اعلان نموده و کلیه معاهدات و قراردادهایی را که دولت سابق روسیه با ممالک ثالثی به ضرر ایران و راجع به آن منعقد نموده‌است ملغی و از درجه اعتبار ساقط می‌داند.

  • فصل سوم

دولتین معظمتین متعاهدتین رضایت می‌دهند که سرحد مابین ایران و روسیه را مطابق تعیین کمیسیون سرحدی ۱۸۸۱ تصدیق و رعایت نمایند؛ ضمناً به واسطه عدم میلی که دولت شوروی روسیه از استفاده از ثمره سیاست غاصبانه دولت تزاری سابق روسیه دارد از انتفاع از جزائر آشوراده و جزائر دیگری که در سواحل ولایت استرآباد ایران واقع می‌باشند، صرف نظر کرده و همچنین قریه فیروزه را با اراضی مجاوره آن که مطابق قرارداد ۲۸ مای ۱۸۹۳ از طرف ایران به روسیه انتقال داده شده‌است به ایران مسترد می‌دارد. دولت ایران از طرف خود رضایت می‌دهد که شهر سرخس معروف به سرخس روس یا سرخس کهنه با اراضی مجاور آن که منتهی به رودخانه سرخس می‌شود در تصرف روسیه باقی بماند. طرفین معظمین متعاهدین با حقوق مساوی از رودخانه اترک و سایر رودخانه‌ها و آب‌های سرحدی بهره مند خواهند شد و ضمناً برای تنظیم قطعی مساله انتفاع از آب‌های سرحدی و برای حل کلیه مسایل متنازع فیهای سرحدی و اراضی یک کمیسیون مرکب از نمایندگان ایران و روسیه معین خواهد شد.

  • فصل چهارم

با تصدیق اینکه هر یک از ملل حق دارد مقدرات سیاسی خود را بلامانع و آزادانه حل نماید هر یک از طرفین متعاهدتین از مداخله در امور داخلی طرف مقابل صرف نظر کرده و جدا خودداری خواهد نمود.

  • فصل پنجم

طرفین معظمتین متعاهدتین تقبل می‌نمایند که: (۱) از ترکیب و یا توقف تشکیلات و یا دستجات (گروپ‌ها) به هر اسم که نامیده شوند و یا اشخاص منفرد که مقصود تشکیلات و اشخاص مزبوره مبارزه با ایران و روسیه و همچنین با ممالک متحده با روسیه باشد در خاک خود ممانعت نمایند و همچنین از گرفتن افراد قشونی و یا تجهیزات نفرات برای صفوف قشون و یا قواء مسلحه تشکیلات مزبوره در خاک خود ممانعت نمایند. (۲) به کلیه ممالک و یا تشکیلات قطع . . . . . . . . . . . . . . . . . . . .

مشاهده متن کامل قرارداد ایران و شوروی ۱۹۲۱

۲۶ فروردين ۹۷ ، ۱۲:۵۳ ۲ نظر موافقین ۲ مخالفین ۰
هدایت ال.....

کالای ایرانی یا .....

۱۴ فروردين ۹۷ ، ۱۲:۰۵ ۴ نظر موافقین ۱ مخالفین ۰
هدایت ال.....

حمایت از تولید ملی ایرانی

۰۶ فروردين ۹۷ ، ۱۰:۰۱ ۰ نظر موافقین ۰ مخالفین ۰
هدایت ال.....

حلول ماه رجب

حلول ماه مبارک رجب...

۲۸ اسفند ۹۶ ، ۱۰:۲۰ ۲ نظر موافقین ۰ مخالفین ۰
هدایت ال.....
چهارشنبه, ۲۳ اسفند ۱۳۹۶، ۱۰:۱۱ ق.ظ هدایت ال.....
فلسفه بوجود آمدن چهارشنبه سوری

فلسفه بوجود آمدن چهارشنبه سوری

سیاوش فرزند کاووس شاه در هفت سالگى مادر را از دست مى دهد. پادشاه همسر دیگر را برمى گزیند، سودابه که زنى زیبا و هوسباز بود عاشق سیاوش مى شود: 

یکى روز کاووس کى با پسر 
     
نشسته که سودابه آمد ز در 
زنـاگـاه روى سیاوش بدید 
     
پراندیشه گشت و دلش بردمید 
زعشق رخ او قرارش نماند 
     
همه مهر اندر دل آتش نشاند 

سودابه در اندیشه بود تا به گونه اى سیاوش را به کاخ خویش بکشاند، دختر زیبا و جوان خود را بهانه حضور سیاوش کرده و او را فرا خواند: 

که باید که رنجه کنى پاى خویش 
     
نمائى مرا سرو بالاى خویش 
بیاراسته خویش چون نوبهار 
     
بگردش هم از ماهرویان هزار 
آنگاه که سودابه سیاوش را در کاخ خویش یافت به او گفت: 
هر آنکس که از دور بیند ترا 
     
شود بیهش و برگزیند ترا 
زمن هر چه خواهى، همه کام تو 
     
بر آرم ، نپیچم سر از دام تو 
من اینک به پیش تو افتاده ام 
     
تن و جان شیرین ترا داده ام 

سودابه پس از این که از مهر و عشق خود به سیاوش مى گوید و همزمان به او نزدیک مى شود.

ناگاه او را در آغوش کشیده و مى بوسد 
سرش تنگ بگرفت و یک بوسه داد 
     
همانا که از شرم ناورد یاد 
رخان سیاوش چو خون شد ز شرم 
     
بیاراست مژگان به خوناب گرم 
چنین گفت با دل که از کار دیو 
     
مرا دور داراد کیوان خدیو 
نه من با پدر بى وفائى کنم 
     
نه با اهرمن آشنائى کنم 

سیاوش با خشم و اضطراب و دلهره به نامادرى خود گفت: 

سر بانوانى و هم مهترى 
     
من ایدون گمانم که تو مادرى 

سیاوش خشمناک از جاى برخاسته و عزم خروج از کاخ سودابه را کرد.

سودابه که از برملا شدن واقعه بیم داشت داد و فریاد کرد و درست بسان افسانه 

یوسف و زلیخا دامن پاره کرده و گناه را به سیاوش متوجه کرد … بارى سیاوش به سودابه مى گوید که پدر را آگاه خواهد کرد: 

از آن تخت برخاست با خشم و جنگ 
     
بدو اندر آویخت سودابه چنگ 
بدو گفت من راز دل پیش تو 
     
بگفتم نهانى بد اندیش تو 
مرا خیره خواهى که رسوا کنى؟ 
     
به پیش خردمند رعنا کنى؟ 
بزد دست و جامه بدرید پاک 
     
به ناخن دو رخ را همى کرد چاک 
برآمد خروش از شبستان اوى 
     
فغانش زایوان برآمد بکوى 

در پى جار و جنجال سودابه، کیکاووس پادشاه ایران از جریان آگاه شده و از سیاوش توضیح خواست سیاوش به پدر گفت که پاکدامن است و براى اثبات آن آماده است تا از تونل و راهرو آتش عبور کند. 

سیاوش گفت اگر من گناهکار باشم در آتش خواهم سوخت و اگر پاکدامن باشم از آتش عبور خواهم کرد.

سیاوش بیامد به پیش پدر 
     
یکى خود و زرین نهاده به سر 
سیاوش بدو گفت انده مدار 
     
کزین سان بود گردش روزگار 
سیاوش سپه را بدا نسان بتاخت 
     
تو گفتى که اسبش بر آتش بساخت 
زآتش برون آمد آزاد مرد 
     
لبان پر ز خنده برخ همچو ورد 
چو بخشایش پاک یزدان بود 
     
دم آتش و باد یکسان بود 
سواران لشکر برانگیختند 
     
همه دشت پیشش درم ریختند 

سیاوش به تندرستى و چاپکى و چالاکى به همراه اسب سیاهش از آتش عبور کرد و تندرست بیرون آمد. 

یکى شادمانى شد اندر جهان 
     
میان کهان و میان مهان 
سیاوش به پیش جهاندار پاک 
     
بیامد بمالید رخ را به خاک 
که از نفت آن کوه آتش پَِـرَست 
     
همه کامه دشمنان کرد پست 
بدو گفت شاه، اى دلیر جهان 
     
که پاکیزه تخمى و روشن روان 
چنانى که از مادر پارسا 
     
بزاید شود بر جهان پادشا 
سیاوخش را تنگ در برگرفت 
     
زکردار بد پوزش اندر گرفت 
مى آورد و رامشگران را بخواند 
     
همه کام ها با سیاوش براند 
سه روز اندر آن سور مى در کشید 
     
نبد بر در گنج بند و کلید! 

این اتفاق و آزمایش عبور از آتش در بهرام شید (سه شنبه) آخر سال روى داده بود و از چهارشنبه تا ناهید شید (جمعه یا آدینه) جشن ملى اعلام شد و در سراسر کشور پهناور ایران به فرمان کیکاووس سورچرانى و شادمانى برقرار شد و از آن پس به یاد عبور سرفرازانه سیاوش از آتش همواره ایرانیان واپسین شبانه بهرام شید (سه شنبه شب) را به یاد سیاوش و پاکى او با پریدن از روى آتش جشن مى گیرند. 
 




۲۳ اسفند ۹۶ ، ۱۰:۱۱ ۱ نظر موافقین ۰ مخالفین ۰
هدایت ال.....
سه شنبه, ۲۲ اسفند ۱۳۹۶، ۱۲:۴۷ ب.ظ هدایت ال.....
دخالت کودک

دخالت کودک

بـا دخـالت دادن کـودکتان در تصمیم‌گیری‌های ساده، استقلال و اتکاء به خود را در او تقــویت کنید. گاهـی اوقـات از او بخواهید لباس‌ها و خـوراکش را خودش انتخاب کند. 




۲۲ اسفند ۹۶ ، ۱۲:۴۷ ۰ نظر موافقین ۰ مخالفین ۰
هدایت ال.....
يكشنبه, ۲۰ اسفند ۱۳۹۶، ۰۹:۴۱ ق.ظ هدایت ال.....
همسرم

همسرم

توجه به همسر




۲۰ اسفند ۹۶ ، ۰۹:۴۱ ۰ نظر موافقین ۱ مخالفین ۰
هدایت ال.....